شایلی قرائی
به گزارش کسب و کار نیوز، با توجه به تحقیقات منتشرشده در اواخر قرن بیستم، توسعه فرهنگ کارآفرینی دانشگاهی و تجاریسازی دانش لازمه بقای دانشگاهها قرار گرفت و به ضرورت ایجاد تغییر در ماموریت و وظایف دانشگاه سنتی منجر شد. درنتیجه این تغییرات نسل سوم دانشگاهها شکل گرفت که از آنها با تعبیر دانشگاه کارآفرین یاد میشود. جرقه راهاندازی این دانشگاهها در ایران نیز طی چند سال گذشته زده شد؛ اما پس از مدتی به دست فراموشی سپرده شد و فقط نام دانشگاه کارآفرین از آن باقی ماند. البته در این زمینه، موانع مختلفی که بر سر راه ایجاد دانشگاه کارآفرین در ایران تاثیر دارند را میتوان به پنج گروه مرتبط به هم شامل موانع آموزشی و پژوهشی، اقتصادی و مالی، فرهنگی و اجتماعی، ساختاری و تشکیلاتی و در نهایت مشکلات ارتباطی و اطلاعاتی تقسیمبندی کرد. دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران با حمایت مالی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، مصوبه شورایعالی اشتغال و براساس تفاهمنامه دو وزارتخانه علوم، تحقیقات و فناوری و تعاون، کار و رفاه اجتماعی در دی ماه ۸۶ تاسیس شد. هیات امنای دانشگاه تهران در اردیبهشت ۸۶ تاسیس دانشکده مستقل کارآفرینی را به تصویب رساند و از آغاز سال تحصیلی ۸۷ – ۸۶ پذیرش دانشجو در مقطع کارشناسیارشد آغاز شد. اساتید کارآفرین بر این باورند که دانشگاهها باید بپذیرند که وارد مرحله سوم از حیات خود شدهاند و دیگر وظایف و کارکردهای آنها از دو وظیفه سنتی؛ یعنی آموزش و پژوهش فراتر رفته است و در حال حاضر ضرورت دارد کارآفرینی را در راس کارهای خود قرار دهند. در همین زمینه محمود نیلیاحمدآبادی، رئیس دانشگاه تهران می گوید: دانشگاه کارآفرین نیاز امروز جامعه علمی کشور است. به عقیده وی، یکی از لوازم و ابزار دانشگاه کارآفرین وجود همین پارکهای علم و فناوری است. این پارکها ما را به شکل صحیحی به اقتصاد ملی مرتبط میکنند. این پارکها میتوانند تجربه و مثال خوبی برای تبدیل دانش به ثروت و محصول شوند و اگر تعریف ما از کارآفرین این است که یاد بدهیم چگونه یک دانشجو و فارغالتحصیل ما دانش خود را به ثروت تبدیل کند، پارک مثال عملی آن است. پس پارک میتواند در توانمندسازی و جهتگیری فارغالتحصیلان ما و اعضای هیات علمی که میخواهند وارد این حوزه شوند، کمک کند. بنابراین قطعا پارکها و شرکتها یکی از ابزارهای کارآفرین شدن دانشگاه هستند.
تربیت مهندس و کارشناسی که فقط دانش داشته باشد، کافی نیست
عماد افضلی، استاد دانشگاه
موضوع راهاندازی دانشگاههای کارآفرین از آنجایی حائز اهمیت است که اگر کار عملی در کنار کار تئوری قرار بگیرد، میتواند دانشجو را برای ورود به بازار آماده کند. این درست مانند هماهنگی صنعت و دانشگاه است که اگر در موقعیت مناسب سالهای گذشته این ارتباط برقرار میشد، شاید امروز مشکل بیکاری کمتر شده بود. کارآفرین تحصیلکرده واقعی باید با ورود به محیط دانشگاه و هیات علمی دانشجو را برای کاری غیر از درسهای تئوری آماده کند. نقدی که امروز بر این دانشگاهها وارد است، این است که چرا از چند سال گذشته که کلید راهاندازی این دانشگاهها زده شد تا به امروز تحقق نیافته و هنوز سیستم قبلی برای پذیرش اساتید و هیات علمی برقرار است. صرف داشتن مقالههای جهانی و بینالمللی نمیتواند برای دانشجوها موثر واقع شود. اساتید کارآفرینی که امروز در فهرست موفقترین کارآفرینان هستند و سیستم نوینی در اشتغالزایی راهاندازی کردهاند، باید با ورود به دانشگاهها تجربیات خود را هم تئوری و هم عملی در قالب کارآموزی به دانشجو منتقل کنند.
اساتید کارآفرینی که در راهاندازی کسبوکار خود موفق بودهاند، میتوانند نیروهای دانشگاهی را برای ورود به بازار کار آماده کنند. در توضیح مدل کسبوکاری کارآفرینان لازم است دانشجویان در محیط کار اساتید کارآفرین حضور پیدا کنند و این یعنی آشنایی با بازار کار. تنها زمینه تئوری درسها نمیتواند نیروی دانشگاهی را برای ورود به بازار کار آماده کند. آموزش، پژوهش و تدریس از ضروریات و الزامات دانشگاههاست؛ اما اگر به روش دانشگاههای برتر دنیا در کشورهای توسعهیافته نگاه کنیم، متوجه میشویم که در چند سال اخیر از این روش فاصله گرفتهاند و به تربیت نیروی کار روی آوردهاند. امروز دنیا معتقد است دانشجویی که تا مقطع دکترا و حتی پستدکترا تحصیل کرده و مدام درگیر کتاب و چاپ مقاله بوده است، نیروی کار خوبی به شمار نمیآید و به همین دلیل سیاست دانشگاههای برتر دنیا از تئوریمحوری به تربیت نیروی کار تغییر کرده است. در کشورهای توسعهیافته برای داشتن بهترین کارایی و گرفتن بالاترین نتیجه، اساتید کارآفرین موفق را به کار دعوت میکنند و از دانش و تجربیات آنها استفاده کردهاند. امروز کشورهای توسعهیافته صرف مدرک دادن را کافی نمیدانند و مهارتآموزی برای خلق ثروت و استفاده از دانش را در دستور کار خود قرار دادهاند. به عبارتی دانشگاهها در مرحله گذار قرار دارند و دیگر تربیت مهندس و کارشناسی که فقط دانش داشته باشد، کافی نیست و فارغالتحصیلان باید در کنار دانش، مهارت نیز داشته باشند. طرز تفکر اساتید در دانشگاههای امروز ما همان تفکر مدرسهای است و تا زمانی که این تفکر ادامه داشته باشد، نتیجهای حاصل نخواهد شد. البته این کارها برای دانشگاهها هزینههایی را در بر خواهد داشت که باید با جلب نظر مراجع بالادست و تامین هزینهها موانع را از سر راه این کار برداشت.
دانشگاه کارآفرین عملیاتی نشد
طهمورث حسنقلیپور، استاد دانشگاه
دانشگاههای دنیا مسیر جدیدی در جهت ایفا و بر عهده گرفتن نقشهای جدیتر در جامعه طی میکنند و آن را در بستر دانشگاههای کارآفرین جستجو کردهاند. دانشگاه کارآفرین به این معنا نیست که مدرکی را به مدارک فارغالتحصیلان دانشگاهی اضافه کنیم. به عنوان مثال هدف این نیست که دانشجویان مانند مدارک مهندسی و دکترایی که به فرض در رشته مدیریت یا بازرگانی میگیرند، مدارکی هم به آنها در قالب رشته کارآفرینی داده شود. نه این تعریف کاملا اشتباه است. متاسفانه تعریف دانشگاه کارآفرین و معیارها و شاخصهای آن در کشور ما عملیاتی نشده است. هنوز در دانشگاه تهران چند صفحه تعریف در این باره نوشته نشده است. هنوز نمیدانیم تکنیکهایی که دانشگاههای کارآفرین دنیا بهکار گرفتهاند، چیست. در این رابطه باید به اساتید آموزشهای لازم داده شود و نمیتوان بدون بستر و پتانسیل آن را راهاندازی کرد. مطالعهای در این باره به طور جدی نداشتهایم و در حد حرف هم نمیتوان به این هدف دست یافت.
بنابراین هنگامی که تعریف دقیق و جامعی از این موضوع وجود نداشته باشد، طرح به سلیقه میافتد. این بدان معناست که هر شخصی خود را صاحبنظر میداند و برداشت سلیقهای خود را درباره آن اعلام میکند. بنابراین اصل قضیه این است که مجمع رسمی وجود ندارد که تعریف مشخصی برای این موضوع ارائه داده باشد و به دنبال آن، این مشکل هم وجود دارد که ما ابزار سنجشی نداریم. در این رابطه باید وزارت علوم یا معاونت فناوری وارد عمل شوند و براساس ابزار سنجش موجود ارزیابی انجام دهند و ببینند بستر و پتانسیل اجرای طرح وجود دارد یا خیر. دقیقتر بخواهیم توضیح دهیم اینکه مشکل در عدم تعریف توافقشده داخلی است که براساس این تعریف دانشگاهها باید خودشان را تطبیق دهند و دانشگاه کارآفرین ایجاد شود. دانشگاههای ما هنوز در بهروز شدن به جایگاه خود نرسیدهاند و امروز بزرگترین چالش دانشگاههای پیشرو و بزرگ ما فناوری و کارآفرینی است.