به گزارش کسب و کار نیوز،دانشگاهها و به تبع آن دانشکده های پزشکی از حیاتیترین مراکز آموزش عالی در دنیا و ایران هستند که وظیفه خطیر تربیت پزشکانی را به عهده دارند که باید ضمن حاذق بودن بتوانند نیازهای جامعه را درک کرده و از عهده حل مشکلات فردی و اجتماعی مردم بر آیند.
هدف از آموزش پزشکی، کسب دانش، مهارت و نگرش لازم برای مراقبت از بیمار است. علاوه بر این، آموزش پزشکی فرصتی است برای تربیت افراد حرفهای که بتوانند صلاحیت های لازم را برای مراقبت کسب کنند.برخی از تحقیقات نشان میدهد که دانشآموختگان رشته پزشکی آمادگی خود را از نظر مهارتها و قابلیتها، در حد مطلوبی ارزیابی نمی کنند. هر چند که در بین دستاندرکاران و صاحبنظران تربیت پزشکی، اختلاف نظرهایی وجود دارد و براساس شواهد موجود، بسیاری از این صاحبنظران نسبت به نحوه آموزش دانشجویان پزشکی حساس رضایت نسبی دارند و برخی دیگر در روند آموزش مشکلات متفاوتی را مطرح میکنند، به همین دلیل برنامهریزان آموزشی باید در جهت استفاده بهینه از منابع موجود، شرایطی را فراهم سازند که دانشجویان بتوانند دانش و مهارت لازم را برای حرفه آینده خود کسب کنند.
در این راستا “پویا رستم زاده”، برگزیده مدال طلای انفرادی دهمین المپیاد علمی دانشجویان در گفتوگو با ایسنا در خصوص چالش های آموزش دندانپزشکی اظهارکرد: در حال حاضر بیشتر اساتید به دلیل امتیاز لازم برای ارتقاء علمی صرفا به سراغ پژوهش میروند و از امر مهم آموزش باز میمانند در حالی که ارزشیابی کیفیت آموزشی اعضای هیات علمی باید به گونه ای پیش برود که امتیاز های آموزشی لازم را به اساتیدی که به این امر توجه می کنند،بدهند تا فعالیت های آموزشی اساتید فدای فعالیت های پژوهشی آن ها نشود.
این دانشجوی سال آخر دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران از افزایش تعداد دانشکده های دندانپزشکی در کشور انتقاد کرد و گفت: در حال حاضر بیش از ۶۰ دانشکده دندانپزشکی در اقصی نقاط کشور وجود داردکه با توجه به رشد قارچ گونه و سریع این دانشکده ها باید به کیفیت آموزشی، تامین کادر اعضای هیات علمی و امکانات لازم برای تربیت دندانپزشکان آینده توجه لازم شود.
سهمیه بندی کنکور، مغایر با عدالت اجتماعی و موجب دفع نخبگان از کشور است
رستم زاده در ادامه به نحوه سهمیه بندی کنکور اشاره کرد و افزود: سقف سهمیه بندی مشخص نیست و همین اشکالات در جذب هیات علمی هم به نوعی وجود دارد. این رویه مغایر با عدالت اجتماعی است و باعث تضعیف دانشگاه های علوم پزشکی می شود. شاید یکی از دلیل فرار مغزها از دانشگاه های کشور، این باشد که سیستم آموزش عالی ما خیلی به دنبال جذب نخبگان نیست و این گونه بی عدالتی ها در پذیرش دانشجو، ادامه ی تحصیل و اشتغال آن ها ممکن است باعث دفع نخبه ها از کشور شود. علاوه بر بحث سهمیهها، می توان به ورود دندانپزشکان فاقد صلاحیت از طریق آزمون ملی به نظام سلامت کشور اشاره کرد که به مراتب چالش بیشتری را نسبت به سهمیه ها رقم میزند.
وی ادامه داد: دانشگاه های ایران همانند قیف برعکس عمل میکنند و بعد از ورود به دانشگاه همه دانشجویان الزاما فارغ التحصیل می شوند، برای همین ممکن که بعضی از دانشجویان دیگر تلاشی برای پیشرفت خودشان نکنند و در وضعیت پایین تر از استاندارد هم فارغ التحصیل شوند.
این دانشجوی سال آخر دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران در پاسخ به این پرسش که آیاکیفیت آموزش با نیازهای واقعی جامعه همسو است گفت: با توجه به شیوع بالای بیماری های دهان و دندان، نیاز واقعی جامعه این است که درمان این بیماری ها وارد سیستم بیمه شود و صرفا درمان های زیبایی تلقی نشوند اما متاسفانه هنوز این نیاز در نظام سلامت احساس نشده است.
وی تصریح کرد: با توجه به هزینهبر بودن فرایند درمان و ناتوانی هایی که در صورت وقوع بیماری ایجاد می شود، اولویت باید در پیشگیری و جلوگیری از وقوع بیماری های دهان و دندان باشد در حالی که دندانپزشکان به جنبه ی درمانی سوق داده میشوند و بهداشتکاران دهان و دندان که مسئولیت اصلی در امر بهداشتی و پیشگیری از بیماری ها دارند، با طرح احیای بهداشتکاران در گروه درمانگران قرار میگیرند.
رستم زاده در ادامه با بیان این مطلب که بعضی از واحد های اختیاری در کوریکلوم دندانپزشکی عمومی برای دانشجویان به صورت اجباری در نظر گرفته شده است و قابلیت انعطاف در اخذ آن ها وجود ندارد، افزود: دانشجویان در دوره تحصیل در بخش های تخصصی مختلف به درمان بیمارانی که مشکل آن ها از قبل تشخیص داده شده، می پردازند در حالی که از یک دندان پزشک عمومی انتظار میرود دید جامع و کلینگر به بیماران داشته باشد.
دانشجوی دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران به تناقضات میان استاد و دانشجو در دوره تحصیل اشاره کرد و گفت: به عنوان مثال دانشجو نمی تواند بدون پروانه طبابت روی دهان بیمار کار کند در حالی که در عمل در دانشگاه درمان را روی بیمار انجام میدهد. برای همین مسئولیت خطاهای پزشکی که دانشجو مرتکب میشود بر عهده استاد است که این خود چالش قابل تاملی هست. چون عملا استاد مسئولیت خطایی را بر عهده میگیرد که میتواند ادعا کند که به او مربوط نمی شود! از طرفی با اینکه دانشجویان اجازه کار دندانپزشکی در بیرون از دانشکده را ندارند، اما کار میکنند که باید ساز و کاری اندیشیده شود که حداقل دانشجویان علاقه مند در محیطی تحت نظارت دانشگاه کار بکنند.
وی ادامه داد: در پری کلینیک اندو از دانشجویانی که دندان بیمار را کشیدهاند، خواسته میشود که روی آن درمان ریشه انجام دهند از طرف دیگر نگه داشتن دندان کشیده شده توسط درمانگاه ها و مطب ها به علت مسائل بهداشتی غیرقانونی است به دلیل اینکه چنین محدودیتی وجود دارد، دانشکده خود باید مسئولیت فراهم آوردن ابزار آموزشی را که این جا دندان کشیده شده هست، به عهده بگیرد.
این دانشجوی دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران از طولانی بودن ساعات آموزشی در دانشکده انتقاد کرد و افزود: ساعت آموزشی به گونه ای هست که از شنبه تا چهارشنبه و بعضا پنجشنبه ها بعضی از ورودی ها باید در دانشکده حضور داشته باشند که این امر نه تنها دانشجویان را خسته می کند، بلکه فرصت درس خواندن یا پرداختن به کارهای جانبی مثل پژوهش و فعالیت های جانبی را در طول ترم از آنها میگیرد.
رستم زاده به وضعیت آموزش مجازی در دانشکده دندانپزشکی اشاره کرد و گفت: مفهوم آموزش مجازی هنوز برای اساتید و دانشجویان جا نیفتاده است و تا وقتی که فرهنگ سازی نشود، امکان استفاده از این نوع آموزش فراهم نمیشود چرا که بعضی از اساتید ممکن است این امکان را فرصتی برای حضور نیافتن در کلاس ببینند.
وی با بیان این مطلب که دانشکده دندانپزشکی صرفابرای یک سیستم صرفا آموزشی دیده شده است، اظهار کرد: چارت درمانی برای این دانشکده اندیشیده نشده است، مثلا یک بیمار که درمان ریشه دندانش در دانشکده انجام شده باشد و در تعطیلات به صورت اورژانس دچار درد و تورم شود، هیچ اورژانس فعالی برای رسیدگی به این بیمار وجود ندارد چون دانشکده تعطیل است!
دانشجوی دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران ادامه داد: سیستم خوبی برای مدیریت بیمارانی که به دانشکده مراجعه می کنند، تعبیه نشده است بیشتر اوقات بیمارانی در طی روز به دانشکده مراجعه میکنند در بخشها و طبقات مختلف سرگردان میشوند و دائما به بخش های مختلف ارجاع داده میشوند، بدون اینکه کار درمانی برای بیمار انجام شودبه همین دلیل است که خیلی از اوقات با وجود تعداد زیاد بیماران، مشکل کمبود بیمار برای دانشجویان در برخی از بخشها وجود دارد.
رستم زاده در ادامه با اشاره به اینکه پایان ها کاربرد خاصی ندارند و نتایج آن هیچ تغییری را در سیستم بهداشتی کشور ایجاد نمی کند گفت: در حال حاضر سرنوشت پایان نامه هایی که دانشجویان دارند در بهترین حالت مقاله شدن، چاپ در مجلات معتبر است که درصد این پایان نامهها نیز بسیار کم هست در حالی که پایان نامه ها باید بیشتر در جهت تولید مواد و در ارتباط با صنعت باشداین همه بودجه تحقیقاتی که صرف مقالات در دانشگاه های مختلف کشور میشود، در واقع هیچ خدمتی به صنعت نمی کند و این ناشی از عدم ارتباط بین صنعت، دانشگاه ها و وزارت خانه است.
دانشجوی دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران ادامه داد: بیشتر مواد دندان پزشکی که در کشور تولید میشود از وزارت خانه مجوز میگیرد بدون اینکه در دانشگاه ها تست های لازم بر روی مواد انجام گیرد در حالی که همین مواد می توانند تحت عنوان پایان نامه های دانشجویی خواصشان تست شود و از نتایج آن وزارت خانه برای تایید مواد استفاده کند. در مورد تجهیزات و وسایل هم همین طور هست الزام به این که در دانشگاه ها استانداردسازی و آزمایش های لازم صورت بگیرد، وجود ندارد.
وی بیان کرد: در حال حاضر وزارت بهداشت، بانک کشوری پایان نامه را ایجاد کرده است که هر پایاننامه ای را از لحاظ سرقت علمی بررسی میکند. همچنین بررسی میکند عنوان یا متن پایان نامه تکراری نباشد. از طرفی بحث فروش پایان نامه ها هست که به طور علنی اتفاق می افتد و هیچ تدبیر موثری برای مقابله با آن اندیشیده نمیشود که این میتواند به کیفیت پایان نامه ها لطمه بزند.
رستم زاده به رشته “دندانپزشکی قانونی” در کشورهای توسعه یافته اشاره کرد و افزود: در کشور ما با وجود اهمیت زیاد این حیطه، توجه کمی به آن می شود و در دانشکده دندانپزشکی فقط یک درس، یک واحدی در دوره عمومی آن هم توسط پزشک تدریس میشود نه دندان پزشک. هر چند ما سعی کردیم با تشکیل انجمن دانشجویی دندان پزشکی قدم هایی هر چند کوچک در زمینه معرفی این رشته برداریم.
عدم تناسب اهداف آموزشی طراحی شده با نیازهای واقعی جامعه
در ادامه “مهدیس مروتی” قائم مقام مرکز پژوهش های علمی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران گفت: برنامه ریزی آموزشی، ارزیابی دانشجو، ارزشیابی استاد، ارزشیابی برنامه، استراتژی های آموزشی در کشور ما با چالشها متعددی رو به رو است و بر یکدیگر تاثیر گذارند و نمیتوان آنها را جدا از هم تصور کرد.
این دانشجوی سال ششم پزشکی عمومی دانشگاه علوم پزشکی تهران به عدم تناسب اهداف آموزشی طراحی شده با نیازهای واقعی جامعه اشاره کرد و افزود: آنچه که در دوران کارآموزی و فیزیوپاتولوژی می آموزیم بیشتر منطبق با مهارت و دانشی است که در آینده به کارمان می آید اما در دوران علوم پایه بخش قابل توجهی از دروس مطالب و یا جزئیات آن ها مورد نیاز نیست و هیچ کاربردی در آینده ندارند.
مروتی با بیان این مطلب که رشته پزشکی یکی از مهمترین رشته هایی است که باید بخش تئوری و عملی به طور هم زمان به دانشجو آموزش داده شود، گفت:دوره پیش کارورزی که اوج آموزش تئوری است، دانشجو کشیک ندارد و درگیر بیمار نیست و بیشتر نکات آموزش دیده را فراموش میکند.
وی ادامه داد: چالش هایی که اساتید با آن برخورد می کنند هم جزو مواردی است که خود اساتید و مدیران آموزشی بهتر می توانند درباره آن نظر دهند اما بحث ارزشیابی استاد و ارزش گذاری هایی که در این زمینه میشود، می تواند به عنوان یکی از دغدغه های مهم در آموزش پزشکی است.
این دانشجوی سال ششم پزشکی عمومی دانشگاه علوم پزشکی تهران با اشاره به اینکه در این دانشگاه تلاشهای متعددی برای بهبود روش های تدریس انجام گرفته است، اظهار کرد: در گذشته همه کلاس ها به صورت اتوبوسی بودند و همه دانشجویان پشت سر هم و مقابل استاد می نشستند و این محیط، اجرای کارگروهی را محدود می کرد اما در حال حاضر تلاش بر این است که تعدادی از این کلاس ها تغییر کنند و هم چنین در 3 سال اخیر کلاس های یادگیری مبتنی بر حل مساله برگزار میشود که دانشجویان خود به حل یک مساله از قبل طراحی شده می پردازند و این فعالیت در قالب کار گروهی انجام می گیرد اما همچنان موانع تدریس به طور کامل از بین نرفته اند و نیاز به تلاش های بیشتری است.
مروتی به کیفیت پایان نامه های دوره پزشکی عمومی اشاره کرد و گفت: بیشتر دانشجویان پزشکی تمایل دارند پایان نامه خود را آسان انتخاب کنند در حالی که این فرصت برای بعضی از دانشجویان شاید تنها فرصت برای یادگیری پژوهش و حل مساله است که از دست می رود اما بهترین ساز و کار برای حل این چالش چیست، نیاز به مطالعه دقیق دارد اما می توان گفت که ارزش گذاری و رتبه بندی، تدوین آیین نامه امتیاز دهی و معرفی آن در جشنواره های دانشگاهیدر ارتقاء کیفیت پایان نامهها موثر است.
نگاه تخصص گرایانه و بی توجهی به آموزش پزشکی عمومی
“بردیا خسروی” دانشجوی کارشناسی ارشد آموزش پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران نیز با بیان اینکه طولانی بودن دوره آموزش پزشک عمومی و حجم بالای دروس از کیفیت آموزش می کاهد افزود: طول دوره زیاد و نامناسب است و در اواخر دوره دانشجو واقعاً خسته میشود، بهتر است از برخی درسها کم شود و فقط مطالب ضروری خوانده شود.
وی با بیان این مطلب که عدم تناسب آموزشها با نیازهای واقعی آینده پزشکان عمومی از دیگر مشکلات دانشجویان دوره پزشکی عمومی است گفت:پیشگیری و بهداشت در بیمارستان فعلی ما از اهمیت زیادی برخوردار نیست چرا که در بیمارستان های دانشگاهی سطح یک آموزش تخصصی مطرح است در حالی که پزشک عمومی، باید به طور عمده به پیشگیری بپردازد اما متاسفانهنگاه تخصص گرایانه در آموزش علوم پزشکی باعث شده تا آموزش های عمومی تحت تاثیر قرار بگیرد.
این دانشجوی کارشناسی ارشد آموزش پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران،به زیاد بودن تعداد پذیرش دانشجوی پزشکی و عدم تناسب آن با ظرفیتهای موجود در بیمارستانها و درمانگاه های آموزشیاشاره کرد و افزود:پذیرش بالای دانشجو و مراجعات بیش از حد مردم به درمانگاه ها آموزش و یادگیری را سخت کرده است.
وی با اشاره به اینکه برخی اساتید فقط دغدغه درمانی دارندو اهمیت چندانی به تدریس دانشجویان نمی دهند بیان کرد: بیشترین تاثیر آموزشپزشکی به صورت عملی و بر بالین بیمار است اما مخاطب برخی از اساتید اصلا دانشجو نیست و این امر نیز یکی از چالشهایی است که باعث افت سطح افت یادگیری در دانشجو میشود.
خسروی به کمبود امکانات و تجهیزات آموزشی در دانشگاههای علوم پزشکی کشور اشاره کرد و گفت: مرکز آموزش مهارت های بالینی مجهز می تواند استرس دانشجویان را در برخورداولیه با بیمار کاهش دهد و مهارتهای ارتباطی را در کنار مهارتهای عملی در برخورد بهتر با بیماران آموزش دهد. خوشبختانه در دانشگاه علوم پزشکی تهران این مرکز مجهز وجود دارد اما فرهنگ استفاده از مرکز خیلی در بین اساتید وجود ندارد و بیشتر دانشجو مهارت خود عملی خود را بر روی بیمار کسب می کند.
این کارشناسی ارشد آموزش پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران با بیان اینکه روش تدریس در دانشگاهها هنوز به بر پایه دبیرستان است گفت: اکثر فعالیت های آموزشی مانند روش تدریس و پژوهش بر عهده استاد است که به دانشجو بیاموزد در حالی که با آموزش فعال دانشجو باید دنبال مسائل آموزشی و پژوهشی خود باشد.
این دانشجوی کارشناسی ارشد آموزش پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران در پایان به بروکراسی اداری پایان نامهها انتقاد کرد و گفت: بروکراسی اداری و امور وقت گیر،باعث شده که بیشتر دانشجویان برای انتخاب عنوان پایان نامه یک موضوع راحت را انتخاب کنند تا درگیر کاغذ بازی های اداری نشوند و دانشجو ترجیح می دهد به سراغ کار پژوهشی برود تا رزومه ای برای آینده شغلی اش باشد.
به گزارش کسب و کار نیوز، آموزش پزشکی عمومی در کشور به دلیل مسایل عدیده پیش رو با چالشهای جدی مواجه است. یکی از مهمترین چالشها، عدم تطابق آموزش با نیازهای واقعی جامعه است بنابراین آموزش پزشکی عمومی باید به سمت کاربردی شدن پیش برود و توانمندسازی دانشجویان پزشکی برای مدیریت و اداره مراکز بهداشتی و درمانی در دوره آموزش پزشکی به صورت نظام مند و اثربخش مورد توجه قراردهد.
انتهای پیام