سرشماری سال ۱۳۹۵ حاکی از مهاجرت ۳۵۰ هزار نفر طی سالهای ۹۰ تا ۹۵ از تهران به دلیل افزایش قیمت مسکن، آلودگی هوا و … است؛ این درحالیست که رشد دوباره قیمت مسکن و افزایش اجاره بهاء درچند ماه اخیر موج جدیدی از مهاجرت به مناطق اطراف تهران را راه انداخته است. در حالی که بسیاری از جامعهشناسان معتقدند مناطق حاشیهای محل تجمع آسیبهای اجتماعی است، یک جامعهشناس شهری این گفتهها و نظرات را رد و دلایل خود را تشریح کرد.
به گزارش کسب و کار نیوز به نقل از ایسنا، آذر تشکر با استناد بر مطالعات میدانی انجام داده در اطراف تهران گفت: مطالعات میدانی نشان میدهد به علت گرانی مسکن و اجاره بهاء در پنج سال گذشته، جمعیت قابل توجهی از مستأجران تهرانی به مناطق اطراف تهران مانند پردیس، هشتگرد و محمدشهر کرج مهاجرت کردهاند. برآوردهای انجام شده در این زمینه حاکی از آن است که شهرهای جدید اطراف تهران و مناطق سکونتی از نظر جمعیتی در حال تبدیل به کلانشهر هستند و طبعا از نظر زیرساختها و خدمات باید برای نقش جدید آماده باشند. در این شرایط ما چگونه به خود اجازه میدهیم مناطقی را که ممکن است در ۲۰-۳۰ سال آینده جزو محدوده شهر شوند “حاشیه” بنامیم و انواع مسائل و معضلات را به آنها نسبت دهیم؟.
حاشیهنشینان مجرم نیستند
وی که نظری متفاوت نسبت به بسیاری از جامعهشناسان و کارشناسان که حاشیهنشینی را پدیدهای میخوانند که موجب تجمع و گسترش آسیبهای اجتماعی است، افزود: بخشی از حاشیهنشینان، به دلیل مشکلات اقتصادی زندگی در کلانشهرها به حاشیه این شهرها مهاجرت کردهاند. آنها تا همین چندی پیش میتوانستند در مناطق داخل محدوده زندگی کنند اما بحرانهای اقتصادی، اخراج از کار و ورشکستگی های مالی و… باعث شده که این اقشار متوسط شهری به مناطق خارج از محدوده پرتاب شوند.. با نگاه منفی و برچسب زدن به چنین جمعیتی، ساکنانی که هنوز میتوانند بحرانهای شهری را تاب بیاورند خود را افرادی سالم و حاشیهنشینان را آسیبرسان به شهر تلقی میکنند؛ باید بدانیم که این تفکر در واقع نوعی موجه کردن فرآیند فقیرتر کردن و ناتوانتر کردن حاشیهنشینان است.
این جامعهشناس شهری با اشاره به تاثیر دیدگاههای منفی بر مناطق حاشیهای گفت: وقتی درون محدوده شهر را متن شهر و بیرون از آن را حاشیه بدانیم، سکونتگاههای بیرون از این محدوده را نه از زاویه مسکن، نظام کالبد و اقتصاد شهری؛ بلکه از دیدگاه اجتماعی و فرهنگی هویت جداگانه برای آنها قائل خواهیم شد و تصور خواهیم کرد حاشیهنشینان دچار آسیبهایی هستند و این آسیبها را به ساکنان شهری منتقل میکنند. گویی این مناطق اساساً جرمخیز هستند و پراز جمعیت مجرم (قاچاقچیان مواد مخدر، سارقان، زنان خیابانی، کودکان کار، مهاجران، فقرای شهری و….). به نظرم این نگاه بسیار سلطهجویانه و نشان از تسلط نظری نگاه متنی بر حاشیههای تعریف شده است.
مناطق حاشیهنشین تنها مناطق آسیب زا نیستند
وی که این را نگاهی از بالا به پایین میداند معتقد است: هیچ شواهدی مبنی براینکه مناطقی از شهر مشخصاً آسیبزا هستند و منجر به آسیب رساندن به مناطق دیگر میشوند، وجود ندارد. اگر شواهدی هم براساس آمار پلیس و … وجود دارد باید بیشتر بررسی شود چراکه ممکن است فراوانی این آمارها به این دلیل باشد که پلیس به این مناطق حساستر بوده و یا جرم در مناطق مرفهنشین راحتتر پنهان میشود.
تشکر با بیان اینکه حاشیه و متن کلانشهرها به هم پیوسته است، گفت: آسیبهای اجتماعی در همه نقاط شهر پراکنده است و تنها به مناطق حاشیه ختم نمیشود.
ساکنان حاشیهنشین افرادی با محاسبات منطقی اقتصادی هستند
مطالعات انجام شده نشان میدهد ساکنین این مناطق افرادی دقیق و محاسبهگرند و قصد دارند با منطق عقلانی- اقتصادی منافع خود را بصورت آرام و تدریجی بیشتر کنند و جایگاه اجتماعی خود را نسبت به قبل بهبود بخشند.
این جامعهشناس که معتقد است باید حاشیهنشینی از زاویه دیگری ارزیابی شود با بیان اینکه بیش از هر چیز باید این پدیده را از نظر قیمت مسکن و موضوع زمین تحلیل کرد، افزود: بر خلاف تصوراتی که از حاشیهنشینان میشود، جمعیت حاشیهای تنها متشکل از روستائیانی که به حاشیه شهر بزرگ مهاجرت کردهاند نیست. بخش مهمی از این جمعیت متشکل از مستأجران مهاجر از کلانشهرهایی است که به دلیل گرانی اجاره بها و افزایش قیمت مسکن، به نواحی اطراف کلانشهرها رانده میشوند؛ از این منظر باید به دافعههای کلانشهرهایی مانند تهران هم توجه کرد. شهرهای بزرگ فقط جاذبه ندارند بلکه دافعه هم دارند.
وی تمرکز امکانات رفاهی ،خدماتی و زیرساختهای شهری در تهران زمین را علت گرانی زمین دانست و گفت: به همین دلیل ساکنان شهرستانها برای ارتقای اجتماعی خود، با فروش دارایی های خود در شهرهای کوچک و روستاها، زمینی را نزدیک تهران میخرند و آن را مبنای رشد اجتماعی- اقتصادی خود قرار میدهند. چرا که زمین اطراف تهران ارزش بیشتر و رشد بیشتری نسبت به مایملک آنها در سایر نقاط کشور دارد. این کاملا یک محاسبه اقتصادی عقلانی است.
مشکلات حاشیهنشینان
آذرتشکر در پاسخ به این سوال که آیا خانوادههای حاشیهنشین بعد از سکونت در این مناطق با مشکلاتی مواجه هستند یا نه، افزود: امکانات فرهنگی به صورت مساوی و مناسب میان اقشار مختلف جامعه و بخشهای مختلف منطقه شهری توزیع نشده، به طور مثال مدرسه مناطق حاشیه با مدرسه داخل شهر تهران در دو سطح فرهنگی و تربیتی متفاوت ظاهر میشود. چرا باید مدرسهای در بالا شهر از نظر امکانات فرهنگی و نظام تربیتی با مدرسه در جنوب تهران متفاوت باشد؟ باید بدانیم که این تفاوت باعث شکاف طبقات اجتماعی- فضایی در شهر میشود، بنابراین نیاز است که علت و معلول را در تحلیل مسئله درست شناسایی کنیم.
این جامعهشناس در ادامه ضمن تحلیل مفهوم حاشیهنشینی با بیان اینکه به طور کلی این پدیده امری مدرن و اغلب مربوط به شهرهای بزرگ و یاکلانشهرهاست گفت: در دوران جدید هرچقدر شهرها بزرگتر شوند در کنار خود سکونتگاههایی را ایجاد میکنند که این سکونتگاهها از نظر برنامهریزان و مدیران شهری «حاشیه» نامیده میشود.
آذرتشکر معتقد است در واژه «حاشیهنشینی» نگاه سلطهگرایانه حاکم است و در اینباره اظهار کرد: وقتی میگوییم منطقهای حاشیه است یعنی متنی را برای شهر قائل هستیم؛ جایی از شهر که به لحاظ اجتماعی، اقتصادی و نظام برنامهریزی شهری متن اصلی شهر تعریف شده است.
او ادامه داد: حاشیه کلمهای نسبتی است؛ یعنی حاشیه نسبت به چیز دیگری حاشیه است و آن متنی است که ما تعریف کردهایم و به آن جایگاه متنی دادهایم. درحالی که اگر مناطقی که حاشیهنشین تلقی میشوند را از نزدیک مشاهده کنیم، خواهیم دید این مناطق نه تنها حاشیه نیستند بلکه خود وجودی مستقل دارند.
“حاشیهها” مراکز اشتغال و فعالیت
وی با بیان اینکه مناطق حاشیهنشین گاه خود دارای هویت و عملکردی مستقل هستند، گفت: برخی تصور میکنند که حاشیه با متن شهر در ارتباط است در حالی که مطالعات انجام شده در این زمینه نشان میدهد که حاشیهها بیشتر وقتها به طور مستقل حیات و ماسبات اجتماعی- اقتصادی دارند.
این جامعهشناس دو مسئله را روشنگر این موضوع دانست و با بیان اینکه حاشیهها مراکز اشتغال و فعالیت هستند ،افزود: باتوجه به اینکه این مناطق دائم در حال گسترش هستند، فعالیت در حوزه ساختمانسازی مانند فروش مصالح و خدمات وابسته به ساختمانسازی که صنعت بسیار اشتغالآوری است در این مناطق بسیار دیده میشود. همچنین صنعت اتومبیلسازی ،تعمیرات ماشین و قطعات یدکی از فعالیتهایی است که در این مناطق مشاهده میشود.
تشکر با بیان اینکه کارشناسان شهری، برنامهریزان و شهرسازان با پشتیبانی دولت و نهادهای مربوط با محاسباتی مساحتی را برای شهر و رشد آینده آن در نظر میگیرند، ادامه داد: آنها محدوده و حریم شهرها را تعیین و نواحی خارج از آن را “حاشیه” قلمداد میکنند.
باید در کاربرد کلمه سکونتگاههای حاشیهنشین تجدید نظر کنیم
به گفته وی جابهجایی خطوط مرزی تعریف شده در شهرها توسط برنامهریزان یکی دیگر از دلایلی است که ثابت میکند اصطلاح سکونتگاههای حاشیهنشین تعریف غلطی است در این باره عنوان کرد: در تهران از دوره ناصری به بعد محدوده شهری دائم گسترده شده است، چه بسا مناطقی که در حال حاضر مناطق مرفه و یا مرکزی شهر هستند در یک زمانی حاشیه محدوده تعیین شده برای شهر محسوب میشدهاند. از دوره ناصری به بعد همیشه در تهران مناطقی داشتهایم که خارج از حصار ناصری بوده و حاشیه شهر تلقی میشدند اما اکنون موقعیت این مناطق تغییر کرده و این روند هنوز هم ادامه دارد.
انتهای پیام