دکتر فاطمه شریفی در گفتوگو با ایسنا، بزرگترین تفاوت استادان ایرانی با استادان خارج از ایران را «تک محور» بودن استادان ایرانی عنوان کرد و در توضیح این عبارت گفت: استاد در دانشگاههای ایران کتابهای قدیمی و کلیشهای درس میدهد، دانشجو به صحبتهای استاد گوش میدهد و چند مسئله کلیشهای حل میکند، درصورتی که در کشورهای خارجی دروس بر اساس مسائل جدید و در قالب کارگروهی و با استفاده از وسایل کمکآموزشی تدریس میشود. استادان خارج از ایران خیلی بهروز هستند و وقت زیادی را در اختیار دانشجویان قرار میدهند و دانشجو هم در ازای زمانی که میگیرد، دقیقا میداند که قرار است چه کار کند.
شریفی ادامه داد: در دانشگاههای ایران در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری، دانشجو و تعداد دانشجو را وزارت علوم تعیین میکند. استادان هم چندان سواد علمی خوبی ندارند؛ البته منظورم همه استادان نیست. معمولا استادان بین خودشان تبادل علمی ندارند و دانش روز را با یکدیگر به اشتراک نمیگذارند.
این استاد ریاضی با بیان اینکه در دانشگاههای خارج از کشور دروس کارشناسی با توجه به تصمیم دانشجویان برای آینده حرفهای و تحصیلیشان مشخص میشود، گفت: در ایران همه دروس از پیش تعیین شده است. در مقطع کارشناسی همه چیز مانند مباحث و زمان امتحانات پایان ترم و میان ترم توسط مدیرگروه برنامهریزی میشود و استاد عملا اختیاری ندارد. اگر استاد در ایران بخواهد درس جدیدی تعریف کند، کلی دردسر دارد؛ اما در دانشگاههای خارج از کشور استاد بعد از تعریف درس آن را ارائه میدهد.
شریفی یکی از دلایل کاربردی نبودن ریاضی در ایران را استفاده نکردن از مسائل واقعی در مدلسازیهای ریاضی عنوان کرد و گفت: یکی از درسهایی که مدلسازی ریاضی دارد، «معادلات دیفرانسیل» است. این درس به صورت کاملا کلیشهای تدریس میشود. استادان قدیمی جزوه را بر اساس کتابهای قدیمی درس میدهند و به جای اینکه به دانشجو بیاموزند مسائل واقعی را به مدلهای ریاضی تبدیل کند، صرفا به دانشجو روشهای حل معادله را یاد میدهند؛ کاری که الان نرمافزارها هم میتوانند انجام دهند.
وی در ادامه با بیان اینکه سرفصلهای دروس ریاضی در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد اصلا متناسب با نیازهای روز نیستند، به سطح پایین کیفیت دروسی که برای پایاننامه دانشجویان کارشناسی ارشد ارائه میشوند، اشاره کرد.
به گفته شریفی اگر دانشجویی در مقطع کارشناسی ارشد بخواهد بین دو گرایش مختلف ریاضی فعالیت کند، خیلی کم پیش میآید دو استاد پیدا کند که در خصوص گرایشهای تخصصیشان تبادل علمی داشته باشند.
این استاد دانشگاه درباره وضعیت اشتغال فارغالتحصیلان مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد ریاضی در ایران گفت: از آنجایی که دانشآموختگان ریاضی خیلی کم کار با نرمافزار را بلدند، تقریبا مدلسازی ریاضی بلد نیستند و صرفا چند واحد ریاضی پاس کردهاند و به جز تدریس نمیتوانند وارد مشاغل دیگر شوند، از طرفی این مشکل هم وجود دارد که اینها آموزش تدریس ریاضی ندیدهاند؛ هرکس که لیسانس یک رشته را بگیرد که نمیتواند وارد تدریس شود. البته برخی هم وارد کار حسابداری میشوند، ولی چون در کار با نرمافزارها حرفهای نیستند، نمیتوانند موفق شوند.
وی با بیان اینکه در کشورهای خارجی بسیاری از فارغالتحصیلان ریاضی وارد مشاغل مرتبط با علوم داده میشوند یا در کارخانهها و پستهای آماری کار میکنند، رشته ریاضی در خارج از کشور را جزو رشتههایی برشمرد که فارغالتحصیلانش به خاطر داشتن هوش بالا به آسانی وارد بازار کار میشوند.
شریفی درباره اجرای “طرح کهاد” در دانشگاه شیراز گفت: من شنیدم که “طرح کهاد” چندان مفید نیست؛ زیرا دانشجو بهخاطر وجود “طرح کهاد” درسهای مختلف از رشتههای مختلف برمیدارد که صرفا معدلش را بالا نگهدارد؛ مثلا بچههای المپیادی دانشگاههای شیراز معدلهای پایینتری دارند، چون درسهای اختصاصی رشته ریاضی را گذراندهاند، اما رتبههای اول و دوم بهخاطر “کهاد” در دپارتمانهای مختلف درسهای غیر ریاضی برمیدارند و اینها معمولا سواد ریاضی خاصی ندارند؛ به این ترتیب نه درسهای رشته خودشان را کامل پاس میکنند و نه دروس رشتههای دیگر را. هدف “طرح کهاد” مثبت است، اما نحوه اجرایش چندان موفق نبوده است.
به گفته شریفی در مدت دو سال حضورش در دانشگاه شیراز از طرف دانشگاه کنفرانس بینالمللی ریاضی برگزار نشده و فقط دو کارگاه با حضور دانشجویان پست دکتری از طرف بنیاد ملی نخبگان برگزار شده است.
این استاد ریاضی وجود محققان فوقدکتری و ورود دانشجویان قوی و علاقهمند به ریاضیات به این رشته را برای دانشگاه و بهبود وضعیت ریاضیات موثر دانست و گفت: اغلب افرادی که در دانشگاه شیراز وارد رشته ریاضی میشوند، ضعیف هستند؛ البته تعدادی دانشجوی کوشا و علاقهمند هم وجود دارد، اما اگر وضعیت فعلی ورود دانشجویان ضعیفی که نتوانستهاند وارد رشتههای دیگر شوند و از سر ناچاری ریاضی را انتخاب کردهاند به این رشته ادامه یابد، اینها در آینده تبدیل به استادان ضعیف میشوند و دانشجویان ضعیفتری را تربیت میکنند و بعد هم با تضعیف علوم پایه رشتههای فنی مهندسی هم دچار مشکل میشوند.
وی در پایان با انتقاد از سیستم امتیازدهی استادان بر اساس تعداد مقالههایی که مینویسند، گفت: استادان برای اینکه پایه بگیرند، باید امتیازاتی کسب کنند و برای این موضوع باید مقاله بنویسند و هنگامی که سرگرم نوشتن مقاله هستند، نمیتوانند برای دانشجویان وقت بگذارند، چون هم ساعت کاری تدریسشان بالاست و هم ساعت مقاله نوشتنشان. اگر سیستم مقالهنویسی متوقف میشد، استادان وقت بیشتری در اختیار دانشجویانشان میگذاشتند.
انتهای پیام