تا چندین دهه پیش اغلب خانوادههای ایرانی اعتقاد به فرزند آوری و تمایل به گسترش خانواده خود داشتند. از همین رو میزان متولدین دهههای گذشته بهویژه دهه شصت بسیار افزایش پیدا کرد و در حال حاضر نیز با موجی از جوانان دهه شصتی مواجه هستیم. اما در عصر حاضر شاهد تغییر رویکرد خانوادههای ایرانی در زمینه فرزندآوری و فرزندپروری هستیم. تغییر رویکردی که بخشی از آن را میتوان محصول پیروی از فرهنگ غربی، شرایط اقتصادی، افزایش مشغله والدین و حتی خودخواهی آنان برای بهدوش کشیدن مسئولیت کمتر دانست.
به گزارش کسب و کار نیوز به نقل از مهر، طی سالهای اخیر برخی از مردم با اتکا به این تفکر که روانشناسان و کارشناسان غربی داشتن فرزند کمتر و حتی تک فرزندی را روش درست زندگی برگزیدهاند، بهسوی تشکیل خانوادههایی با یک فرزند روی آوردهاند. این درحالی است که همین کارشناسان نسخه دیگری را برای خانوادههای غربی پیچیدهاند. بهطوریکه در سالهای اخیر همواره شاهد اعمال سیاستهای حمایتی از فرزندآوری از سوی دولتهای غربی بودهایم. از سوی دیگر حتی همان کارشناسان نیز به آسیبهای تک فرزندی و معایب آن اذعان کرده و زوجهای غربی را تشویق به آوردن چندین فرزند میکنند.
براساس مقالات منتشر شده در روزنامه نیویورک تایمز با عنوان «کودکان تک فرزند، افرادی تنها یا خودخواه؟» و مقالات تحلیلی منتشر شده در شبکه خبری «ان پی آر» در رابطه با معایب و مزایای تک فرزندی، اغلب کارشناسان و روانشناسان غربی نیز به آسیبهای تک فرزندی و مزایای فرزندآوری اذعان کردهاند.
فشار به فرزندان برای کمالجویی یا سقوط؟
کارل پیکاردت یک روانشناس غربی در رابطه با خانوادههای دارای یک فرزند و پیامدهای آن در زندگی فرزندان میگوید: در چنین خانوادههایی والدین تنها یک فرصت برای تربیت فرزند را دارند و تمام توجه خود را متوجه آن فرزند میکنند. بهدنبال این تفکر، والدین همواره نگران رفتارهای فرزند خود بوده و از دوران کودکی تا نوجوانی همواره سعی دارند تا فرزندان را حتی از کوچکترین رفتار اشتباهی دور کنند.
این امر موجب نگرانی و سختگیری والدین شده و یک ترس همیشگی را با فرزندان همراه میکند. ترس از انجام عملی اشتباه که حساسیت آن از دوران کودکی تا بزرگسالی در ذهن فرد وجود خواهد داشت. این حساسیت به تدریج موجب ایجاد یک فشار روانی در فرزندان شده و میتواند عامل بروز استرس و اضطراب در فرزندان شود.
از سوی دیگر این دسته از افراد با یک احساس ذاتی و همیشگی که از کنترل شدن نشات میگیرد، رشد خواهند کرد. بهطور کلی اضطراب از عدم ارتکاب رفتارهای اشتباه و فشار روانی برای کمال جویی در تمام ابعاد زندگی، میتواند موجب آسیبهای روحی و روانی به فرد شود. و درصورت شکست وی در برخی امور زندگی، میان شکست فرد و روحیه همیشه کمالجوی وی تناقض و در نتیجه آسیبهای روحی وارد شود.
عدم توانایی برقراری ارتباط با جامعه میوه نهال تک فرزندی
یکی از مشکلات رفتاری در کودکان تک فرزند عدم توانایی کافی آنها برای ارتباط برقرار کردن با دیگر کودکان در محیط مهدکودک، مدرسه و محیط بازی است. کودکان تک فرزند بهدلیل عدم داشتن تعامل با فرزندی دیگر در محیط خانه، بهسختی قادر به برقراری ارتباط با همسالان و دیگر کودکان در محیط خارج از خانه خواهد بود.
این دسته از کودکان احتمالا برای برقراری ارتباط با دیگران و به اشتراک گذاشتن وسایل خود با آنها تلاش هم خواهند کرد اما بهدلیل عدم کسب کامل مهارتهای ارتباطی با مشکلات زیادی در این زمینه مواجه خواهند شد.
کودکان تک فرزند بهدلیل عدم تجربه برخی رفتارهای عادی در خانواده، ممکن است در محیط جامعه مانند مدرسه به مشکلاتی برخورد کنند. بهعنوان مثال این دسته از کودکان بهدلیل توجه زیاد والدین به آنها تجربه اعمالی مانند بازیهای سخت یا شکست را نداشتهاند. درنتیجه سازگاری و کنار آمدن آنها با محیط خارجی دشوار خواهد بود.
ورود زودهنگام کودکان تک فرزند به دنیای بزرگسالان
کودکان تک فرزند بهدلیل نبود خواهر یا برادر در محیط خانه بیشتر وقت خود را با پدر، مادر و بهطور کل با افراد بزرگتر از خود سپری خواهند کرد.
این امر از سویی منجر به آشنایی کودک با رفتارهای بزرگسالان و پیشرفت وی در برخی بخشهای زندگی شود. از سوی دیگر ارتباط زیاد کودک با بزرگسالان به جای ارتباط وی با همسالان خود، میتواند موجب وارد شدن زودهنگام وی به دنیای بزرگسالان یا بلوغ زودرس در کودکان شود.
مطالعات نشان میدهد در برخی موارد اعتماد به نفس کودکان و افراد تک فرزند از اعتماد به نفس دیگر افراد بالاتر است. در این موارد اعتماد به نفس کودکان در زمینه هوشی و ذهنی نیز بالاتر است. اما به عقیده کارشناسان این اعتماد به نفس بالا گاهی به شکل غرور یا رفتارهای فخرفروشانه نسبت به دیگران در جامعه نمود پیدا میکند.
از نظر احساسی نیز افراد تک فرزند به دوسته تقسیم میشوند. گروهی از آنان به دلیل تنهایی در کودکی و حسرت وجود فردی غیر مادر و پدر، تا دوران بزرگسالی نیز این حسرت را خواهند داشت. این حسرت و احساس تنهایی تاثیرات منفی در شکل گیری شخصیت و رفتار فرد خواهد گذاشت.
اما گروه دیگری از افراد تک فرزند نیز دوران کودکی پراحساسی را تجربه خواهند کرد. چراکه تمامی توجه و محبت والدین در کودکی به این فرد منتقل شده و محبت پدر و مادر نسبت به کودک با فرزند دیگری تقسیم نشده است. اما بر اساس تحقیقات انجام شده، بسیاری از این افراد در بزرگسالی از این میزان حساسیت و توجه والدین خسته شده و حتی با آن مقابله نیز میکنند.
دوگانگی میان فضای خانواده و جامعه عامل سرخوردگی تک فرزندان
در این رابطه مهرداد فلاطونی محقق و مدرس سبک زندگی نیز در گفتوگو با خبرنگار مهر در رابطه با تک فرزندی و آسیبهای آن به فرد در دورانهای مختلف زندگی گفت: بهطور کلی نمیتوان گفت تک فرزندی برای کودکان بهتر است چراکه فرزند چه در دوران کودکی و چه در دوران بزرگسالی نیازهایی دارد که تنها با وجود پدر و مادر تامین نمیشود.
فلاطونی با بیان اینکه فرزند در کودکی از نظر علایق و جایگاه به والدین وابسته است، ادامه داد: اما در دوران بزرگسالی فرد نیاز به وجود دائمی فردی برای درک وی و در میان گذاشتن مشکلات خود دارد. تمامی افراد در سنین بالا نیاز به فردی برای درک مسائل مادی، معنوی و پشتیبانی از آنها دارد که خواهر یا برادر بهترین گزینه برای ایفای این نقش هستند.
وی با بیان اینکه افراد تک فرزند لزوما افرادی لوس یا ناموفق نخواهند بود، عنوان کرد: نمیتوان گفت تمامی این افراد دارای این ویژگیها خواهند بود اما درصد زیادی از کودکان تک فرزند در آینده لوستر یا متوقعتر خواهند بود. زمانی که یک کودک خواهر یا برادر نداشته باشد، تمامی توقعات و خواستههای وی در خانواده تامین خواهد شد و با حجم زیادی از اهمیت و توجه والدین نسبت به خود روبرو خواهد شد. اما وقتی این فرد رشد کرده و وارد جامعه شود شاید تمامی خواستههایش تامین نشود و یا آن میزان از اهمیتی که در خانواده به او میشده در جامعه متوجه وی نباشد.
این محقق توضیح داد: در این شرایط فرد با یک دوگانگی میان فضای خانواده و جامعه روبرو شده و احتمال سرخوردگی یا شکستهای روحی در وی افزایش مییابد. این دوگانگی میتواند موجب عدم شکوفایی و پیشرفت این فرد در جامعه و زندگی فردی وی شود. البته این موضوع یک قانون کلی نیست و حتی بسیاری از افراد موفق جامعه تک فرزند بودهاند اما احتمال بروز این مشکلات در افراد تک فرزند بیشتر است.
وی با بیان اینکه در زندگی افراد تک فرزند یک مثلث عاطفی میان فرزند، مادر و پدر وجود دارد، اظهار کرد: یکی از معضلات تک فرزندی آسیبهایی است که در صورت نبود یکی از افراد پدر یا مادر به فرزند وارد میشود. بهطور کلی نبود پدر یا مادر به خانوادههای چند فرزندی نیز آسیب میزند، اما این آسیب در خانوادهای دارای یک فرزند قطعا بیشتر خواهد بود. چراکه با حذف یکی از اعضای این مثلث عاطفی خلا روحی بزرگی برای فرزند ایجاد شده و از سوی دیگر خواهر یا برادری نیز برای حمایتهای عاطفی از این فرد وجود ندارد.
هرچند که موجی از تمایل زوجها به تک فرزندی در کشور به راه افتاده و بسیاری از خانوادههای ایرانی نیز به خانوادههایی با یک فرزند تبدیل شدهاند اما در آن سوی جهان کارشناسان و قدرتمندان کشورهای غربی به پیامدهای تک فرزندی پی بردهاند. درحال حاضر بسیاری از کشورها با وضع سیاستهای حمایتی مردم را تشویق به فرزند آوری کرده و از خانوادهها حمایت میکنند. از سوی دیگر کارشناسان و روانشناسان غربی نیز به معایب تک فرزندی اذعان و خانوادههایی با تعداد فرزندان بیشتر را ترجیح میدهند.