صفحه اصلی / سرخط خبرها / ۵ عامل ناکارآمدی بنگاه‌های کوچک و متوسط

آرمان خالقي، عضو هيات‌مديره خانه صنعت ايران

۵ عامل ناکارآمدی بنگاه‌های کوچک و متوسط

سرمقاله 
بیش از ۸۰ هزار واحد صنعتی در کل کشور وجود دارد که ۴۱ هزار واحد از این واحدها یعنی تقریبا ۵۰ درصد آن در شهرک‌های صنعتی مستقر است. ۸۰ درصد از این صنایع را نیز شرکت‌های کوچک و متوسط تشکیل می‌دهند که در شهرک‌های صنعتی بسترها و ظرفیت‌های مناسبی برای رشد آنها در نظر گرفته شده است، اما چه می‌شود که یک کسب‌وکار کوچک با تعطیلی مواجه شده یا چرا برخی از آمارها از تعطیلی این واحدها در شهرک‌های صنعتی خبر می‌دهد؟ باید دانست که برخی از این صنایع در شهرک‌های صنعتی هنوز در مرحله تاسیس هستند و ممکن است مجوز تاسیس یا شرایط راه‌اندازی به آنها تعلق نگیرد. بنابراین محاسبه آمارها باید با در نظر گرفتن این دسته از صنایع باشد. در شرایط فعلی برخی هم البته تعطیل هستند و برخی با ظرفیت پایین فعالیت می‌کنند. نهایت آنکه در مجموع تعداد اندک واحدهای فعال این شهرک‌ها برآیند خوبی از وضعیت شرکت‌های کوچک و متوسط در کشور به دست نمی‌دهد. اینکه چرا واحدهای کوچک کارآمد نیستند، به دلایل مختلفی بر می‌گردد که به طور کلی می‌توان آن را به ۵ عامل تاثیرگذار تقسیم کرد.
۱٫ انتخاب اشتباه طرح و استراتژی بنگاه: گاها فرد سرمایه‌گذار در شروع  یک کسب‌وکار کوچک یا انتخاب طرح و ایده به خطا می‌رود. برای مثال طرحی را بر می‌گزیند که به لحاظ تولید، توجیه اقتصادی ندارد یا آن طرح برای آن شرایط و آن فضا مناسب نیست. بعضی از طرح‌ها هم به طور کلی در یک کشور جوابگو نیست. گاهی هم محدوده تعیین‌شده برای آن بخش کوچک است یا فرد کارآفرین صنعت کوچکی را با ظرفیت بالا تولید می‌کند که به دلیل هزینه‌های سربار قادر به رقابت با سایر محصولات مشابه نیست. همین انتخاب اشتباه موجب زیان یا ورشکستگی صنایع کوچک می‌شود. بنابراین اهمیت انتخاب و استراتژی سرمایه‌گذار در پیشبرد برنامه‌های تولیدی واحد صنعتی بسیار حائز اهمیت است. اطلاعات گنجانده‌شده در استراتژی فرد مورد نظر باید دقیق و عملیاتی باشد.
۲٫ بی‌توجهی به اتفاقات منتظره در فضای اقتصاد کلان: سرمایه‌گذار یا مدیرعامل بنگاه کوچک باید شرایط تحریمی موجود را در نظر داشته و خود را برای اتفاقات غیرمنتظره آماده سازد. بعضی مواقع بنگاه درگیر رکودی می‌شود که پیش از این وجود نداشته و همین باعث بر هم زدن محاسبات وی و تجهیز امکانات لازم برای مقابله با این شرایط شده است.
۳٫ ضعف در تامین سرمایه: مشکل عمده‌ای که اکثر سرمایه‌گذاران به ویژه فعالان بنگاه‌های کوچک با آن درگیر هستند، تامین مالی و ضعف در دسترسی به منابع است. عدم دسترسی به‌موقع به منابع مالی باعث شده بسیاری برنامه‌های پیش رو در این صنایع بلاتکلیف باقی بماند و بنگاه نتواند اختیار کافی برای انجام پروژه‌های جدید داشته باشد.
۴٫ وجود رقابت‌های ناسالم: بنگاه‌های کوچک و متوسط علاوه بر صدمه‌ای که از شرایط رکودی و تورمی می‌بینند گاها به واسطه فعالیت‌های ناسالم بنگاه رقیب دچار زیان می‌شوند. این مساله به ویژه در بازارهای صادراتی و بازاری که طرفین به فروش و عرضه محصول می‌پردازند، دیده می‌شود. اصل هر کسب‌وکاری داشتن بازار فروش است که با توجه به این مساله می‌توان دریافت بنگاه‌های کوچک از ناتوانی در دستیابی به چنین بازاری یا از دست دادن آن چقدر زیان می‌بینند.
۵٫ عقب‌ماندگی بنگاه در به کارگیری ابزارهای نوین مدیریتی و توسعه بنگاه: یک واحد کوچک ضعیف قادر به رشد هماهنگ بخش‌های مختلف خود نیست؛ از بخش مدیریتی گرفته تا نیروی انسانی این ضعف نمودار است. خلأ نیروی انسانی، ناتوانی در جذب نیروی انسانی موفق و عدم توسعه فیزیکی همزمان بنگاه با توسعه فرهنگی و… از پیامدهای این مورد است. بنابراین در این بخش آموزش‌های حین خدمت به نیروی انسانی جزو وظایف اساسی بنگاه خواهد بود.

همچنین مطالعه کنید:

۲۶۰ هزار سهامدار سجامی شدند

به گزارش کسب و کار نیوز ، بر اساس اطلاعات منتشر شده از سوی سپرده‌گذاری …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.