سرمقاله
بنابراین به طور قطع حل این بحران هم نیاز به مدتزمان دارد. نزدیک به ۴ دهه است که متکی به واردات شدهایم و یک کشور مصرفکننده صرف هستیم و از سوی دیگر تعاملاتی را که لازمه آرامش و دوری از تنشهاست، با دنیا نداریم. این عوامل را میتوان به عنوان دلایل اصلی نوسانات ارزی و بحرانها نام برد. نظارتی هم که به آن صورت بر بازارها وجود ندارد و مسئولان هم بدون اینکه سیاستی را در این باره دنبال کنند عملا حرکتی انجام نمیدهند…
که در حال حاضر که این اتفاقات افتاده و حتی تولیدات داخل هم تحتتاثیر گران شدن دلار گرفتار افزایش قیمت شدهاند، حداقل این روند ادامهدار نباشد. بسته ارزی و بازار ثانویه هم که حدود یک ماه از ارائه و اجرای آن میگذرد با توجه به تجربههای قبلی به نظر میرسد نتایج موفقیتآمیزی نخواهد داشت و این بدان معناست که تحقق اهداف در نظر گرفتهشده در این دو راهکار بعید به نظر میرسد. این بسته ارزی جدید که بارها درباره آن صحبت شده و در حال اجراست و امید برخی به تاثیرات این بسته است، مشابه همان سیاست و بسته معاون اول رئیسجمهوری است و چیزی غیر از این نیست.
نباید امید واهی به کارآمدی بسته جدید داشت، چراکه تجربههای بسیاری در این باره تکرار شدهاند و اینکه عدهای که آگاهی کامل از این واقعیت ندارند اظهارنظرهای مختلفی را در رابطه با موفقیت بازار ثانویه و بسته ارزی مطرح کردهاند صد در صد درست نیست. البته نمیتوان تفاوت مهمی که این بسته با پیشنهادات قبلی دارد را منکر شد. بسته جدید ارزی یا همان بازار ثانویه با اظهارات جهانگیری تفاوتی دارد که تنها امتیاز این بسته است و آن هم آزاد شمردن خرید و فروش ارز است که تا قبل از ارائه این بسته قاچاق محسوب میشد که این قانون برداشته شد و گفته میشود که این خرید و فروشها میتواند در بازار انجام شود و موضع امنیتی وجود ندارد. بنابراین امید داریم که سیاستهای ارزی جدید دولت با شکست روبه رو نشود و اهداف دولت از تشکیل بازار ثانویه و ارائه بسته جدید ارزی هم مشخص باشد.