سرمقاله
در حال حاضر اگر میبینیم که شرایط اقتصادی به این وضعیت دچار شده، نتیجه راهکارهای کوتاهمدتی است که برای آن اندیشیده شده است. در شرایط حاضر دیگر راهکار کوتاهمدت به تنهایی جوابگوی اقتصاد نیست و باید راهکارهای بلندمدت تکمیلکننده آن باشد. مشکلاتی که در حال حاضر اقتصاد با آن دست و پنجه نرم میکند، عمیق است و نمیتوان به آنها سطحی نگریست. افزایش نرخ ارز، نرخ بیکاری، تحقق رشد اقتصادی مستمر و باثبات و کاهش قدرت خرید مردم مسائلی هستند که زمان کافی و زیادی برای حل آنها لازم است. بنابراین نمیتوان با آنها سطحی برخورد کرد. امروز در شرایطی قرار گرفتهایم که مردم عادی هم به آشفتگی بازارها دامن میزنند و مشکلات اقتصادی را چند برابر کردهاند. اگر قیمت ارز و سکه به دلیل مشکلات اقتصادی بالا میرود این تمام ماجرا نیست، چراکه مردم اگر با هیجان کاذب خود وارد این بازارها نشوند مشکلات به این شدت افزوده نمیشود. بیشتر این تقاضاها کاذب است و اغلب بیشتر افراد نیاز به آن ندارند. متاسفانه اکثر مردم در شرایط بد به جای حفظ آرامش به تلاطم بازار دامن میزنند. در این شرایط نباید مردم عادی و افرادی که نیاز ندارند به خرید ارز، طلا و سکه روی آورند، چون اگر این هجوم نباشد قیمت افزایش نخواهد یافت، اما متاسفانه یک مسابقه برای خرید ارز و سکه در جامعه ایجاد شده است که گویی تمایلی هم به پایان ندارد. این اتفاقات به مشکلات اقتصادی در جامه دامن زدهاند. بنابراین اگر برنامه کوتاهمدت برای متوقف کردن آن داشته باشیم باز هم در ماههای آینده همین شرایط و به مراتب بدتر از این را شاهد خواهیم بود. بنابراین بهتر است دولت به فکر راهکارهای بلندمدت باشد تا برای خروج از این وضعیت روزنه امیدی وجود داشته باشد. در حال حاضر دلیل اصلی تلاطم اقتصادی امروز سیاستهای اقتصادی گذشته بوده و خروج آمریکا از برجام تنها حکم تلنگری را داشت که آتش زیر خاکستر را روشن کرد. ضرورت دارد اشاره شود که در کنار اجرای راهکارهای کوتاهمدت و بلندمدت باید فکری هم به حال نقدینگیکرد. دولت باید یک راهبرد صحیح اقتصادی تعریف کند تا بتواند از این تکانهها جلوگیری کند و به عبارت بهتر باید فکری به حال نقدینگی سرگردان و بدون پشتیبان هم بکند.