به گزارش ایسنا، امروزه، کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در کلیه شئون و جنبههای زندگی از اهمیت بسیاری برخوردار شده است. اما تخصیص هزینههای فناوری اطلاعات و ارتباطات در بودجه خانوارهای شهری و روستایی چگونه است؟
با در نظر گرفتن اهمیت فناوریهای اطلاعات و ارتباطات و ورود آن به عرصه کاربرد همگانی و زندگی اجتماعی، میزان مصرف و تقاضای فناوریهای اطلاعات و ارتباطات از سوی بخشهای مختلف اقتصادی بهویژه خانوارها بهعنوان یکی از مسائل پراهمیت در جامعه به شمار رفته و کشورهای مختلف، استراتژیهای خاصی را بهمنظور توسعه فنآوری اطلاعات و ارتباطات تدوین کردهاند.
به همین دلیل، بنا به گفته متخصصین، دستیابی به آمارهای فنآوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) به سیاستگذاران و کسبوکارها کمک میکند تا تصمیمات آگاهانهتری در مورد مقیاسهای سیاست عمومی و سرمایهگذاری شخصی در فنآوری اطلاعات و ارتباطات اتخاذ کنند. اما باوجود اهمیت این موضوع، متأسفانه آمار جامع و مشخصی در این خصوص در حسابهای ملی کشور موجود نیست.
با توجه به این موضوع، گروهی از محققین در مطالعهای پژوهشی، تلاش کردهاند تا به محاسبه و ارزیابی هزینههای فناوری اطلاعات و ارتباطات در بودجه خانوارهای شهری و روستایی به تفکیک گروههای درآمدی بپردازند.
تفاوت قابل توجه در هزینههای ICT در شهر و روستا
برای انجام این پژوهش، محققین دانشگاه علامه طباطبائی ابتدا با تطبیق طبقهبندیهای مختلف کالایی و طبقهبندی بودجه خانوار، کدهای مربوط به ICT را در بودجه خانوار استخراج کرده و سپس با استناد به این کدها، مخارج خانوارها روی ICT را به تفکیک دهک های مختلف درآمدی محاسبه کردند.
نتایج تحلیلهای پژوهشگران فوق نشان می دهد که شکاف معناداری در هزینههای ICT و سهم آنها بین سبد هزینهای خانوارهای شهری و روستایی وجود دارد.
طبق نظر این محققان، علت شکاف مربوط به سطح هزینهها، تفاوت درآمدها و هزینههای کل خانوارهای شهری در مقابل خانوارهای روستایی است که موجب میشود خانوارهای روستایی مبلغ کمتری را به کالاهای ICT اختصاص دهند. اما در خصوص شکاف موجود در سهمها باید روی ماهیت محصولات ICT و لوکس بودن آنها تمرکز کرد که باعث میشود این محصولات در مقابل تغییر درآمد در قیاس با کالاهای ضروری عکسالعمل بیشتری از خود نشان دهند.
بر این اساس، هرچه از دهکهای پایین درآمدی به سمت دهکهای بالای درآمدی حرکت میکنیم از سهم کالاهای ضروری مثل خوراکی، پوشاک و مسکن کاسته میشود و برعکس بر سهم کالاهای لوکس ازجمله مبلمان و اثاثیه منزل، هتل و رستوران و تفریح و همچنین ICT افزوده میشود که تأییدکننده لوکس بودن محصولات ICT است.
جواد طاهرپور، استادیار اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی و همکارانش بهعنوان مجریان این پژوهش میگویند: «برای خانوارهای شهری و روستایی، بعد از سال ۱۳۸۶ یا ۱۳۸۷ سهم هزینههای ICT برای تمامی دهکهای روستایی و شهری کاهش یافته است. علت این موضوع به شروع دوره تورمی از سال ۱۳۸۶ و پسازآن شروع و تداوم دوره رکود تورمی و کاهش درآمدهای خانوارها برمیگردد. درواقع با کاهش درآمد خانوارها هزینههایی سریعاً عکسالعمل نشان میدهند که ماهیت لوکس دارند. بهبیاندیگر در مواجهه با کاهش درآمدهای حقیقی سالهای اخیر و کاهش قدرت خرید، خانوارها برای حفظ هزینههای ضروری خود بهناچار از سایر هزینه های غیرضروری خود ازجمله ICT کاستهاند».
پژوهشگران فوق ادامه میدهند: «اگرچه میتوان برای وجود شکافها در سطحها و سهمها توجیهات علمی ذکر کرد، اما مسئله، تبعات این شکاف است. وجود این شکافها از آن بعد اهمیت مییابد که در دنیای امروز، دسترسی به محصولات و خدمات ICT نقش مهمی در رشد و شکوفایی افراد و ارتقای سرمایه انسانی ایشان دارد. در دنیای امروز همانطور که تحصیلات، فرصتهایی جهت ارتقای تواناییها و مهارتهای فرد ایجاد میکند، دسترسی به محصولات ICT نیز نقش پررنگی در این مهم دارد».
این محققان اعتقاد دارند: «اهمیت مسئله آموزش در توانمندسازی خانوارها به حدی بوده که در شاخص توسعه انسانی، HDI، بهعنوان یکی از اجزای مهم قرار گرفته است. در شاخصهای چندبعدی فقر نیز، آموزش یکی از ابعادی است که موردتوجه واقع شده است. نقش محصولات ICT در دسترسی افراد به آمار و اطلاعات و توانمندسازی ایشان بهخصوص در حوزه دانش و تخصص نیز باعث میشود تا این محصولات در کنار آموزش قرار گیرند و توجه ویژهای به آنها شود. بنابراین وجود شکاف بین دهکها یا بین خانوارهای روستایی و شهری باعث تضعیف توانمندی برخی خانوارها در قیاس با سایر خانوارها میشود که بهطورقطع اثر منفی بر رفاه اقتصادی و اجتماعی خانوارها خواهد داشت».
یافتههای این پژوهش که در نشریه «اقتصاد و تجارت نوین» وابسته به پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی منتشر شدهاند، دارای اهمیت زیادی در برنامهریزیهای مربوطه هستند. چراکه تجارب تحقیقاتی نشان داده کشورهایی که تلاش کردهاند درباره فناوری اطلاعات و ارتباطات در جامعه خود اطلاعاتی جمعآوری کنند، از منظر ذیل در موقعیت بهتری نسبت به سایر کشورها قرار میگیرند:
ارزیابی تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر اقتصاد خود
ترسیم وضعیت اقتصادی و موقعیت اجتماعی خود در مقایسه با سایر کشورها
شناسایی افراد توانمندی که برای پیشرفت اقتصاد اطلاعاتی در کشور بدانها نیاز است
محاسبه میزان سرمایهگذاری موردنیاز برای فراهم کردن فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطاتی گوناگون برای کسبوکارها.
انتهای پیام