محمد آقاسی در آستانه سی و هشتمین سالگرد تاسیس جهاد دانشگاهی در گفت و گو با خبرنگار ایسنا، اظهارکرد: سال ۹۶ کتابی با عنوان “صدایی که شنیده نشد” انتشار یافت و در آن پیمایشی که مرحوم علی اسدی در سال ۱۳۵۳ انجام داده منعکس شد.
وی درباره پیمایش منتشر شده در این کتاب توضیح داد: در این پیمایش از صدای مردم چیزی منعکس شده و تغییراتی در جامعه گزارش شده است که از جدیترین کارهایی است که در آن دوره در حوزه علوم اجتماعی صورت گرفته و اولین پیمایش ملی محسوب میشود که به صورت منسجم انجام شده است.
رئیس مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران ادامه داد: ظاهرا شرایط اجتماعی کشور و ساختارهای سیاسی آن دوران به نحوی بوده که صدای افکار عمومی به گوش دستاندرکاران، سیاستگذاران و سیاستمداران آن دوره نمیرسیده و چهار سال بعد در سال ۵۷ در جامعه ایران انقلابی رخ میدهد که نشان میدهد برآوردی از آن در این پیمایش وجود داشته است.
آقاسی تصریح کرد: زمانی که ما بعد از حدود گذشت چهل سال از اولین پیمایش در این حوزه، وضعیت توجه به افکار عمومی را بررسی میکنیم متوجه میشویم که متاسفانه این اتفاق همچنان وجود دارد، یعنی ایسپا به عنوان صدای بیصدایان و مردمی که تریبون، رسانه و بلندگویی ندارند که حرفهایشان را به صورت صریح بزنند، احساس میکند که این صدا شنیده نمیشود.
وی افزود: زمانی که ما یکسری کارهای خویشفرمایی انجام میدهیم و میگوییم که وضعیت جامعه به چه شکل است، انتظار داریم که بازخوردی ببینیم و به ما بگویند حالا در مرحله بعد شما با عمق بیشتری در مورد مسالهای که رصد کردید کار تحقیقاتی انجام دهید. این انتظار یک انتظار علمی و غیر مادی است، اما وقتی این اتفاق نمیافتد ما نگران این میشویم که صدای مردم شنیده نشود که این مسئله میتواند عواقب بدی هم داشته باشد.
جای خالی کار مطالعاتی بر “هدفمندی یارانهها”
آقاسی ادامه داد: انتظار داریم سیاستگذاریها در حوزههای مختلف به ویژه حوزههای فرهنگی و اجتماعی تعاملی باشد. یک وجه تعامل با مردم این است که به صورت رو در رو با مردم صحبت شود، اما اگر کسی بخواهد مدیریت کند، احتیاج دارد که جامعه را خیلی سریع بشناسد، چون مدیریت باید در لحظه تصمیمگیری کند. برهمین اساس “سیاستگذاری تعاملی” زمانی تحقق پیدا میکند که شما بتوانید نظر و افکار مردم را در قالب نظرسنجی و افکارسنجی به دست آورید و آن را مطالعه و طبق آن تصمیمگیری و برنامهریزی کنید.
رئیس مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران افرود: در سالهای گذشته بارها اتفاق افتاده که در سطح شهر تهران و کشور کارهایی را در خصوص موضوعاتی مانند “هدفمندی یارانهها” در دولت نهم و تلاش برای انصراف از دریافت یارانه در دولت یازدهم انجام دادهایم که دولتها میتوانستند روی این مسائل کار مطالعاتی انجام دهند، اما این اتفاق نیفتاد و ما بعد از هر دو کار مجبور شدیم راجع به هدفمندی یارانهها به صورت خویشفرمایی کارهایی انجام دهیم.
وی تاکید کرد: با این روند منابع کشور به هدر میرود و از طرفی چیزی عاید مردم نمیشود، بر همین اساس این که ما میگوییم سیاستگذاری تعاملی وجود ندارد، ابهام یا عدم اطلاع نیست، بلکه یک واقعیت است که ما آن را میبینیم.
آقاسی ادامه داد: اگر بخواهیم تعامل به معنی واقعی با مردم اتفاق بیفتد، باید قبل از اجرای یک تصمیم و سیاست یا ابلاغ آن، برای اجرا یکسری تحقیقات انجام شود و حتی بعد از اجرای طرح نیز نظر مردم راجع به آن پرسیده شود.
رئیس مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران ادامه داد: گاهی اوقات مشاهده میکنیم که سیاستمداران از کاهش مشارکت مردم صحبت میکنند، یکی از معضلات ما این است که افکار عمومی دیده نمیشود، یعنی این حس وجود دارد که من هر کاری کنم دیده نمیشوم، این خیلی بد است.
سنگ ” آگناتولوژی” پیش پای مسئولین
وی در ادامه گفت: درصدی از مسئولان هستند که نظرسنجیها و افکار سنجیهای ما را مطالعه میکنند، اما در این حالت هم معمولا تحلیل مناسبی از نظرسنجی انجام نمیشود. مثلا در یک موردی میگویند ۵۱ درصد مردم مشارکت کردهاند و این آمار برای مسئولان خوشحالکننده است. اما در واقع به این عدد خام ۵۱ درصد نباید اهمیت داد و باید بررسی شود که ۴۹ درصدی که مشارکت نکردهاند چه کسانی بودهاند و یا اینکه این ۵۱ درصد مشارکتکننده را چه کسانی تشکیل دادهاند. اینها باید تحلیل شود. در اینجا خطایی به نام “آگناتولوژی” در تحلیل وجود دارد.
آقاسی درباره معنای آگناتولوژی توضیح داد: ما درباره علم و جهل میتوانیم سه موقعیت را تعریف کنیم. در حالت اول من چیزی را میدانم و شما نمیدانید. در حالت دوم من انتخاب کردهام که یک چیزهایی را ندانم. برای مثال رشته جامعهشناسی را انتخاب کردهام و از پزشکی چیزی نمیدانم. درحالت سوم فرد چیزی را میداند و چون فکر میکند که میداند به هیچ چیز دیگری توجه نمیکند. خیلی از اوقات که مسئولان به نظرسنجیها رجوع میکنند، در تحلیل دچار آگناتولوژی میشوند.
وی ادامه داد: در چنین مواقعی ما به مسئولان میگوییم که احتیاج است شما دلیل آن داده را بدانید و صرف داشتن دادهها امکان سیاستگذاری رخ نمیدهد. لازم است که کسانی که تخصص دارند وارد حوزه شوند. برای مثال چیزی که ما بارها گفتهایم این است که بررسی دادهها در یک مقطع زمانی کافی نیست، اما اگر در چند مقطع زمانی داده وجود داشته باشد واقعیت ها منعکس میشود. البته این هم ظرایفی دارد که متخصصان این حوزه میتوانند آن را دریافت کنند.
جامعه هیجانی و افکار عمومی اعتراضی، حاصل بیتوجهی به افکار عمومی
رئیس مرکز افکارسنجی ایران با بیان اینکه در حوزه افکارسنجی با دو مشکل اساسی روبهرو هستیم، اظهار کرد: متاسفانه میل به تعامل با افکار عمومی در سیاستگذاران و سیاستمداران ما پایین است، از سوی دیگر آن عده قلیلی هم که دنبال تعامل با افکار عمومیاند در تحلیلدچار خطاهای استراتژیک و به بیان علمی آگناتولوژی میشوند و این موضوع در تصمیمگیریهایشان قابل مشاهده است.
آقاسی خاطرنشان کرد: حتی روند رسانههای ما نیز همینطور است، برای مثال رسانههای مکتوب یا همان مطبوعات از مردم نمیپرسند که شما چرا ما را نمیخوانید؟ آیا فقط علت این مسئله بحثهای مالی و اقتصادی است؟ من تاثیر مسائل اقتصادی را نفی نمیکنم، زیرا از ۱۱ سال گذشته تا کنون طبق نظر سنجیهای ما اولویتهای مردم به صورت فزایندهای مباحث اقتصادی بوده است، اما چرا مطبوعات نمیپرسند ما به چه علتی توسط مردم خوانده نمیشویم؟ اینها خیلی مهم است. رسانههای بزرگ دنیا این کار را انجام میدهند اما ما یا انجام نمیدهیم و یا کارهایی که انجام میدهیم نیز به نحوی نیست که بتوانیم به آن اتکا کنیم.
وی در پایان یادآور شد: ما با چند زبان میتوانیم با افکار عمومی صحبت کنیم. یک زبان برای فهم افکار عمومی وجود دارد که همان نظرسنجی است و یک زبان هم برای صحبت کردن با افکار عمومی وجود دارد که چند قسم است. یک راه این است که افکار عمومی بفهمد دیده شده و اگر این را بفهمد آن وقت میتوانیم با یک جامعه آرامتر و عقلانیتر روبرو شویم و تعامل کنیم، در غیر این صورت ما با یک جامعه هیجانی و افکار عمومی اعتراضی روبرو خواهیم بود.
انتهای پیام