شعر و رمان یک سرگرمیِ صرف نیست، یک مکانیزم پیچیده برای وقوف بر «خود» و «جهان» است؛ در داستانها، مخاطب فضاها و شرایط و حتی آرایشهای کلامیای را تجربه میکند که در زندگی عادی و روزمرهاش محال است تجربه کند، و همین به او امکان درک بهتری از زندگی و از روابط بشری را میدهد، ذهن او را به سمت بهتر درک کردن و بهتر تحلیل کردن وضعیتها و مسائل زیستی میبرد، قوه تخیل و تصویرسازی ذهنی به او میدهد تا وقایع را پیش از وقوع یا پس از وقوعشان بسازد یا بازنمایی کند؛ در شعر، مخاطب به طور مستقیم در میانه مکاشفه و ادراک شاعر از جهان و زندگی قرار میگیرد و ادراک و افق دید وسیعی نسبت به هستی و به مقولات و موضوعات پیدا میکند، همچنین به واسطه رویارویی با «زبان و وجوهات زبانی» در شعر، فرد شعرخوان قوه پردازش کلامی و تفسیر و تحلیل بیشتری از حرف و ذهنیات دیگران خواهد داشت.
به تعبیر جامعهشناسی، ادبیات موجب غنای روحی و ذهنی مردمان میشود و افرادی که به غنای روح و ذهن میرسند، نوع گفتارشان، شیوه و ساختار زندگیشان و حتی نوع معیشت و کسب درآمدشان متفاوتتر از افراد دیگر است؛ زیرا آنها قوه تحلیل، استعداد تفسیرگری و تخیل بالایی دارند که از ادبیات کسب کردهاند.
تلاش دولتهای دموکرات و مدرن برای رواج هرچه بیشتر «کتابخوانی» و تجهیز کمی و کیفی کتابخانههای عمومی و کتابخانه مدارس، از همین نگره و تجربه جامعهشناختی ناشی میشود؛ اینکه ربط مستقیمی هست مابین ادبیات (و کلا کتاب) با فرهنگ، با اقتصاد، با شهروند بهتری بودن، با کاهش جُرم و بزه، با نگره و اندیشهگی داشتن.
دولتها در بیشتر جاهای جهان، ضمن تخصیص بودجههای کلان برای تجهیز کتابخانهها، انواع برنامهریزیهای فرهنگی را نیز انجام میدهند که در قالب برپایی نمایشگاههای ملی، استانی، محلی و همچنین خرید کتاب از ناشران و قرار دادن رایگان آن در واگنهای متروها و اتوبوسها در راستای استفاده بهینه مردم از وقتشان است.
«رسانهها» وظیفهی ذاتی دارند برای بسترسازی مطالعاتی و ایجاد انگیزش مطالعاتی برای تودههای گوناگون مردم. و این ممکن نمیشود مگر اینکه رسانههای تصویری و الکترونیک (خبرگزاریها) و کاغذی (روزنامه و مجلات)، تمامقد و اساسی اقدام به معرفی نویسندگان مهم و جدی و آثار مهم ادبی تولید وطن کنند.
روند و فرآیند معرفی در واقع در قالب خبرهای کوتاه دائمی از ادبیات جدی و تولیداتش (نه فقط ادبیات پوپولار و پرفروش!)، گپهای کوتاه و تخصصی با تولیدگران ادبیات جدی، گزارشهای تخصصی درباره بسترهای اقتصادی و اجتماعی ادبیات جدی و پرداختن به تفسیر و تحلیل آثار تولیدشده وطنی در خبرگزاریها و رادیو و تلوزیون انجام میشود.
رسانهها، نقش مهمی در «فرهنگسازی» و «مدلسازی اجتماعی» دارند؛ نقشی که با داشتن یک ساختار فکری- اجرایی و برنامهریزی میانمدت (ماهانه) و بلندمدت (سالانه) نسبت به این مهم، اجرا میشود.
شاعر و منتقد ادبی*
فراهنگ**۹۲۴۶** ۹۰۵۳
وجوه اجتماعی و جامعهشناختی ادبیات – رضا قنبری*
پیوند و ارتباط مستقیمی است میان ادبیات و رفاه، ادبیات و بلوغ ذهنی، ادبیات و انسانِ بهتر و اجتماعیتری بودن. ادبیات همزمان هم یک دستگاه آموزشی است هم یک هنر سرگرمکننده.