هیچکس نسبت به تأثیر شعر در زندگی انسانها تردید ندارد؛ بدون شک در جامعهایکه مردمانش با شعر وشاعری بیگانه هستند روح زندگی و نشاط جریان ندارد ولی در کشور ما از گذشته تاکنون کسانی بودهاند که چراغ شعر و ادبیات را زنده نگه داشته و اجازه ندادهاند کلام آهنگین فارسی به فراموشی سپرده شود.
به گزارش کسب و کار نیوز به نقل از ایسنا ، شاعران ایرانی قرنهاست به عنوان پرچمداران فرهنگ و ادبیات این مرز و بوم شناخته شده و به واسطه بهره گیری از قدرت خیال و به کارگیری آن در قالب کلمات خود را در تاریخ ماندگار کردهاند.
انتقال عمیق ترین مفاهیم از طریق شعر
یک شاعر البرزی با اشاره به تاثیر شعر در جامعه میگوید: کلام موزون و آهنگین و به بیان دیگر شعر طی قرنها ابرازی برای انتقال عمیقترین و با ارزشترین مفاهیم بشری بوده است.
مهرداد نصرتی بیان میکند: شاعران در طول تاریخ در جریانات مختلف سیاسی، اجتماعی ، فرهنگی و … جوامع تاثیر به سزایی داشته و همواره مورد توجه عوام و خواص بودهاند. هر چند در تمام کشورها کیفیت و کمیت شعر به واسطه مسائلی چون جنگ، وضعیت اقتصادی، حمایت دولتها و … فراز و فرود بسیاری داشته ولی هرگز از جریان رو به جلوی خود متوقف نشده است.
کیفیت شعر افت کرده است
وی با اشاره به وضعیت شعر در جامعه امروز ما توضیح میدهد: متاسفانه به دلیل قطع شدن شالوده فرهنگ با بدنه جامعه طی چهار دهه گذشته کیفیت اشعار در جامعه ما افت زیادی داشته است.
این شاعر البرزی بیان میکند: پیش از انقلاب ما شاعرانی داشتیم که با اشعار خود جریان سازی کرده و مردم را به سمت و سوی مشخصی هدایت میکردند ولی بعد از انقلاب به جز مقطعی (دوران جنگ) این اتفاق نیفتاده است.
وی توضیح میدهد: اگر به زندگینامه شاعران پیش از انقلاب نگاه کنیم متوجه میشویم بسیاری از آنها در بهترین دانشگاههای دنیا تحصیل کرده و ارتباط زیادی با فرهنگهای دیگر داشتند. به عنوان مثال شاملو بارها و بارها اذعان داشته در بسیاری از اشعارش ردپایی از آثار ادبیان و شاعران فرانسه و انگلیس وجود دارد. واقعیت این است از وقتی درهایکشور در مقابل بسیاری از کشورها بسته شد، نگاهمان در شعر و به طور کلی ادبیات محدود مانده و جریانسازی خاصی در این حوزه اتفاق نیفتاده است.
عدم نظارت دقیق بر چاپ کتابهای شعر
نصرتی میگوید: بعد از انقلاب برخی مسیرهای تعالی فرهنگ و هنر ایران هموارتر شد ولی واقعیت این است مسیر شعر تا حدودی مسدود شد و نتیجه آن این است که طی چهاردهه گذشته شاعری که بتواند ساختارهای شعرفارسی را تغییر دهد و به نوعی صاحب سبک باشد نداشتهایم. اکثر شاعران امروز یا دنباله روی مسیر بزرگان شعر ایران هستند و یا فارغ از این هیاهو برای کسب اسم و رسمی برای فروش بهتر کتابهایشان تلاش میکنند.
وی اضافه میکند: متاسفانه نظارت چندانی از سوی ارشاد برای چاپ کتابهای شعر وجود ندارد و همین باعث شده هرکسی با کنار هم چیدن چند کلمه خود را شاعر بداند و با دادن پول به انتشاراتیها کتابش را چاپ کند.
وی توضیح میدهد: برخی به واسطه اینکه نوشتههایشان در فضای مجازی لایک خور زیادی دارد و در جلسات شعر از آنها تعریف و تمجید میشود فکر میکنند دیگر نیازی به دانستن ، خواندن ، پژوهش و تمرین ندارند و کار خود را در شاعری تمام شده میدانند و همین افراد هستند که سطح سلیقه و توقع مخاطبان را پایین آورده و آینده شعر ایران را غم انگیز کردهاند.
قریحه شاعری در ذات ایرانیان است
معاون امور فرهنگی و رسانهای اداره کل ارشاد البرز با اشاره به جایگاه شعر ایران میگوید: اهمیت شعر در تاریخ و فرهنگ ایران تا جایی پیش رفته که مردم از دیوان حافظ به عنوان قرآن دوم یاد میکنند.
حسین جعفری ادامه میدهد: ایرانیان از قدیم الایام تاکنون برای استناد صحبتهایشان در جمعهای رسمی و خانوادگی از ابیات شاعران کمک میگیرند و این نشان میدهد ذوق و قریحه درک کلمات آهنگین و موزون در ذات مردم این سرزمین نهادینه شده است.
وی توضیح میدهد: ایران در قرون مختلف شعرایی را به چشم دیده که نه تنها در فرهنگ و ادبیات این مرزو بوم تاثیر به سزایی داشتهاند بلکه بسیاری از بزرگان ادبیات جهان نیز برای خلق آثار فاخر خود از آنها وام گرفتهاند.
وی بیان میکند: حافظ، خیام، سعدی، مولانا و فردوسی تنها بخشی از گنجینه ادبیات موزون فارسی هستند که رد پای آنها را میتوان به وضوح در آثار بسیاری از نویسندگان و شعرای خارجی مشاهده کرد.
وی در ادامه با اشاره به جایگاه شعر در جامعه امروز اضافه میکند: هر چند مردم ما به طور کلی کتابخوان نیستند ولی از میان کتابهایی که هر سال منتشر میشود بخش عمدهای به شعر اختصاص دارد؛ امروزه ناشران بسیاری به سمت چاپ کتابهای شعر روی آورده اند چون میدانند این کتابها فروش خوبی دارند و از سوی مخاطبان خاص و عام با استقبال مواجه میشوند.
مشکل نسل جدید با اشعار قدما
وی با مقایسه درک و شناخت نسل امروز با نسل قدیم از شعر توضیح میدهد: گذشتگان ما با شعر انس و الفت زیادی داشتند و حتی آنهایی که سواد و خواندن و نوشتن هم نداشتند ابیاتی از شاهنامه، رباعیات خیام، دیوان حافظ و … را به صورت سینه به سینه از بر بودند ولی متاسفانه نسل امروز درک و دریافت عمیقی از اشعار بزرگان ادبیات ندارند و گاه از پس روخوانی چند غزل حافظ هم بر نمیآیند و بسیاری از واژههای شاعران کلاسیک ایران برایشان ناآشنا است.
جعفری بیان میکند: هر چند این وضعیت امیدوار کننده نیست ولی نباید همه را با یک دیدگاه نگاه کرد چون فرهنگ و پیشینه ادبی ایران چیزی نیست که به این راحتی فراموش شود و بدون شک در شرایط فعلی هم جوانانی هستند که با ذوق و علاقه به دنبال شناخت ماهیت شعر هستند و با مطالعه، پژوهش و تحقیق اجازه نمیدهند چراغ کلام موزون و آهنگین ادبیات ایران خاموش شود.
معاون امور فرهنگی و رسانه ای ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی البرز در بخش دیگری از صحبتهای خود به پیشینه فعالیت انجمن شعر کرج اشاره کرده و میگوید: استارت کار انجمن شعر کرج سالها قبل از انقلاب از کتابخانه امیر کبیر زده و شد بزرگانی چون منزوی، بهمنی، سجادی، محمودی و … از دل این انجمن معرفی شدند.
این مسئول ادامه میدهد: هرچند انجمن شعر کرج طی این سالها فرازو نشیبهای زیادی به خود دیده ولی هنوز هم که هنوزه به عنوان پایلوتی برای معرفی استعدادهای شعر در کشور مطرح است و شاعران جوان و آینده دار زیادی را در دل خود دارد. در حال حاضر ۲۹ انجمن ادبی شناخته شده در البرز فعالیت دارند که شش مورد از آنها از ارشاد مجوز گرفتهاند.
جعفری توضیح میدهد: البته تعداد انجمنهای ادبی استان بیش از آمار ارائه شده است چون برخی از انجمنها نیز به صورت دوستانه و خانگی جلسات خود را برگزار میکنند و ارتباط چندانی با ارشاد ندارند.
وی با بیان اینکه در حمایت ارشاد از انجمنهای ادبی مجوزدار و فاقد مجوز تفاوت محسوسی نیست؛ بیان میکند: ارشاد تفاوت چندانی بین انجمنهای ادبی مجوزدار و فاقد مجوز قائل نیست و تنها شاید در برخی موارد انجمنهای دارای مجوز برای برگزاری جلسات و برنامههای خود بتوانند راحت تر از سالنهایی که در اختیار ارشاد است استفاده کنند.
وی در ادامه به جایگاه زنان در شعر البرز اشارهکرده و میگوید: بدون شک زنان در جریان شعر استان نقش پررنگی را ایفا میکنند و برای اثبات این ادعا کافی است یک روز به یکی از جلسات شعر سری بزنید. زنان امروز برای اینکه بتوانند سهم بیشتری در ادبیات ایران داشته باشند تلاش میکنند و با نگاهی اجمالی به کارنامه آنها میتوان دریافت که در این فرایند موفق بودهاند. بدون شک اگر بستر مناسبی برای حضور پررنگتر زنان در رویدادهای فرهنگی، اجتماعی و… مهیاتر شود، این جمعیت قابل توجه نه تنها در ادبیات بلکه در سایر عرصهها به جایگاه واقعی خود میرسند.