به گزارش کسب و کار نیوز، مسعود صابریزاده، کارشناس ارشد مطالعات منطقهای دانشگاه شهید بهشتی، در آستانه برگزاری اجلاس سران ناتو در بروکسل در یاداشتی به تحلیل وضعیت ناتو در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا پرداخته است: «در اینجا، روندها، اهداف، مکانیسمها، اسناد و تحولات کلیدی ناتو را مروری کلی میکنیم:
الف –روندهای کلی:
پیمان سنتو و ناتو که ابزارهای بلوک غرب برای مهار کمونیسمِ شوروی بودند، همچون پیمان ورشو، بعد از جنگسرد، فلسفه وجودی آنها زیرسوال رفت و متزلزل شدند. ولی تحولات دهه ۱۹۹۰ (سه بحران قومی عمده در بوسنی، کوزوو و مقدونیه) منجر به غلبه بر بحران هویت و احیای ناتو شد. زیرا بعد از تلاش بی ثمر کشورهای گوناگون، ناتو کار را یکسره کرد. مرحله بعد دگردیسی ناتو وقوع حادثه یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ بود که منجر به تحولات اساسی در ناتو گردید که این تحولات را میتوان در دو مورد ذیل جمع بندی کرد:
۱- گسترش جغرافیائی (افزایش تعداد اعضاء) همزمان با سیاست مدیریت و کاهش هزینه[۲] (یا تحمیل بخشی از هزینه کشورهای شریک ناتو): افزایش اعضای ناتو به ۲۹ عضو تاکنون، در پیش بودن عضویت بوسنی، مقدونیه و صربستان در سالهای آتی، علاوه بر اعلان فرمول ۲۹+N برای افزایش شرکای غیرعضو در سراسر دنیا.
۲-گسترش کارکردی: منظور از گسترش کارکردی تعریف جدید از سه مقوله حوزه اقدام (تعمیم از حوزه اروپا به کل مناطق جهان)، مأموریتها (تعمیم مأموریت صرفاً دفاعی-نظامی به امور امنیتی- سیاسی و نیز تعمیم عبارت “تعرض به اعضاء” به تعرض به “منافع” درون و برون مرزی اعضاء و افزودن “دفاع مبتنی بر همکاری” به اصل دفاع دستهجمعی) و منابع تهدید علیه ناتو (تعمیم منابع تهدید محدود و مصرح در اسناد قبل از ۲۰۱۰ ناتو به موارد فراگیر و نامحدود که مصادیق بارز آن به صورت غیرانحصاری در سند ۲۰۱۰ لیسبون اشاره شده، حتی مباحث زیست محیطی)، فرآیندی است که منطقه موسوم به خاورمیانه را کاملاً تحت تاثیر قرار میدهد. بهخصوص وقتی درنظر داشته باشیم ناتو علاوه بر اهداف اعلامی، اهدافی اعمالی مثل ممانعت از قدرتنمائی قدرتهای ناهمگون به ویژه روسیه، چین، هند و ایران در دستورکار خود دارد[۳]. لذا سامانه موشکی ناتو در مکانهائی مستقر میشود که بتواند هر چهار کشور فوق را تحت پوشش قرار دهد[۴].
ب – مکانیسمهای رسمی و غیررسمی:
مکانیسمهای رسمی برای مناطق گوناگون تعریف شده است. از جمله برای حوزه خاورمیانه ساز و کار گفتگوی مدیترانهای، برای حوزه خلیج فارس ابتکار همکاری استانبول، برای حوزه آسیای مرکزی و قفقاز برنامه مشارکت برای صلح (PFP) و برای سایر حوزهها هم مکانیسم ۲۹+N تعریف و تثبیت شده است[۵].
مکانیسمهای غیررسمی تثبیت حضور در افغانستان و عراق در قالب عملیاتهای مشخص و تعریف شده و حتی طرح تعمیق و گسترش حضور در این دو کشور را شامل میشود[۶].
سندهای ناتو: تاکنون ناتو سندهای مهمی از جمله سند لیسبون ۲۰۱۰ به خصوص بند ۲۰ آن(امکان واکنش در هرجا) را تدوین کرده و مفاهیم خیلی مهم و در عین حال، خطرناکی را مصوب نموده است.
ذکاوت ناتو: ناتو بستر و ظرفیت اقدام به نفع شرکاء از جمله مفهوم “انتشار ثبات” Projecting Stability را طوری طراحی کرده که پیوسته حق انتخاب داشته باشد. دلایل اصلی پناه بردن سران ناتو به سیاست شراکت بهجای اصرار بر عضویت را میتوان موارد زیر دانست: ۱- عدم انتظار برای عملی شدن اصلاحات در کشورهای داوطلب همکاری؛ ۲- عدم حق وتو و حتی حق رأی شرکاء برعکس اعضاء که با یک رأی منفی میتوانند مانع اجماع در تصمیمها شوند؛ ۳- معاف بودن سازمان از الزام به اجرای بند ۵ اساسنامه یعنی بحث امنیت دستهجمعی برای شرکاء همانند اعضاء؛ ۴- حتی در صورت تصمیم ناتو به حمایت از شرکاء، شراکت الزامی برای تعهد ناتو به تامین منابع مالی عملیات به نفع شرکاء ایجاد نمیکند.»
پانویس:
[۱]- نکات مطرح در عمده مراکز اجرائی و نیز بخشی از محافل فکری بیانگر افراط یا تفریط، ضعف ناتوشناسی و غلبه ادبیات ژورنالیستی و سیاستزده بر ادبیات علمی این حوزه است. در همین راستا عمده پایاننامههای دانشجوئی نیز دارای نقص هستند. مثال: برخی مهمترین سازمان امنیتی عرصه بین الملل را پیمان توصیف میکنند. عدهای رژیم جعلی اسرائیل را عضو ناتو قلمداد و عده دیگری بین سامانه ضدموشکی آمریکا با سامانه ضدموشک ناتو تفکیک قائل نمیشوند.
[۲]- اجبار اعضاء به اختصاص ۲ درصد GDP (تولید ناخالص داخلی) خود به ناتو که تاکنون فقط هشت کشور ناچار تمایل و توان پیروی از آن را پذیرفتهاند. سیاستی که از زمان بوش پسر شروع، زمان اوباما ادامه و زمان ترامپ تشدید شد تا قدری از بار مالی پرهزینهترین عضو ناتو کاسته شود. البته برخی اعضاء توان مشارکت در تأمین بودجه ناتو را ندارند.
[۳]- درحال حاضر هند با ناتو تنشی ندارد؛ چین نیز بهرغم مغایرت ایدئولوژیک و ساختاری با ناتو، تنشی بارز با این سازمان نداشته و حتی نزد ناتو سفیر دارد. روسیه نیز بهرغم سکوت ظاهری نسبت به سیاست گسترش ناتو به شرق حساس بوده و عملیات نظامی روسها در اوت ۲۰۰۸ در گرجستان و سپس الحاق کریمه به خاک روسیه واکنشی به سیاست اشتباه آمریکا و ناتو یعنی اصرار بر قطعی شدن الحاق گرجستان و اوکراین به ناتو (و موضع آوریل۲۰۰۸ آمریکا) است. درخصوص ایران، پتانسیل بالقوه تنش وجود دارد. البته تهدید و چالش برای ایران نه مستقیم و از نوع نظامی، بلکه از نوع فشار و امتیازخواهی بازیگران مرتبط با ناتو در شمال و جنوب ایران قابل تصور است.
[۴]- البته این سامانهها چندپارچه و در چند کشور به صورت مکمل سایر بخشها میباشند. تکمیل کل پروژه چندین سال زمان و میلیاردها دلار هزینه نیاز دارد. لذا به عنوان نمونه بحث استقرار سامانه در ترکیه در سالهای گذشته در واقع محدود به مرحله ابتدائی و بخش جزئی برنامه بود.
[۵]- ناتو درصدد ترغیب کشورهای شریک غیرعضو به مشارکت بیشتر و حتی افتتاح نمایندگی دائم آنها نزد ناتو در بروکسل میباشد.
[۶]- برخلاف باور برخی و حتی سیاست اعلامی ناتو در گذشته، ناتو از عراق و افغانستان تازمانی که بتواند خارج نمیشود، بلکه هم با افزایش نیرو در افغانستان نیروی خود را به ۱۶ هزار نفر میرساند و هم در عراق، تجربه آموزش پلیس و نیروهای دیگر عراقی را تعمیق و رسمیت میبخشد. بعد از نشست تیرماه، آکادمیها ناتو در عراق افتتاح، فعالیتی که از دو سال قبل شروع شده، رسمیت یافته و چه بسا بحث عضویت سعودی در ساز و کار ابتکار همکاری استانبول ناتو شروع شود. دیدار هیأتی از ناتو از سعودی در ۲۹ فروردین ۹۷ و اهتمام غیرمعمول شاه سعودی به اختصاص وقت ملاقات با این هیأت برای اولین بار، قابل تأمل به نظر میرسد. بودجه فعالیت خارجی در افغانستان از محل سه صندوق امانی UNDP (صندوق توسعه سازمان ملل)، ناتو و آمریکا تامین میشود. البته تجربه قبلی ناتو در بحرانها هزینه بر و تاحدی ناخوشایند بوده و اکنون ناتو کاملا محتاطانه رفتار میکند؛ لذا به نظر نمیرسد ناتو برای کشورهائی مانند سوریه و یمن برنامه مداخله مستقیم داشته باشد.
در پرتو انتقاد و ملاحظات برخی اعضاء ازجمله آلمان به گستره فعالیت ناتو، میتوان گفت: تمایل به جایگزینی سازو کار دیگری بهجای ناتو وجود دارد، اما حداقل طی دهه آتی نمیتوان انتظار داشت ناتو از گردونه خارج شود.
انتهای پیام