سرمقاله
اگر به صورت ریشهای به این موضوع نگاه کنیم، باید بگوییم اقتصاد ما به صورت اساسی در سیاستهای کلی و کلان اقتصادی بنیانهای نامناسبی را بنا نهاده است. این اقتصاد، اقتصادی است که از سرمایه و سرمایهگذار و تولیدکننده نه تنها حمایت نمیکند، بلکه با آن مبارزه هم میکند. هنوز این سیاستهای کلی ادامه دارد و به همین دلیل افرادی که پول دارند ترجیح میدهند به سمت منافع زودگذر و موقت بروند و از فرصتهای موجود سوءاستفاده کنند که این امر طبیعی است. ساختار اقتصادی نامناسب است و تلاطمات و شوکهای جهانی روی آن تاثیر داشته است. این تلاطم بازارها را دچار نوسان کرده و افراد از این نوسان سود میبرند. وقتی بازارها با نوسانات بیشتری مواجه هستند، افراد سودجو حضور پررنگتری دارند و نتیجه آن همین وضعیتی است که در حال حاضر بر بازار حاکم شده است. مسائل اقتصاد بیشتر از افراد به ساختارهای کلی که حاکم بر اقتصاد است، بر میگردد. در اقتصاد ناسالم فرصتطلبان بهتر میتوانند به هدف خود برسند و افرادی که فعالیت مفید ندارند، موفق میشوند سرمایههای خود را به سمت فعالیتهای فرصتطلبانه ببرند. در این شرایط تولیدستیزی نباید انتظار داشته باشیم سرمایهها به سمت فعالیتهای مولد برود. البته گروههایی در اقتصاد ایران هستند که از موقعیتها استفاده کرده و هم قدرت این استفاده و هم شرایطش را دارند. این ها حامی شرایط فعلی اقتصاد کشور و حامی سیاستهای موجود هستند که رانتجویی را تقویت میکند و ناامنیها را بیشتر. اگر این وضعیت در سطح کلان درست نشود سیاستهای کلی که سرمایه محور و سرمایهگذار حامی است، رانتحامی خواهد شد و این سیاستها نمیتواند اقتصاد را پیش ببرد مگر اینکه تغییر جهت بدهد.