شایلی قرایی
داستان حمایت نادرست دولت از پروژههای بومیسازی مانند مرورگر و ایمیل ملی در صنعت IT ایران از گذشته تاکنون، یک سرنوشت مشترک و تلخ داشته و آن شکست پروژه بوده است. به گزارش کسب و کار نیوز کامپیوتر ملی، پیامک فارسی ملی، موبایل ملی، سیستمعامل ملی، موتور جستجوگر ملی و… نمونههایی از پروژههای ملی فاواست که تاکنون تنها در برخی از خبرها شنیدهایم که کارهایی برای توسعه برخی از آنها در حال انجام است. درباره برخی دیگر هم باید متاسفانه اعلام کنیم آنها پروژههایی محکوم به شکست شدهاند. برای راهاندازی این پروژهها و پا گرفتن آنها بودجههایی هنگفت نیز اختصاص پیدا کرده که متاسفانه بیبهره و بدون نتیجه بوده است. آیا اینهمه بودجه صرف کردیم تا چنین محصولاتی را به هموطنان ارائه دهیم؟ این موتور جستجو براساس سیاستهای پروژههای بومیسازی در صنعت IT واقعا چه کاربردی دارد؟ آیا تولیدکنندگان این جویشگر خودشان هم از آن استفاده میکنند؟ مسئولیت خسارتهای مادی پروژههای نافرجام بومی بر عهده کیست؟ چه کسیپاسخگوست؟
تاکنون اکثر پروژههای ملی در حوزه فاوا در کشور ما شکست خوردهاند؛ پروژههایی که هدفشان چیزی جز اختراع مجدد چرخ نبوده است. البته باید گفت گرچه این پروژهها برای کاربران ایرانی آبی نداشته، برای برخی از افراد و شرکتهای خاص نان داشته است. با آنکه تجربه شکست در بسیاری از این پروژهها بارها در این حوزه تکرار شده است،
اما همانطور که در ابتدای بحث نیز به آن اشاره شد، گویا اکنون نهضت ملیگرایی در حوزه فاوا به پیامرسان موبایلی رسیده و قرار است ۵ میلیارد تومان بدون چک و سفته و تضمین در اختیار شرکتهایی قرار بگیرد که اتفاقا در همین یک ماه گذشته با وجود انحصار و فیلترینگ رقبای خارجی آنچنان که باید، نتوانستند سری میان سرها درآورند.
تا دیر نشده عقبماندگی در حوزه فاوا را جبران کنیم
کامران روشنی، کارشناس فناوری اطلاعات
همانطور که برای توسعه و پیشرفت پیامرسانهای بومی و ملی تلاش شده و شاهد حمایتهای مالی و معنوی بسیاری بودهایم، باید در سایر پروژههای ملی فاوا نیز این حرکت انجام شود. برای توسعه پیامرسانهای داخلی تاکنون تا ۵ میلیارد تومان وام اختصاص پیدا کرده که البته این مبلغ رسانهای شده و شاید حمایتهای مالی دیگری نیز در دستور کار بوده است. بنابراین باید به این مهم توجه داشت که سایر پروژههای ملی فاوا نیز باید در اولویت توسعه قرار بگیرند. به عنوان مثال طرح پیامک فارسی ملی و سیستمعامل ملی هنوز مطرح نشده فراموش شدهاند و باید برای دوباره در دستور کار قرار گرفتن آنها برنامهریزی شود. مثالهای پروژههای بومیسازی که درگیر سرنوشت مبهم و فراموشی شدهاند، فراوانند که میتوان به مرورگر ملی، ایمیل ملی، آنتیویروس ملی، فایروال ملی، روتر ملی، ذخیرهساز ملی، موتور جستجوی ملی، سیستمعامل ملی، مسیریاب ملی و… اشاره کرد. اکنون دستاندرکاران باید پاسخ بدهند که چرا هدف طرح که جایگزینی سیستمعامل ملی به جای ویندوز و شکست انحصار در این حوزه بوده، محقق نشده است. پروژههای ملی دیگر هم به همین سرنوشت دچار شدهاند و باید برای ارتقا و جا افتادن آنها تلاش کرد. متاسفانه شاهد هستیم که تمام تلاش دولت و وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات منتهی به توسعه پیامرسانها و البته یک پیامرسان شده و اگر مسیر به همین جهت ادامه پیدا کند باید تمام پروژههای ملی فاوا را به دست فراموشی سپرد. در این رابطه برای توسعه و راهاندازی پروژهها و پروژههای مشابه آنها بودجه بسیاری صرف شد و مبالغ بسیاری اختصاص یافت که در زمان خودش مبالغ بسیاری بوده است و خسارات بسیاری هم چه مادی و چه معنوی متوجه بسیاری شد. متخصصان بسیاری با حمایت دولت از دیرباز قصد اجرای پروژههای بومیسازی بسیاری را در صنعت IT داشتهاند که متاسفانه با اقدامات نادرست دچار سرنوشتی مشترک و تلخ شدهاند. اما با تمام این تفاسیر این پروژهها با تمام اهمیتی که دارند، توجهی به آنها نمیشود و اگر بخواهیم برای راهاندازی و در دستور کار قرار گرفتن آنها حرکتی انجام دهیم امروز آن وقت است و تا دیر نشده باید عقبماندگی خود را در حوزه فاوا از دیگر کشورها جبران کنیم.