سرمقاله
در کل شاخص بورس از اول سال تاکنون به طور واقعی ۲ درصد رشد داشته است، در حالی که سود سپرده بانکی ۶ درصد و سکه بهار آزادی و دلار بیشتر از ۳۰ و ۴۰ درصد رشد کردهاند، مسکن هم همینطور. بنابراین در مقایسه بورس با بازارهای مالی شاهدیم بورس رشد ناچیزی داشته است. در بورس به غیر از فلزات و محصولات معدنی و مقداری هم صنعت ساختمان شاهد رشدی نبودهایم. وقتی به پالایشیها نگاه میکنیم حتی در روز چهارشنبه گذشته ۱۰ درصد ضرر داشتهاند. کسانی هم که از اول سال سهام خودرویی داشتند بالای ۲۰ درصد زیان دیدهاند. در صنایع بزرگ در بهترین حالت سود یر به یر بوده است، اما چرا فلزات رشد کردند؟ باید متذکر شد که در بورس کالا سازوکار وجود دارد و آنجا شرایط برای خرید و فروش بهتر مهیاست، در حالی که اگر این امکان برای سایر محصولات فراهم میبود، میشد فرصت رشد را به مثابه رشد فلزات ایجاد کرد. دولت در بازارهایی که کنترلی ندارد مثل سکه و سپرده بانکی کار خاصی نکرده و البته هر جا هم که وارد شده، همهچیز بدتر رقم خورده، اما درباره بازاری مثل سهام به دلیل شفافیتی که وجود دارد وضعیت متفاوت است. از این بازار انتظاری برای جذب نقدینگی سرگردان نیست، چراکه بورس سازوکار شفاف دارد و پولهای کثیف به بازار سرمایه نمیآید. همهچیز مشخص است و به همین دلیل شرکتها زیر ذرهبین دولت هستند و به محض اینکه رشد میکنند، از سوی دیگر تحت فشار هزینههای دولت قرار میگیرند. برای مثال وقتی بورس ۱۵ درصد رشد دارد، شرکتهای دولتی که مدیریت دولتی دارند، شروع میکنند به ساز مخالف زدن با سهامداران و دولت از جیب شرکتها برای برخی از فعالیتهای خود مایه میگذارد. مثلا زمانی که سهام شرکتهای دارویی رشد دارد به شرکتهای دارویی پولشان را نمیدهد، به طوری که ظرف دو سال اخیر دوره وصول شرکتهای دارویی به ۴۰۰ روز زیان رسیده است. در پالایشیها هم نرخگذاری دست دولت است. هر زمان سود اینها بالا برود به آنها و پتروشیمی و سایر صنایع هزینههایی تحمیل میکند. بنابراین با وضعیت بدی که برای سرمایهگذاری به طور کلی به وجود آمده سه چهار صنعت در بورس قابل رشد است که آنها نیز شرایط خوبی ندارند. یکی صنایع معدنی و دیگری پالایشیهاست که امسال میتوانند از بهترین شرکتهای بورسی باشند. دیگری شرکتهای دارویی که مشکل مطالبات وصولی آنهاست و در نهایت صنایع پتروشیمی و خودرو هستند که افت زیادی داشتهاند.