ثمانه نادری
ضعف تولیدات و محصولات استانها در برندسازی و ورود به بازارهای بینالمللی از دیرباز گرایش خامفروشی را در تولیدکنندگان برانگیخته است و به انحراف تولید از بازارها و مقاصد صادراتی مهم منجر شده است.به گزارش کسب و کار نیوز در این موضوع که البته دست دلالان و واسطهها دخیل بوده، ناآگاهی و بیاطلاعی خود تولیدکننده از بازارهای جهانی و مکانیزم فروش نقش تعیینکنندهای داشته است که استانهای کشور و مناطق محروم از این نظر نسبت به کلانشهرها و خود تهران پیشتاز بودهاند.
به اعتقاد کارشناسان، عوامل بیرونی از جمله عدم حمایت واقعی تولید از سوی مسئولان، اصرار مدعیان حامی تولید بر خامفروشی، فعالیت پررنگ دلالها و واسطهگران در شهرستانها و مناطق دوردست، عدم نظارت دولت بر فرایند فروش محصولات داخلی و از جمله بیتوجهی به بازاریابی برای محصولات داخلی در این فرایند اثرگذار بوده است که در بحث حمایت از تولید داخلی و محصول ایرانی باید اول از همه نسبت به آن اقدام کرد.
طبق آنچه از صحبتهای برخی از تولیدکنندهها شنیده میشود، سودجویی برخی از تولیدکنندههای وابسته به دولت مانع از اقدامات جدی درباره برندسازی و جلوگیری از بحث خامفروشی میشود و البته از آنجایی که این موضوع سود کلانی برای برخی از افراد دارد، اقدامی جدی برای آن صورت نمیگیرد.
فقدان استراتژی توسعه صنعتی در کشور
سید حمید حسینی، عضو اتاق بازرگانی در این خصوص با بیان اینکه به نظر میرسد مساله بزرگتر از این باشد که فکر میکنیم، میگوید: نخستین مشکلی که تولیدات داخلی با آن مواجه است، این است که کالای ما قدرت رقابت در بازار داخل با کالای خارجی و در خارج با کالای کشورهای رقیب را ندارد و این نیز به ۳ عامل مربوط است؛ اول اینکه کشور ما فاقد استراتژی توسعه صنعتی است و اولویتبندی برای توسعه صنایع در آن وجود ندارد. از میزان کل سرمایهگذاریهای صنعتی دسته کمی مقید به این اولویتبندی است. علت دوم این است که در کشور ما مقیاس تولید وجود ندارد. بر همین اساس واحدهای تولیدی که هزینههای سرباری دارند، زیاد است. همین دسته با اینکه امکان برندسازی ندارند و سرمایه در گردش کمی دارند، در حال فعالیت هستند و تعداد آنها نیز کم نیست. سومین عامل به آموزش بر میگردد. در کشور ما به آموزش توجهی نمیشود، بهویژه در بحث بازاریابی و فروش. برای مثال تنها ۸، ۹ درصد مدیران شرکتها به انگلیسی مسلط هستند و اگر آشنایی به زبان روسی، عربی و… را به آن اضافه کنیم، این آشنایی خیلی کم و ناچیز است.
صنعت ارزشافزوده مورد انتظار را نداشت
وی با اشاره به اهمیت یادگیری زبان در برقراری ارتباط با دیگر کشورها و بازاریابی میگوید: تا زمانی که نتوانیم ارتباط موثری با دیگران برقرار کنیم، نمیتوانیم در بازاریابی موفق باشیم. واقعیت این است که در کنار همه این عوامل رکود هم بر اقتصاد حاکم شده و نبود رونق نیز به مشکلات خرید کالا اضافه کرده است. مثال این توضیح این است که با وجودی که ظرفیتهای صنعتی از سال ۸۱ دو برابر شده، مصرف در جامعه افزایش پیدا نکرده است و قشر ضعیف جامعه که مصرفکننده بودند به علت کاهش ارزش پول و درآمد، مصرف خود را کاهش دادهاند. بنابراین ظرفیتهای خالی باعث افزایش قیمت تولیدات شده و از طرفی بخش صنعت نتوانسته است ارزشافزوده مورد انتظار را در کشور ایجاد کند.
ظرفیت تولید در اختیار برندهای برتر باشد
ابوالحسن خلیلی، عضو اتاق بازرگانی تهران
تفکر فردیتی که در فرهنگ ما وجود دارد، باعث شده همه ما سعی کنیم به تنهایی موفق شویم و تن به مشکلات حاصل از کار گروهی ندهیم. همین تفکر در فضای کسبوکار نیز سبب شده هر تولیدکنندهای که در آغاز شروع به سرمایهگذاری میکند به فکر نشان و برند خاصی برای خود باشد و در این راستا همه تلاشش را مصروف سرمایهگذاری و موفقیت آن نشان و برند شخصی سازد. از طرفی شرایط سرمایهگذاری، تولید و فروش به دلیل تنوع تولید و رقابت به قدری سنگین است که اجازه نمیدهد هر تولیدکنندهای به راحتی برند خود را عرضه کند. برای جلوگیری از این مسائل در همهجای دنیا بخش زیادی از ظرفیتهای تولید در اختیار برندهای برتر و تولیداتی قرار میگیرد که هم برندی شناختهشدهتر هستند و هم در قالب آن تولیدکنندههای کوچکتر زیان نمیبینند. تا زمانی که تولیدکنندهها در راستای منافع شخصی خود تلاش میکنند و همسو با زنجیره تولید نیستند یا سرمایه خود را در راه برندسازی هزینه میکنند، نمیتوان به بهبود شرایط امید داشت. باید دانست هر تولیدکنندهای نباید سعی در تولید برند داشته باشد، چراکه برخی از ظرفیتهای تولید سرمایه در گردش کافی و اهرم توسعه برای افزایش ندارند و بنابراین لازم است ظرفیتهای تولیدی در اختیار برندهای ملی و معتبر قرار بگیرد. در این صورت ظرفیت کشور و سرمایهگذاری ناکارآمد نمیشود و از طرفی هم اعتماد مصرفکننده به برندهای معتبر افزایش پیدا میکند. این نیز به کارآمدی منابع ملی منتهی خواهد شد.