یک هنرمند نقاشی خط گفت: آموزش نقاشیخط در کشور خیلی ضعیف و کمرنگ است؛ اما طرفداران زیادی دارد و بسیاری از افراد علاقهمند به یادگیری این هنر هستند.
به گزارش کسب و کار نیوز به نقل از ایسنا ، کاظم خراسانی درباره میزان تاثیرگذاری آموزش نقاشی خط در جامعه اظهار کرد: نقاشی خط جزء هنر معاصر است که پیشینه بیشتر از ۵۰ و ۶۰ سال ندارد، از طرفی یک هنر بینرشتهای است و دنیای معاصر هم، دنیای هنر بینرشتهای است؛ ضمن اینکه اکثر نمایشگاههایی که در پایتخت یا در خارج از کشور برگزار میشود، نمایشگاههای بینرشتهای هستند.
وی با اشاره به اینکه پیشینه نقاشی خط در ایران به دوره قاجار یا قبلتر از آن برمیگردد، ادامه داد: درباره به رسمیت شناختن آن باید گفت که هنر نوگرای ایران یا مکتب سقاخانهای، افراد را به سمت نقاشی خط برد. افرادی مثل رضا مافی، فرامرز پیلارام، منصوره حسینی و … کسانی بودند که سردمداران این کار بودند؛ ضمن اینکه هنرمندان نوگرای ایران هم هستند.
این هنرمند نقاشی خط تصریح کرد: درباره تاثیرگذاری نقاشی خط باید گفت که شاید حدود پنج سالی است که تب نقاشی خط بیشتر کشور را فرا گرفته و شاید به تبع اقبالی که گالریدارها، مجموعهدارها و حراجیهای بینالمللی نسبت به این هنر جدید و مدرن داشتند، خیلی از هنرمندان وارد این قضیه شدند. گرافیستها از سمتوسوی فضاهای فرمی، نقاشان از سمتوسوی فضای نقاشانه و خوشنویسان از سمتوسوی فضای خوشنویسی وارد کار نقاشی خط شدند و هر سه طیف هم مشغول ارائه نقاشی خط هستند.
خراسانی خاطرنشان کرد: هنری که در زمینه نقاشی کار میکنیم، یک هنر کاملا غربی است؛ چرا که ما سبکسناسی هنرهای تجسمی در حوزه نقاشی برای ایران نداریم. هر نوع اثر هنری هم که هنرمندان کار میکنند، در حوزه سبکهای غربیها قرار میگیرد؛ حتی خود غربیها هم تا قرن ۱۸ خودشان سبک نداشتند و سبکها بر اساس هنرمندان تعریف میشدند؛ ضمن اینکه سبک را طوری تقسیمبندی میکنند که یکسری آثار هنری که بعدهای مشترکی با همدیگر دارند و بعد متمایزی با سایر کارها دارند، در قالب یک سبک قرار میگیرند.
وی با بیان اینکه نقاشی هنرمندان ما دارای سبک و سیاق غربی است، افزود: نقاشی خط جزو هنرهایی است که کاملا ایرانی است و شاید یکی از دلایلی که اقبال خوبی نسبت به نقاشی خط پیدا کرده، این است که بیان نقاشانه دارد. نفاشی خط یک نوع نقاشی است و بیان نقاشانه دارد که کدهای تصویریاش در تمام دنیا یکی است؛ ضمن اینکه از رنگ، خط، نقطه و ترکیببندی استفاده میکند.
این هنرمند نقاشی خط عنوان کرد: ما در عناصر تصویری خودمان یکسری حروف داریم و یکسری حروف کاملا ایرانی است؛ یعنی ما از یکسری حروف در فضای نقاشانه استفاده میکنیم و هنر معاصر را به رخ میکشیم، به همین دلیل اقبال متفاوتی پیدا کرده که یک نوع نقاشی متفاوت خلق شود و چون هنری بینرشتهای است، برای همه ارزشمند است.
خراسانی اضافه کرد: معمولا نقاشی خط در کشور ما آموزش داده نمیشود و تعداد خیلی کمی هستند که آموزش میدهند. کسانی که استاد نقاشی خط هستند و مسن و باتجربه هم هستند، کمتر دست به آموزش نقاشی خط میزنند؛ چون چیزی که یک هنرمند نقاشی خط را بر دیگری برتری میدهد، تکنیک است، تکنیک متفاوت داشتن؛ چرا فضا خیلی مشابه هم شده است، تکنیکها تکراری شده و کسی که به یک تکنیک جدیدی دست مییابد، میتواند وجه تمایزش از دیگران باشد؛ به همین خاطر است که خیلیها آموزش نمیدهند و اگر آموزش دهند، همه چیز را آموزش نمیدهند.
وی افزود: خیلی از افرادی که میخواهند وارد این کار شوند، گمان میکنند که نقاشی خط، همان خوشنویسی است؛ در صورتی که نقاشی خط، یک نوع نقاشی و مهارت است که شخص باید یاد بگیرد؛ اما فرقی ندارد که خوشنویسی را در کنار نقاشی خط یاد داشته باشیم یا یاد نداشته باشیم.
این هنرمند با بیان اینکه اگر آموزش نقاشی خط به طور صحیح انجام شود، یک فرد میتواند به نقطه مطلوب آن برسد، گفت: مشهد در آموزش نقاشی خط کمی متمایز است؛ البته شاید مانند تهران نباشد اما نسبت به شهرهای دیگر بهتر است چون از قدیم افرادی بودند که نقاشی خط کار میکردند. رضا مافی جزو بنیانگذاران و پیشگامان هنر نوگرا و نقاشی خط ایران است که البته مشهدی هم بوده است.
خراسانی خاطرنشان کرد: حضور اساتید نقاشی خط در مشهد کمی پررنگتر از شهرهای دیگر است؛ البته به جز تهران و هر کسی در هر شهری ممکن است به تبع وسعی که استادش دارد، آموزش ببیند وگرنه این آموزش یکنواخت نیست.
وی ادامه داد: رشته دانشگاهی نقاشی خط فقط در دانشگاه علمیکاربردی چند سالی است که تعریف شده که آن هم خیلی رسمیت ندارد؛ چرا که نقاشی خط یک نوع نقاشی است و ما رشته نقاشی را در دانشگاه داریم اما هنوز رشته مستقلی نیست.
این هنرمند نقاشی خط درباره قانونگذاری نهادها برای هنر نقاشی خط عنوان کرد: در زمینه دانشگاهی، خود وزارت علوم باید برای این کار تصمیمگیری کند که وزارت علوم هم فقط در حد دانشگاه علمی و کابردی است؛ چون در دانشگاه علمی و کابردی برای تعریف هر رشته جدید که بخواهیم، میتوانیم سرفصل و طرح درس را به آنها بدهیم و معمولا موافقت میکنند چون نوع آن علمی و کابردی است؛ اما برای دانشگاههای سراسری که به عنوان یک رشته مستقل طراحی شود، این کار انجام نمیشود و تنها اماکنی که میتوانند متولی چنین قضیهای باشند، میتواند اداره ارشاد باشد.