صفحه اصلی / ورزشی / سایر رشته های ورزشی / سرمربی تیم ملی تکواندو در ایسنا: باید اختلافات را کنار بگذاریم/فوتبالیست خوبی می‌شدم
سرمربی تیم ملی تکواندو در ایسنا: باید اختلافات را کنار بگذاریم/فوتبالیست خوبی می‌شدم

۷۰ دقیقه با فریبرز عسکری

سرمربی تیم ملی تکواندو در ایسنا: باید اختلافات را کنار بگذاریم/فوتبالیست خوبی می‌شدم

سرمربی تیم ملی تکواندو با حضور در ایسنا راجع به مسائل مختلف این رشته اظهار نظر کرد.

فریبرز عسگری سرمربی تیم ملی تکواندو

به گزارش کسب و کار نیوز بود که این گفتگو را در ادامه می خوانید:

– برای شروع بگویید که متولد چه سالی هستید و تکواندو را از کی شروع کرده‌اید، آیا این شروع با علاقه شخصی بود؟

من متولد ۶ خرداد ۱۳۵۱ هستم و تکواندو را از ۷ سالگی و به اصرار که نه، با اجبار پدرم شروع کردم(با خنده). پدرم کاراته و بوکس کار می‌کرد، به دلیل ضربه‌ای که از ناحیه شکم به او وارد شد نتوانست ورزش را ادامه دهد. به ورزش‌های رزمی علاقه زیادی داشت و من هم به اجبار او وارد تکواندو شدم. چون کوچک بودم من را به شوهر خواهرم سپرد که تکواندوکار بود، تا ۱۴ – ۱۵ سالگی کار سختی بود اما من استعداد ذاتی داشتم و در ۱۵ سالگی این اجبار به علاقه تبدیل و تکواندو برایم جدی شد. به دلیل دانش آموز بودنم ادامه دادن ورزش حرفه‌ای سخت بود اما با تلاش زیاد، در سن ۱۷ سالگی برای اولین بار به اردوی تیم بزرگسالان دعوت شدم که بعد از آن به مدت ۱۰ سال در خدمت تیم ملی تکواندو بودم و مدال‌هایی را کسب کردم.
 

– شرایط تکواندوی امروز با زمان شما چه تفاوت‌هایی دارد؟

به هر حال شرایط الآن تکواندو با گذشته و زمان ما تفاوت زیادی دارد. در زمان ما کسی این رشته را نمی‌شناخت و تکواندو به “کاراته‌ی کره‌ای” معروف بود. تلویزیون تنها دو کانال داشت و تنها دو روزنامه‌ی ورزشی “دنیای ورزش و کیهان ورزشی” وجود داشتند. هیچ تبلیغاتی نبود و شناخت‌ها سینه به سینه بود، به همان نسبت هم جامعه آماری کوچکی وجود داشت و تنها خانواده‌های خاصی با این رشته آشنا بودند. شاید الآن ورزشکاران از امکانات ناراضی هستند، دلیل این مسئله مقایسه امکانات فعلی ما با امکانات روز دنیا است، اگر آن موقع‌ها را می‌دیدند که امکانات شبیه انسان‌های نخستین بود(با خنده). قبلا تکواندو و به طور کلی ورزش به صورت سنتی فعالیت میکرد اما الآن امکانات و ورزش به سمت علمی شدن حرکت می‌کند. در حال حاضر می‌بینید که همه‌ی بازنشسته‌ها و قهرمان‌های یک رشته‌ی ورزشی پس از پایان دوران قهرمانی خود به سمت تحصیلات آکادمیک می‌روند، مسئله‌ای که در گذشته اصلا وجود نداشت!

– این روزها بحث استعدادیابی خاص برای تکواندو وجود دارد برای مثال قد بلند بودن تکواندوکاران مهم است، خود شما هم با دیدگاه خاصی استعدادیابی شده‌اید؟

نه به هیچ وجه. من کاملا اجباری وارد تکواندو شدم چون اصلا آن زمان این حرف‌ها نبود و ورزش کاملا سنتی بود. به طور کلی هم استعدادیابی‌ در کشور ما سیستماتیک نیست. حدودا یک سال است که می‌خواهیم این بخش را در فدراسیون به صورت حرفه‌ای فعال کنیم اما چون آمار و اسناد دقیقی نیست کار در ابتدای حرکت بسیار سخت است. استعدادیابی یک پروسه بلند مدت، زمان بر و سیستماتیک است که اصولا در ایران کسی حوصله این کارها را ندارد.

– اینکه می‌گویند افراد درونگرا در ورزش‌های رزمی موفق‌تر هستند درست است؟

این صحبت درست است اما تنها در حوزه‌ی روانشناختی قابل قبول است، تکواندو ورزش رزمی است و یک تکواندوکار باید خصوصیات رزمنده را داشته و با مهارت عمل کند. همه‌ی این مسائل دست به دست هم میدهند و باید همه‌ی این فاکتورها را در نظر گرفت تا یک رزمی‌کار خوب را استعدادیابی کرد. اردوهای همه روزه ما هم برای همین مسائل است تا ورزشکاران را رصد کرده و نفراتی که فاکتورهای لازم را دارند انتخاب کنیم.

– شاگردی داشته‌اید که در روزهای اول خوب نباشد اما به مرور زمان بهتر شود؟

این نفرات خیلی کم بوده‌اند اما نفراتی دیده‌ایم که خوب هستند و به همین دلیل با اصرار زیاد آن‌ها را وارد این رشه کرده‌ایم. برای مثال خانواده‌ای بود که پسر و دختر خود را به پیش من آوردند تا در مورد آن‌ها تصمیم بگیریم که تکواندو را شروع کنند یا نه. وقتی آن‌ها را زیر نظر داشتم به خانواده‌شان اعلام کردم که بهتر است دخترشان در این رشته و پسرشان در رشته دیگر فعالیت کند. بعد از چند سال که همان خانواده را کاملا اتفاقی دیدم، متوجه شدم که دختر آن‌ها در تکواندو فعالیت خود را ادامه می‌دهد اما پسرشان نوازنده پیانو است. این اتفاق یعنی باید روحیات را هم مد نظر قرار داد و هر کسی روحیات متفاوتی دارد.

– این که فاصله‌ی تمرین تا ملی‌پوش شدن یک فرد در تکواندو کم است را قبول دارید؟

این صحبت را در مورد همه‌ی افراد قبول ندارم اما استثناهایی هم بوده‌اند که در یک مدت زمان کوتاه خود را به عنوان یک استعداد مطرح کرده با کسب مدال‌های بزرگ، درمدت زمان کم‌تری به لباس تیم ملی رسیده‌اند. البته این نفرات توسط رقبا شناسایی می‌شوند و چون هنوز در تکواندو کاملا آماده نیستند(از نظر فنی و روحی)، از نقاط ضعف خود ضربه خورده و قهرمانی را از دست می‌دهند.

– برای خود شما این فاصله‌ی تمرین تا قهرمانی چقدر طول کشید؟

در زمان ما تکواندو مثل الان نبود و شرایط کاملا متفاوتی در همه زمینه‌ها داشت. همانطور که می‌بینید با وارد شدن سیستم‌های الکترونیکی تیپ و شرایط بدنی تکواندوکاران هم به ناچار عوض شد. برای مثال در گذشته”یوسف کرمی” که مدال‌های جهانی و المپیک را دارد قد کوتاهی دارد اما الآن همه‌ی تکواندوکاران را از بین افراد بلند قد استعدادیابی می‌کنند. اگر قرار بود او الآن در وزن خود مسابقه دهد، باید با رقیبی که به صورت میانگین ۲۰ سانتی متر با کرمی اختلاف قدی دارد مبارزه کند که کار سختی است. نمی‌گویم الان به مدال نمی‌رسید ولی با این قد قطعا کار بسیار سخت‌تری داشت چون الآن تکواندوکارانی که پایین تنه بلندتری دارند موفق‌تر هستند. البته زمان ما هم من در بین همه‌ی رقبا قد کوتاه‌تری داشتم، اما با تلاش و تمرین زیاد بود که به مدال می‌رسیدم. همچنین در گذشته مسابقات بین‌المللی زیادی برای رده‌های پایه وجود نداشت و بیشتر این رقابت‌ها برای رده بزرگسالان بود، به همین دلیل با تلاش و تمرین زیاد توانستم به مدال رسیده و خود را مطرح کنم که به نظرم حداقل ۱۰ سال طول کشید. البته با تغیراتی که فدراسیون جهانی انجام می‌دهد شاید این شرایط فعلی تکواندو هم عوض شود.

– در گذشته انگیزه برای رفتن به سوی تکواندو آنچنان که باید وجود نداشت، چطور شد که شما به این رشته علاقه‌مند شدید؟

ورود من به تکواندو کاملا اجباری و با اجبار پدرم بود. من تنها می‌توانستم از بین رشته‌های رزمی، یکی را انتخاب کنم! فقط به همین دلیل وارد تکواندو شدم. من عاشق فوتبال بودم و اگر به این رشته می‌رفتم مطمئنم که می‌توانستم موفق باشم. البته الآن به لحاظ انگیزشی شرایط بهتری نسبت به گذشته وجود دارد، حضور تکواندو در المپیک توجه‌ها را بیشتر کرده و وقتی مدالی کسب می‌شود به خودی خود باعث جذب افراد به این رشته می‌شود. البته به طور کلی تبلیغات تاثیر زیادی در ایجاد انگیزه میان افراد جامعه دارد. برای مثال، در فوتبال برنامه‌های تلویزیونی متعددی وجود دارد و همین مسئله افراد بیشتری را به این ورزش جذب می‌کند. خوشبختانه در چند سال اخیر برنامه‌ی “تکواندوی ایرانی” هم تا حدودی تکواندو را به مردم جامعه معرفی می‌کند که می‌توان افق‌های روشنی را برای این رشته دید.

– برنامه‌ی “تکواندوی ایرانی” برخی اتفاقات و القاب تکواندوکاران را خیلی پررنگ می‌کند، این مسئله و بزرگنمایی هایی که انجام می‌دهد مشکل ساز نمی‌شود؟

چرا، البته بخشی از این مسئله به سیاست برنامه ساز برمی‌گردد که دست ما نیست، با این حال وقتی یک ورزشکار از باشگاه کوچکی در یک شهرستان به سطح اول تکواندو می‌رسد، اگر خیلی او را مورد توجه قرار دهیم باعث بروز برخی مشکلات روحی اعم از مغرور شدن در تکواندوکار می‌شود که شاید بعدا نتوانیم آن‌ها را جمع کنیم. به همین منظور، بخشی از برنامه‌های من نیز آماده ساختن تکواندوکاران برای رویارویی با چنین اتفاقاتی است. باید آن‌ها را آماده کنیم تا از شکست سرخورده و از پیروزی‌ها مغرور نشوند، اتفاقی که می‌تواند به ضرر یک تکواندوکار باشد. در همین راستا هر شب‌ با تکواندوکاران دور هم جمع می‌شویم تا تجربیات یکدیگر را در اختیار هم قرار دهند، به هر حال در جمع ملی‌پوشان فعلی المپیکی‌هایی هستند که می‌توانند تجربیات خود را دراختیار جوان‌ترها قرار داده و خاطرات خود را دوره کنند.

– کسی که الآن می‌خواهد تکواندو را آغاز کند باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد؟

در حال حاضر تکواندوی دنیا شرایط سختی را پشت سر می‌گذارد. تغییرات زیادی با سرعت باور نکردنی توسط فدراسیون جهانی در قوانین مسابقات صورت می‌گیرد و دلیل آن نگه داشتن تکواندو در المپیک است. الان نفرات قد بلند برای این رشته مناسب هستند اما شاید همین قد هم شش ماه دیگر ملاک موفقیت نباشد، چون قوانین جدید اعلام می‌شود. مدتی قبل برای اینکه بازی جوانمردانه رعایت شود هوگوهای الکترونیکی تولید و الآن هم در مسابقات استفاده می‌شود، در این قانون رأی داور اشتباه هم باشد شاید آن داور را محروم کنند اما به هیچ عنوان رأی داور عوض نمی‌شود.

همه ضربات پا در تکواندو پسوند “چاگی” دارند و در زمان ما یک ضربه‌ی رو به رو به نام “آب‌میلیگی” بود که امتیازی نداشت و تنها برای دور کردن حریف بود، اما الان سنسورهایی در کف پای ورزشکاران برای ضربات چرخشی طراحی شده که تکواندوکاران از این مسئله به عنوان یک ضعف استفاده می‌کنند و از کف پا امتیاز میگیرند، اتفاقی که باعث شد تا ضربات چرخشی تا حد زیادی از مسابقات تکواندو خارج شود درحالی که این سنسورها برای  امتیازات ضربات چرخشی با پا طراحی شده بودند.

با قانون جدیدی هم که اواسط خرداد ماه اجرا می‌شود در روز مسابقه از بین ورزشکاران هر تیم به صورت رندوم چند تکواندوکار را وزن کشی می‌کنند که اگر ورزشکاری در روز مسابقه ۵ درصد بیشتر از وزن قانونی خود اضافه وزن داشته باشد دیسکالفه می‌شود. قبلا ضربات چرخشی تنه سه امتیاز داشت اما در قوانین جدید چهار امتیاز دارد و ضربات چرخشی از سر که چهار امتیاز داشت به پنج امتیاز افزایش یافته است.

– قبول دارید که ورود هوگوهای الکترونیکی به تکواندو هرچند خطاهای داوری را کاهش داد، اما جذابیت و زیبایی را از این رشته گرفت؟

اینکه در بخش داوری‌ها خطاها و اشتباهات را کم کرد قبول دارم و از این بابت حمایت می‌کنم، اما در مورد کاهش جذابیت مبارزات، بله انتقاد را قبول دارم. البته ورزش ایران نتیجه مدار است و به همین دلیل تکواندوکاران ما جرات نمی‌کنند پا بزنند و بیشتر به صورت نتیجه مدار و بسته بازی می‌کنند. اما با قوانینی که الان تصویب شده، اگر تکواندوکاری بیش از سه ثانیه پای خود را بالا نگه دارد اخطار میگیرد، اگر لِی‌لِی کند اخطار میگیرد و اگر پای خود را بالا آورده و ضربه نزد هم اخطار میگیرد. البته به دلیل نتیجه مدار بودن ورزش در ایران، این ضعف در تکواندوی ما بیشتر است اما اگر کسی بازی‌های جهانی را ببیند اینطور نیست چون کشورهای دیگر به زیبا بودن بازی هم اهمیت می‌دهند. ما در تمرینات ضربات چرخشی را تمرین می‌کنیم و به زودی این مشکل را هم در مسابقات برطرف می‌کنیم.

– دقیقا چند سال است که در تکواندو فعالیت می‌کنید؟

دقیقا ۳۹ سال.

– نقطه اوج تکواندوی ایران در این ۳۰ سال چه بازه‌ی زمانی بود؟

تکواندوی ما دوران طلایی زیاد داشته و نمی‌توانم انتخاب کنم. برای مثال دوره‌ای که “ذوالقدر” آمد مدال‌های زیادی را کسب کردیم که پیش از آن داشتن این مدال‌ها آرزو بود. سپس دوران “مهماندوست” بود که باز هم شاهد نتایج درخشان بودیم و توانستیم در جهان مدال آوری کنیم و دید تکواندوکاران ایران نسبت به کسب مدال عوض شد، فهمیدند که می‌توان در جهان هم مدال آوری کرد. پس از آن در دوران “مقانلو” هم این نتایج ادامه داشت و مدال‌های خوبی کسب شد. آخرین دوره هم به زمان حضور “مهدی بی‌باک” بر می گردد که بدنبود و به همین دلیل من نمی‌توانم یک دوره را انتخاب کنم. وقتی هم که من به تیم آمدم تکواندو پنج سال پرفشار را سپری کرده بود و قصد من تنها کمک به تکواندو به دلیل احساس مسئولیت بود.

– چرا بعد از “هادی ساعی” نتواستیم درخشش آنچنانی در تکواندو داشته و مدال خوبی در المپیک کسب کنیم؟

نتیجه مدار بودن ورزش ایران دلیل اصلی این موضوع است. کسی نمی‌گوید که اگر “ساعی” را کنار بگذاریم در دوره‌ی بعد از او توانستیم یک مدال نقره را کسب کنیم. زمانی که من به تیم آمدم با یک مطالعه دقیق متوجه شدم که همه‌ی مدال‌های ایران را تنها ۹ تکواندوکار کسب کرده‌اند که حالا نیستند. اگر دیدها نسبت به تکواندو عوض شود می‌توان به نتایج خوب هم رسید. تا قبل از المپیک ریو مدال نقره‌ای که در لندن گرفته شد فاجعه محسوب می‌شد(با خنده)، در حالی که قبل از المپیک لندن چهار مدال داشتیم که سهم “هادی ساعی” سه مدال بود. این که چه کسی مقصر است نمی‌دانم اما این مسئله دیده نشد که من تنها آمده بودم به تکواندو کمک کنم. در یک بازه زمانی بین مربی و فدراسیون تکواندو اختلافی بود که هیچکس نتوانست آن را برطرف کند تا اینکه سرمربی تیم کنار رفت. زمانی که من آمدم تیم ملی یک ماه بدون مربی بود و هشت ماه تا المپیک فرصت داشتیم. منی که مدال المپیک دارم و در المپیک جوانان هم مدال داشتم آن موقع دیدم که نمی‌توانم تغییرات عمده‌ای انجام دهم و به رئیس فدراسیون گفتم اگر نتیجه‌ تیم در مسابقات المپیک ضعیف باشد همه می‌گویند مقصر عسکری است و اگر خوب باشد همه می‌گویند مهماندوست خوب کار کرده، با این حال تصمیم گرفتم به تکواندو کمک کنم و کسب یک نقره نتیجه خوبی بود ولی کسی به این جزئیات توجه نمی‌کند.

– چگونه می‌توان با توجه به بالا بودن سطح انتظارات، جواب این انتظارات را در المپیک پیش رو داد؟

سطح انتظارات از تکواندو را خود ملی‌پوشان این رشته بالا برده‌اند اما همه باید بدانند که فضای المپیک با همه‌ی رقابت‌های بین المللی متفاوت است. اگر نتیجه می‌خواهیم باید از الآن فضا را به سمت المپیکی شدن برده تا آمادگی لازم را پیدا کنیم. همه‌ی تلاش ما این است که بهترین برنامه‌ریزی را انجام دهیم، تنها فکر ما این است چه مسابقاتی را برگزار کنیم و در چه تورنمنت‌هایی حاضر شویم تا بهترین نتیجه در راستای آماده‌سازی تیم ملی حاصل شود.

– آمادگی فعلی تیم ملی نسبت به دوره‌های اوج چند درصد است؟

عدد گذاری برای من سخت است چون بازیکنی دارم که با یک ماشاءالله ساختمان ایسنا را جا به جا می‌کند اما بازیکنی هم دارم که با یک اخم به هم می‌ریزد! با این حال من همیشه به شاگردانم گفته‌ام که اگر روزی بخواهند از سالن تمرین به خانه بروند بهترین حالت سوار شدن به بنز و رفتن است، اگر بنز نباشد باید آژانس گرفت، آژانس نباشد باید با اتوبوس رفت و اگر اتوبوس هم نباشد باید پیاده رفت! به هر حال باید مسیر را طی کرد چرا که هدف یکی است. ما هم با توجه به شرایطی که داریم تلاش می‌کنیم بهترین نتیجه را گرفته و به هدف خود برسیم.

– تکواندوی ایران نسبت به کشورهای دیگر از نظر امکانات چه شرایطی دارد؟

اگر امکانات الآن در زمان ما بود، به جرات می‌گفتم بهترین امکانات را نسبت به همه‌ی کشورها داریم اما الان شرایط متفاوت است، با المپیکی شدن این رشته همه‌ی کشورها هزینه کرده‌اند و توجهات بیش از پیش شده است. اگر از نصف کشورها عقب باشیم از نصف دیگر جلو هستیم، با این حال ما کاری به بقیه نداریم و با هر شرایط و امکاناتی که هست مسیر را طی می‌کنیم تا به نتیجه مد نظر برسیم.

– به صورت دقیق‌تر چه هدف گذاری‌ها و برنامه‌هایی برای آینده‌ی تکواندو دارید؟

قطعا هدف هر فدراسیون کسب موفقیت در بالاترین سطح مسابقات آن رشته، یعنی المپیک است. در حال حاضر پنج مرحله گرندپری را در پیش داریم که به دلیل عدم آمادگی و زمان کمی که تا رقابت‌های قهرمانی آسیا داریم، در دور اول گرندپری‌ها شرکت نمی‌کنیم. از اتفاقات المپیک گذشته درس گرفته و سیاست‌های فدراسیون جهانی را شناخته‌ایم، فدراسیون جهانی می‌خواهد تکواندو را در IOC نگه دارد و برای نشان دادن این مسئله که تکواندو رشته فراگیر است، مسابقات متعددی را در طول سال برگزار می‌کند تا با خستگی برخی تکواندوکاران نامدار مدال‌ها بین تکواندوکاران جوان و بیشتری پخش شود. تقسیم مدال می‌تواند برای ماندگاری یک رشته در المپیک تاثیرگذار باشد ولی ما این سیاست را شناخته‌ایم و الان تمام برنامه‌ریزی ما این است که بدانیم در چه مسابقاتی شرکت کنیم تا از رنکینگ عقب نیفتاده و پس از کسب سهمیه، در بازی‌های المپیک هم دچار خستگی بدنی نشویم. برای مثال فرزان عاشورزاده وقتی که المپیک قبل باخت رنک یک جهان بود اما به دلیل خستگی مدال المپیک را از دست داد، با این حال ما برنامه‌های دقیقی را تنظیم می‌کنیم تا به هدف بزرگ خود برسیم.

همچنین باید بگویم اردوهای ما از ۱۰ فروردین برگزار شد که بسیار دیر بود، زمان کافی را نداشتیم تا بدنسازی‌های لازم را برای پنج مرحله گرندپری، قهرمانی آسیا، بازی‌های آسیایی ۲۰۱۸ جاکارتا و المپیک انجام دهیم. از این رو قصد داریم در مرحله اول گرندپری شرکت نکنیم، همچنین دید ما به مسابقات قهرمانی آسیا یک مسابقه تدارکاتی بسیار مهم برای بازی‌های آسیایی است تا با ۸۵ درصد آمادگی در جاکارتا حاضر شده و بهترین نتیجه را بگیریم. همچنین بازی‌های آسیایی را به عنوان یک بازی تدارکاتی بسیار جدی برای المپیک می‌دانیم تا برای ۲۰۲۰ با صد در صد آمادگی روی شیاپ‌چانگ برویم.

– “فریبرز عسکری” با برگزاری مسابقات گرندپری موافق است؟

درست نیست اما دست ما هم نیست(با خنده). البته این اتفاق برای کشورهایی مثل ایران و کره که به دنبال مدال‌های زیادی در المپیک هستند مهم است، کشورهای ضعیف مشکلی ندارند و تنها به فکر کسب همان دو سهمیه هستند. به همین دلیل با آسودگی خاطر در گرندپری‌ها حاضر می‌شوند.

– نسبت به سال ۲۰۱۲ چه چیزی در “فریبرز عسکری” تغییر کرده است؟

خیلی چیزها تغییر کرده و دست کم من شش سال بزرگ‌تر شده‌ام! متوجه شده‌ام که دیپلماسی مهم بوده، حقیقت و واقعیت نیز با هم متفاوت هستند. فهمیده‌ام نباید بگویم حق با من است حتی اگر اینطور باشد، چون هر کارشناسی از دید خود تحلیل می‌کند اما بهتر است بدانیم حقیقت با واقعیت متفاوت است. همچنین می‌دانم که جامعه رسانه بازوهای من برای نشان دادن واقعیت هستند و از همه عزیزان می‌خواهم که حتی اگر انتقادی هم هست در کنارش راهکار باشد. من از انتقاد ناراحت نمی‌شوم و قطعا کارشناسی که انتقاد می‌کند دل سوز این رشته بوده و از خانواده تکواندو است.

من نمی‌گویم این انتقادات حاشیه تراشی است اما اسمش را تحلیل کارشناسانه‌ی کم اطلاعات می‌گذارم. برای مثال در جریان مسابقات جام فجر و جام باشگاه‌های آسیا گفتند؛ یک تکواندوکار چرا باید در هفت روز سه بار وزن کم کند! این صحبت درست است اما همانطور که گفتم بین حقیقت و واقعیت فاصله زیاد است و این اتفاق نیفتاده بود. اگر به من می‌گفتند که چنین چیزی درست نیست قطعا اطلاع می‌دادم که وزنی کم نشده است. در جام فجر که مسابقات انتخابی تیم ملی هم بود، همه‌ی تکواندوکاران یک وزن بالاتر مبارزه کردند و در انتخابی‌های روز هشت اردیبهشت هم با دو کیلو ارفاق مسابقات را برگزار کردیم.

– انتقاداتی هم در خصوص مسابقات داخلی فدراسیون مبنی بر سطح پایین آن‌ها وجود دارد، در این مورد نظری دارید؟

متاسفانه این صحبت هم به آشنا نبودن کارشناس‌ها با قوانین برمیگردد. برخی می‌گویند باید در گرندپری باشیم در صورتی که نمی‌دانند برای حضور یک تکواندوکار در این مسابقات او باید در بین رنک‌های بالا باشد. همچنین همه مسابقات و تورنمنت‌هایی که برگزار می‌شوند شرایطی مثل مسابقات جام باشگاه‌ها دارند و ما توانستیم با حضور در این مسابقات هم در زمان صرفه جویی کنیم و هم امتیاز لازم را برای ملی‌پوشان جمع آوری کنیم. این در حالی است که اردوهای ما روز ۱۰ فروردین آغاز شد و زمان کافی برای آماده سازی نداشتیم. اگر به این تورنمنت‌ها اعزام می‌شدیم زمان را برای آماده سازی جهت حضور در رقابت‌های قهرمانی آسیا از دست می‌دادیم. در خصوص سطح تیم‌های حاضر انتقادها را قبول دارم، خودم هم معتقدم که تیم‌های درجه یک حضور نداشتند اما ما با این سیاست توانستیم ۲۰ امتیاز را برای تکواندکاران ایران به دست آوریم و زمان را نیز از دست ندهیم.

– نحوه برگزاری انتخابی‌های تیم ملی نسبت به دوره‌های قبل متفاوت بود، چطور به این دیدگاه رسیدید؟

من به شخصه منتقد نحوه‌ برگزاری انتخابی‌های تیم ملی بودم، چرا که یک سری تکواندوکار همیشگی با هم مسابقه می‌دادند و نفرات اعزامی مشخص می‌شدند. در این روش انگیزه و پشتوانه سازی خوبی صورت نمی‌گرفت. در دوره‌ی گذشته زمانی که به تیم ملی آمدم بیشتر اوقات به لیگ‌های مختلف داخلی می‌رفتم و نفرات خوب را به اردوهای تیم ملی دعوت می‌کردم که نتیجه آن در مسابقات جهانی ۲۰۱۳ قابل مشاهده بود. الان هم نفراتی در اردو هستند که از مسابقات آزاد کشوری به تیم ملی رسیده‌اند و از این به بعد هم طبق شایستگی‌ها نفرات اعزامی مشخص می‌شوند. هیچ انتخابی احساسی نیست و حق کسی را در اردوها ضایع نمی‌کنیم.

– درباره تغییر ملیت برخی ملی‌پوشان تکواندو و حضور مربیان ایرانی در تیم‌های خارجی صحبتی دارید؟ چرا نسبت به “مهماندوست” جبهه وجود دارد؟

با تغییر ملیت ملی‌پوشان موافق نیستم چون وقتی این ورزشکاران افتخار آفرینی می‌کنند برای کشور دیگر است و اگر روزی هم بخواهند به ایران برگردند با توجه به قوانین سخت فدراسیون جهانی کار بسیار دشواری را در پیش دارند. در بخش مربیگری این داستان متفاوت است. اگر یک مربی ایرانی هدایت تیم‌های خارجی را در اختیار می‌گیرد افتخاراتی که به دست می‌آورد برای ایران است، کما اینکه در ایران هم مربی خارجی در همه رشته‌ها کم نداریم. اگر مربی از ایران در کشورهایی دیگر فعال است باید خوشحال باشیم و او را حمایت کنیم. این مسئله در مورد برخی مربیان مثل “مهماندوست” هم صدق می‌کند ولی، در این چند سال اختلافاتی بین او و فدراسیون بود که فکر می‌کنم وقت آن است این مسائل را کنار گذاشته و برای هر دو طرف آرزوی موفقیت کنیم. با این حال من هیچ جبهه‌ای نسبت به “مهماندوست” ندارم چرا که او از دوستان من است و با هم در تکواندو رشد کرده‌ایم، مطمئنا در هر جا که فعالیت ‌کند موفق می‌شود و این افتخار برای ایران است. من نیز برای او آرزوی بهترین‌ها را دارم.

– صحبت‌هایی در مورد انتخاب “هادی ساعی” به عنوان مدیرفنی تیم ملی مطرح است. لازم می‌دانید این سمت در کنار کادرفنی باشد؟

اگر مسائل و وظیفه‌ها مطرح شود فکر نمی‌کنم مشکلی به وجود آید و حتی در بالا رفتن سرعت انجام کارها هم مفید است. کما اینکه من و “ساعی” در مسابقات المپیک لندن هم با هم کار کردیم و هیچ مشکلی نبود، حتی در آن مسابقات مشاور و کمک خوبی بود.

فکر می‌کنید تکواندوی ایران در بازی‌های آسیایی انتظارات را برآورده می‌کند؟

این دوره از بازی‌های آسیایی نسبت به دوره‌های قبل سخت‌تر است. از پنج وزن موجود در این رقابت‌ها چهار وزن المپیکی بوده و تیم کره با قدرت اصلی خود عازم جاکارتا می‌شود. البته ما نیز زمان کافی را داریم و می‌دانیم که برای چه چیزی عازم این رویداد مهم می‌شویم. قطعا رویارویی با کره برای ما مفید است چون با یک تیم قدرتمند مسابقه داده و نقاط ضعف و قوت خود را برای المپیک ۲۰۲۰ شناسایی می‌کنیم. من فکر می‌کنم نتایج خوبی را در بازی‌های آسیایی ۲۰۱۸ جاکارتا کسب می‌کنیم و از کسب مدال نا امید نیستم.

– صحبت پایانی؟

تشکر می‌کنم که این فرصت را در اختیار من قرار دادید تا برخی صحبت‌ها که تا کنون مطرح نشده را به صورت شفاف بیان کنم.

گفت و گو از اصغر عبداللهی

انتهای پیام

همچنین مطالعه کنید:

وزنه برداری

تلاش ما رسیدن به مدال آسیایی وزنه برداری بانوان است

به گزارش کسب و کار نیوز به نقل از ایسنا,  اکبر خورشیدی درباره ی عملکرد …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.