صفحه اصلی / استارت آپ‌ و دانش‌بنیان‌ / استراتژی تبلیغاتی یونیکورن شدن
استراتژی تبلیغاتی یونیکورن شدن

«كسب‌وكار» پارامترهای تاثیرگذار در تعیین ارزش استارت آپ ها را بررسی می کند

استراتژی تبلیغاتی یونیکورن شدن

اسب‌هاي تك‌شاخ يا يونيكورن‌ها از جمله موجودات افسانه‌اي هستند كه بسيار سريع، چابك و در اقليت بودند و شكار آنها امري تقريبا محال بود.

محمد جوادی قاضیانی

 این مفهوم جذاب و رازآلود از سال ۲۰۱۳ برای نخستین بار ازسوی سرمایه‌گذاری به نام آیلین لی به استارت‌آپ‌هایی که رشد سریعی داشتند و ارزش آنها به بیش از یک میلیارد دلار می‌رسید، نسبت داده شد و از آن زمان به استارت‌آپ‌هایی که رشد سریعی دارند و ارزش آنها به بیش از یک میلیارد دلار می‌رسد، «تک‌شاخ» یا «یونیکورن» می‌گویند. البته یونیکورن‌ها اصالت اسم خود را حفظ کرده‌‌اند و تعداد آنها همچون افسانه‌ها محدود است.
به گزارش کسب و کار نیوز، در دنیا تعداد محدودی از استارت‌آپ‌ها همچون فیسبوک، اوبر، ایربی‌ان‌بی، شیائومی، دراپ‌باکس و… هستند که این مرز خوشبختی را گذرانده‌اند و به قبیله یونیکورنی‌ها ملحق شده‌اند.
اما در ایران و در این بازار نسبتا کوچک برای گذر از یک میلیارد دلار، استارت‌آپی که یونیکورن باشد، وجود ندارد و چند استارت‌آپ داریم که شاید نسبت به بقیه به یونیکورن شدن نزدیک‌تر باشند. استارت‌آپ‌هایی مثل «دیجی‌کالا»، «علی‌بابا»، «اسنپ» و… که باز هم شانس یونیکورن شدن برای «دیجی‌کالا» و «علی‌بابا» نسبت به بقیه استارت‌آپ‌ها بیشتر خواهد بود.

البته به نظر می‌رسد در ایران رقابت سختی هم با توجه به بار تبلیغاتی که یونیکورن شدن به همراه دارد بین استارتاپ ها برای معرفی نخستین یونیکورن ایرانی شکل گرفته است.
در همین راستا مسئولان «اسنپ» به تازگی ادعایی را مطرح کرده‌اند که این استارت‌آپ نخستین استارت‌آپ یونیکورن ایرانی است که بیشتر از اینکه ادعای یونیکورن بودن «اسنپ» صحت داشته باشد، شبیه یک بازی تبلیغاتی است.
یونیکورن شدن در بازار ایران امری دشوار است و استارت‌آپ‌های ایرانی برای یونیکورن شدن احتمالا باید قدم‌های بین‌المللی هم بردارند. «اسنپ» همه بازار کشور ما را در دست ندارد و در همه شهر‌ها حاضر نیست. یعنی بخشی از این بازار را در اختیار دارد و بخش اعظم تراکنش‌های آن مربوط به رانندگان این استارت‌آپ است و سهم خود «اسنپ» نیست.

به فرض اینکه کسب‌وکاری به این میزان ارزش داشته باشد، اما آن کسب‌وکار چقدر مالیات پرداخت می‌کند؟
درباره ارزش‌گذاری استارت‌آپ‌ها به قول یکی از کارشناسان این حوزه، قیمت یک استارت‌آپ وقتی مشخص می‌‌شود که آن را بفروشید یا اینکه وارد بورس شود. یعنی اینکه چقدر برای آن پرداخت می‌شود.

بهره تبلیغاتی از اعلام یونیکورن شدن
میثم شفیعی، عضو هیات علمی دانشگاه تهران و متخصص کسب‌وکار
مبنای ارزش‌گذاری در کسب‌وکارها و استارت‌آپ‌ها به این نحوی که اعلام شده، نیست و تعداد مشتری یکی از پارامتر‌های تاثیرگذار در تعیین ارزش یک کسب‌وکار است. گردش مالی، ارزش ویژه برند، کشش بازار، حجم تعداد مشتری و… یک‌سری از المان‌هایی است که در کنار هم در تعیین ارزش کسب‌وکار تاثیرگذار هستند. بنابراین این استنباط که با اعلام یونیکورنی دنبال بهره‌های تبلیغاتی هستند، به نظر می‌رسد درست است. یونیکورن بودن خودش به تنهایی اهمیت ندارد، اما اینکه اعلام کنیم یونیکورن هستیم، بهره تبلیغاتی دارد و این یک استراتژی خوب برای «اسنپ» است که بگویند ما یونیکورن هستیم و از جنبه‌های تبلیغاتی آن استفاده کنند. یونیکورن شدن به معنای این است که «اسنپ» بیش از یک میلیارد دلار ارزش دارد و اگر بخواهیم آن را یونیکورن بدانیم، باید قبول کنیم که ارزش «اسنپ» بیش از چند هزار میلیارد است که قبول کردن آن دشوار است و به نظر می‌رسد چنین ارزشی ندارد. نکته بسیار مهمی که وجود دارد، این است که «اسنپ» در چرخه پولی خودش چنین پولی را ندارد و فعالیت آن به صورت شیرینگ است؛ یعنی عملا بخش اعظمی از آن پولی که در «اسنپ» در حال گردش است برای خود این استارت‌آپ نیست و «اسنپ» بستر ایجاد چنین درآمدی شده است و خود دارای چنین ارزشی نیست. این گردش مالی که در «اسنپ» اتفاق می‌افتد، پولی نیست که دست این استارت‌آپ باشد و پولی است که در فضای کسب‌وکار می‌چرخد و بخش عمده آن در دست راننده‌هاست که شرکای اسنپ هستند. چنین موضوعی هم در یونیکورن‌ها بدون تعریف باقی مانده است که اگر یونیکورنی شریک داشت و با شریکش چنین فضای کسب‌وکاری داشت آیا می‌شود درآمد‌های آنها را جزو ارزش خود استارت‌آپ به حساب آورد.
یونیکورن‌ها را طوری تعریف کرده‌اند که خود استارت‌آپ یک میلیارد دلار ارزش داشته باشد. مثلا ما می‌توانیم به عنوان یک استارت‌آپ وارد یک هلدینگ نفتی شویم و یک پلتفرم مالی برای آن ایجاد کنیم و مطمئنا مبالغ بالایی از طریق بستر ساخته‌شده توسط ما منتقل خواهد شد. در اینجا صحیح است که ما بستر آن گردش پول را فراهم کرده‌ایم، اما صاحب آن پول نیستیم. بنابراین اگر اینطور باشد و معیارمان حجم و تعداد و گردش پول باشد، چنین بستری را هم می‌توان یونیکورن به حساب آورد. چیزی که مهم است، این است که خود آن استارت‌آپ این مقدار ارزش پیدا کند. به نظر می‌رسد این استنباط درست است و آنها به دنبال یک بهره تبلیغاتی از این فضای ایجادشده و استفاده از آن هستند. این مساله به مشکل اصلی کشور ما تبدیل شده است. در کشور ما، کلا شاخص سنجش درستی وجود ندارد و اغلب سعی می‌کنیم از این واحد‌ها استفاده کنیم. اگر کسی در ایران حاضر باشد مثلا «اسنپ» را یک میلیارد دلار بخرد می‌توانیم بگوییم که «اسنپ» یونیکورن است. البته من بعید می‌دانم و قطعا با توجه به رقبای در حال فعالیت «اسنپ» و بازار رقابتی آن، کسی حاضر به خرید ۷ هزار میلیارد تومانی این استارت‌آپ نیست.
در یونیکورن‌ها ارزش استارت‌آپ باید به یک میلیارد دلار رسیده باشد و پارامتر‌های متفاوتی برای ارزش‌گذاری وجود دارد، اما چیزی که مهم است و باید به آن مراجعه کرد، ارزش است و اینکه آیا مثلا «اسنپ» این میزان می‌ارزد یا خیر. هرکسی می‌تواند ادعا کند که مثلا ۱۰۰ میلیارد تومان پول دارد، ولی در حقیقت آن را نداشته باشد. شما وقتی ادعا کنید ۱۰۰ میلیارد تومان پول دارید جامعه به دنبال اثبات آن خواهد رفت. اگر اثبات شود که آن پول را دارید که بزرگ می‌شوید و در صورتی هم که اثبات نشود باز سرو صدا کرده‌اید و بزرگ خواهید شد و بیشتر مطرح می‌شوید. «اسنپ» در حال تبلیغاتی است که بگوید من ارزشمند هستم و یونیکورن شده‌ام که استنباط من از این اقدام این است که این کار یک استراتژی رقابتی رو به جلو است که آنها را جلو خواهد برد و از رقبا جدا خواهد کرد.
در کل دنیا تعداد محدودی یونیکورن داریم و بعید می‌دانم در ایران استارت‌آپی را نزدیک به یونیکورن شدن داشته باشیم.

همچنین مطالعه کنید:

همه از ناترازی حرف می‌زنیم، اما می‌گوییم به هیچ چیز دست نزنیم/عده‌ای نان شب ندارند و عده‌ای با رانت برخوردارتر می‌شوند

به گزارش کسب و کار نیوز، مسعود پزشکیان در سی‌ویکمین همایش ملی و دوازدهمین همایش …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.