محمدکاظم مزینانی از پیوند نداشتن داستاننویسی نسل جدید با زیستبوم انتقاد کرد و گفت: نسل جدید داستان کمتر میتوانند فضاسازی کنند و در واقع آپارتمانی مینویسند.
به گزارش کسب و کار نیوز به نقل از ایسنا، این داستاننویس در کارگاه تخصصی رماننویسی در حوزه هنری استان ایلام اظهار کرد: طبیعت بکر و کوههای زیبای استان ایلام امکانات عجیبی برای نوشتن داستان فراروی نویسنده قرار میدهد اما متاسفانه این فضا کمتر مورد استفاده داستاننویسان قرار گرفته است و در مجموع نسل داستاننویس امروز با تاریخ خود گسست دارد و با پیشینه خود ارتباط برقرار نمیکند و نمیتواند شخصیتها را خلق و فضاها را بازآفرینی کند.
او در ادامه اظهار کرد: در رماننویسی میتوانیم تاریخ و زیستبوم خودمان را ببینیم و خیلی از مسائل را بیان کنیم و در مجموع رمان عرصه میمون و مغتنمی است. من سالها شعر کار کردهام و متاسفانه شعر با تمام زیباییهایش از امکاناتی که رمان دارد بیبهره است و میتوان سوژههای زیادی را در رمان مورد بررسی قرار داد.
مزینانی تصریح کرد: در سالهای اخیر نویسندگان جوان برای خودشان داستان مینویسند و اصلا وارد دیالوگ و گفتوگو نمیشوند و بزرگترین ضعف داستانهایمان این است که مونولوگ شدهاند و شاید دلیل مخاطبان کم ما و تعداد کم تجدید چاپها همین باشد چون مردم خودشان را در رمان ما نمیبینند و این میراثی است که از شعر به ما رسیده است چون شعر تنها برای چند لحظه احساس کسی را برمیانگیزد اما رمان متفاوت است و به نظر من آنچنان مهم است که میتواند سرنوشت یک نفر را تغییر دهد.
او ادامه داد: من خودم سالها شعر گفتهام اما الان معتقدم برای اینکه یاد بگیریم فکر و هماندیشی کنیم و جغرافیا و سیستم سیاسی خود را به چالش بکشیم باید به سمت رمان گرایش پیدا کنیم.
مزینانی با بیان اینکه نسل جدید داستان خودشان را مینویسند و حوصله برقرار کردن ارتباط با دیگران را ندارند و کمتر میتوانند فضاسازی کنند و در واقع آپارتمانی مینویسند چون خانوادههای آنها مانند نسلهای گذشته گسترده نیست، تصریح کرد: نسلهای گذشته زندگی غنی و خاطرات تلنباری داشتند که میتوانست دستمایه رمانهای طویل و داستانهای اثرگذار باشد.
این نویسنده درباره تفاوت داستان امروز و گذشته گفت: داستان در زمان گذشته مانند خود انسانها خطی بود اما امروز متفاوت شده و نویسندگان اراده میکنند داستانهایی بنویسند که در آن زمان رعایت نشود و بزرگترین عنصر داستان در دوره معاصر که همه روی آن تاکید دارند این است که داستان به یک اتفاق هنری تبدیل شده و مگر میشود یک داستان استعاره و تشبیه و فضاسازی نداشته باشد، بنابراین کارمان مشکل میشود.
مزینانی بر اهمیت تعلیق و گرهافکنی در داستان تاکید کرد و گفت: متاسفانه نسل جدید داستاننویسی ما به این موضوع اهمیت نمیدهد. نسل جدید باید یاد بگیرد در نوشتن رمان از زیستبوم خود بهره بگیرد و رمانها آینه مشکلات و مسائل مردمشان باشد.