سرمقاله
در شرایطی که امروز در آن قرار داریم، انتظار افزایش قیمت ارز موجب رشد قیمتی آن در بازار میشود. این بدان معناست که هنگامی که در انتظار افزایش قیمت ارز هستیم، تقاضا برای خرید آن افزایش پیدا میکند و همین امر موجب رشد قیمت ارز آن هم به صورت لحظهای شده است. در این شرایط باید وضعیت را مدیریت کرد. در غیر این صورت افزایش قیمت ارز همچنان ادامه خواهد داشت و در وضعیتی که اقتصاد امروز ما در آن قرار دارد، این شرایط اصلا مورد قبول نیست
در این شرایط برای مدیریت بازار ارز اقدام به افزایش عرضه آن میکنند که این اقدام اصلا کارساز نیست یا بهتر بگوییم به تنهایی کارساز نیست.
ضرورت دارد مدیریت انتظارات و تزریق ارز به مقداری که معلوم نیست، انجام شود تا بتوان بازار را از این بحران خارج کرد. البته در این شرایط که اقتصاد شرایط خوبی ندارد و آینده اقتصادی روشن نیست، تقاضا برای خرید ارز، سکه و طلا افزایش دارد. بنابراین تا زمانی که این عوامل وجود داشته باشند نمیتوان به موفقیت این راهکارها امیدوار بود.
البته دولت باید در این شرایط با گفتگو درباره شرایط موجود و شفافسازی درباره اوضاع کنونی، اعتماد مردم را جلب میکرد. باید در رابطه با گشایشهای آینده که در بازار اتفاق خواهد افتاد، اطلاعرسانی میکرد. به عنوان مثال افزایش قیمت نفت و تاثیر این افزایش در عرضه ارز را اطلاعرسانی میکرد.
البته در این بین بانک مرکزی نیز عملکرد درستی نداشته، چراکه استقلال چندانی ندارد و نتوانسته سیاست ارزی کشور را تعیین و مدیریت کند. بانک مرکزی بیشتر در نقش مجری خود را جا انداخته است تا سیاستگذار. اما با جهش نرخ ارز پس از چند سال تثبیت مصنوعی آن، قابل پیشبینی بود و بانک مرکزی که قطعا از این واقعیت آگاهی داشت میتوانست با راهکارهای موثر آن را مدیریت کند.
متاسفانه راهکاری هم که برای نرخ ارز وجود دارد و به عنوان یکسانسازی مطرح شده، در حال حاضر اجرای آن غیرممکن شده و دشوار است.