ساره ارباب معروف از اجرای طرح کاشیهای حرم رضوی در مشهد و طرح کاشیهای کاخ گلستان بر روی درختان خشکیده تهران خبر داد.
به گزارش کسب و کار نیوز به نقل از هنر آنلاین ، ساره ارباب معروف هنرمند نقاش و گرافیست در شهر مشهد بر روی درختان خشکیده پارک ملت به اجرای آثار هنر پرداخته است. او درباره این اثر به هنرآنلاین گفت: در این پارک روی دو درخت نگارگری کار کردم که متشکل از رزمآوری در داستانهای ایرانی است و روی دو درخت دیگر نیز از طرح کاشیکاری حرم امام رضا (ع) استفاده کردم به ارائه اثر پرداختم.
وی افزود: فضایی که استفاده کردم در نگارگری روایتی داستانی دارد که وقتی مردم از کنار آن رد میشوند ناخودآگاه این روایت را دنبال میکنند. در ادامه هم هماهنگی نقش و رنگ با تنه درختان وجود دارد. روی دو درخت دیگر هم از آنجایی که آستان قدس نقوش زیادی از کاشیهای قدیمی حرم امام رضا (ع) را در اختیار ما قرار داده بود، سعی کردم از این میان چند طرح را انتخاب و روی درختان اجرا کنم. سعی کردم رنگها را در این اثر نیز همراه داشته باشم، برخی خیلی رنگی بودند و برخی خیلی خاموشتر که البته من خودم خاموشترها را بیشتر دوست داشتم.
این هنرمند که در ایام نوروز در سالانه هنرهای شهری بهارستان در سه بخش تخم مرغهای رنگی، دیوارهای کوچک شهر من و درختستان حضور داشته نیز درباره این آثار توضیح داد: در بخش تخم مرغهای رنگی در دو سال گذشته حضور داشتم و تلاش کردم مسیر کارم مرتبط با هم باشد و یک خط فکری را دنبال کنم. در این کار محوریتم روزگار و گردونه روزگار بود و تخم مرغ را مثل تقویم در نظر گرفتم که اتفاقات مختلفی برای افراد در طی سال میافتد. از سوی دیگر روی حال و هوای آدمها و شخصیت فکری آنها کار کردم و حتی رنگها نیز از همین موضوع گرفته شده است. از عکسهای پرسنلی افراد مختلف در تمام سنین استفاده کردم و اتفاقاتی که در یک سال گذشته رخ داده بود را روی این تخم مرغها اجرا کردم. در عین حال برای رنگینی فضا از رنگهای مختلف بهره گرفتم که فضا، عکس صرف نباشد.
وی همچنین ادامه داد: در بخش تزئینات شهری با عنوان نگارخانه کار کردم. به دلیل اینکه در مسیر روزانه پل صدر را میبینم و ساعتها درترافیک این مسیر هستم. آنچه که بیش از همه نظر را جلب میکند، دیده نشدن آسمان آبی است و فضای خاکستری در این منطقه بسیار حاکم است. بنابراین بسیار دوست داشتم تا این فضای خاکستری شکسته شود و مدت زمان زیادی که برای شهروندان به دلیل ترافیک در این مسیر میگذرد کمی تلطیف شود. بنابراین به این فکر افتادم که هر کدام از پایههای پل شبیه یک ساختمان باشد. من همواره از نقاشی ایرانی در آثارم استفاده میکنم، بنابراین برای طراحی پایههای این پل از خانههای نگارگری ایرانی استفاده کردم و یک خانه ذهنی درست کردم. یک جور تضاد فرهنگی را در نظر گرفتم این که در گذشته چقدر رنگ در شهر وجود داشت در حالیکه امروز رنگها محدود شده و بیشتر خاکستری دیده میشود. در معماری قدیم چقدر نقش وجود داشته که امروز از بین رفته است به طور مثال در قدیم آجرچینیهای متعددی وجود داشت و امروز هیچ یک از آنها دیده نمیشود. من در این اثر فضای متضاد زندگی معاصر را نشان دادم و در این نگارهها این تضاد احساس میشود و در عین حال سادگی و آرامشی که درچهره کاراکترهای آنها دیده میشود در زندگی امروز دیده نمیشود.
این هنرمند در ادامه در مورد بخش درختستان که به تبدیل درختان خشکیده خیابان ولیعصر به آثار هنری اختصاص دارد، اظهار کرد: موضوع من در بخش درختستان زنده و خاموش بود. موضوع ذهنی من کاشیهایی بود که مدتی پیش در تهران سرقت شدند و خیلی از درختان بواسطه ساختمانسازی خشک شدند. بنابراین کاشیهای قدیمی دیگر امروز در سطح شهر وجود ندارند و باید بازنگری جدیدی روی آنها اتفاق بیفتد. همچنین درختان ولیعصر که میراثی از این سرزمین هستند نیز امروز دیگر آنطور که باید دیده نمیشوند و اکثر آنها خشک شدهاند. به همین دلیل تصمیم گرفتم نقوش کاشیهای متعلق به تهران که بیشتر کاشیهای کاخ گلستان و کاخ نیاوران بود را عکاسی کنم و پس از چاپ با تکنیک دکوپاژ روی درختان خشک شده خیابان ولیعصر(عج) که شهرداری در اختیار ما گذاشته بود، چاپ کنم. خوشبختانه از آنجایی که فضای رنگینی داشت و توجه مردم نسبت به محیط زیست و فضای شهری را به خود جلب کرده بود با بازخوردهای خوبی هم مواجه شدم.
این هنرمند در ادامه درباره برگزاری سالانه بهارستان اظهار کرد: رویداد بهارستان اتفاق خوبی است و با تکرار آن در سالهای اخیر، مردم شهر، امروز به وجود آن عادت کردهاند. این که همزمان با نوروز چه اتفاقی در سطح شهر میافتد و چه آثاری به نمایش در میآیند برای مردم اهمیت دارد. چه در تهران و چه در شهرستانها تلاش شد یک اتفاق هنری رخ دهد و این جذاب است و در جذب توریست هم تاثیرگذار است. امیدوارم این رویداد صرفا مختص بهارستان نباشد و در تمام فصول سال از این دست رویدادها به مناسبتهای مختلف داشته باشیم. با رویداد بهارستان هنر از فضای شخصی خارج شد و مردم را درگیر خود کرد در واقع بهارستان تنها زمانی است که بین مردم و هنرمندان یک چالش شکل میگیرد و این دو در ارتباط مستقیم با یکدیگر قرار میگیرند. بهر حال برای مردم جذاب است که شهر از حالت یکرنگی خارج میشود و حس میکنید یک اتفاق تازه در سطح شهر افتاده است.
ارباب معروف درباره نقاط ضعف این رویداد نیز گفت: نقطه ضعف بهارستان این است که امسال خیلی دیر شروع شد. دوستان در سازمان زیباسازی خودشان هنرمند هستند و وضعیت را درک میکنند. دیر اعلام کردن فراخوان و بعد فشار گذاشتن روی هنرمندان برای تحویل به موقع اصلا اتفاق خوبی نیست و کار را برای هنرمندان سنگین میکند. اگر زمان بیشتری به هنرمندان داده میشد قطعا بهتر بود و آثار با کیفیت بهتری تولید میشد.
وی افزود: توقع سازمان زیباسازی ارائه بهترین کار با قیمت پایین است و هزینههای سازمان زیباسازی هم برای این کار بسیار اندک است. امسال به همین دلایل بسیاری از هنرمندان از حضور در بهارستان انصراف دادند و این بد است چرا که میشد اتفاقات بهتری رخ دهد. البته تکرار در آثار هم وجود دارد که خوب نیست هرقدر این رویداد مخاطب بیشتری داشته باشد باید آثار متنوعتر و خلاقانهتری ارائه شود. در کل اما رویداد بهارستان اتفاقی است که بودنش بهتر از نبودنش است.
این هنرمند در خاتمه پیشنهاد داد: بهتر است سالانه بهارستان برنامهریزی دقیقتری داشته باشند و فراخوان را هم زودتر اعلام کنند تا هنرمندان با ذهن باز و فرصت بهتر با متریال خوبتر کار کنند. از سوی دیگر بهتر است که در بخش داوری از خبرههای فضای هنری کمک گرفته شود و یک تیم مشاوره و داوری هم حضور داشته باشند تا به هنرمندان در بخش اجرا مشاورههای مناسب بدهند.