به گزارش کسب وکار نیوز، عجیب است اینکه آدمها و ارزشهایشان به راحتی مغلوب سرمایهداری و مصرفگرایی میشوند و فراتر از این، حتی توهم نیکی و محبت هم آنان را فرا میگیرد. نمونه بارزش تئوری «از دستفروشها چیزی بخریم، حتی اگر نیاز نداریم» است؛ یعنی مثلاً شما هر روز در راه خانه از هر دستفروشی که دیدید اسپری و کابل شارژ و فندک بخرید؛ حتی اگر از همه این اجناس ۱۰ عدد در خانه داشته باشید. چرا باید این کار را بکنید؟ چون با این کار توهم درآمد کسب کردن به آن دستفروش میدهید و در نهایت به خودتان توهم نیکی کردن به دیگری. حال آنکه تمام این کارها در واقع به ضرر آن دستفروش است. شما در واقع با این کار او را با یک گدا هممرتبه میکنید؛ تنها فرق او با یک گدا (در این نظر) آن است که علاوه بر گدایی، مصرفگرایی (خریدن کالاهایی غیر از آنچه نیاز ضروری است) را هم رواج میدهد و از سوی دیگر، خودتان هم قربانی مصرفگرایی و نظام تولید انبوه، مصرف انبوه میشوید. نمونه دیگر این شکل از توهم متمدن بودن را در زمستان ۹۶ هم دیدیم که با پخش شدن پیامی در شبکههای اجتماعی مبنی بر اینکه بارش برف مداوم روی شاخه درختان باعث سنگینی و سرانجام شکستن آنها میشود، هر فرد چوبی در دست گرفت و درختان محل زندگی خود تا شعاعی را تکاند. پس از آن حرکت دوباره پیامی منتشر شد که گیاهشناسان میگویند این کار اشتباه است، چراکه پوشش برفی را از شاخهها میزداید و این امر باعث یخ زدن شاخهها در مجاورت بیامان با سرما خواهد شد. به نظر میرسد با اندکی تأمل بیشتر راجع به وقایعی که در پیرامونمان رخ میدهد و پرهیز از واکنشهای آنی و احساساتی به پدیدهها، بتوانیم بر این توهم تمدن پیروز شده و واقعاً انسانهای متمدنتری باشیم و باهم، دست در دست هم، از این کره خاکی خانه امنتری برای همگان بسازیم.
توهم تمدن
نیما جنسبافی، کارشناس علوم اجتماعی
عجیب است اینکه آدمها و ارزشهایشان به راحتی مغلوب سرمایهداری و مصرفگرایی میشوند و فراتر از این، حتی توهم نیکی و محبت هم آنان را فرا میگیرد.