از سال ۱۹۷۱ که دولت آمریکا پشتوانه طلا برای دلار را حذف و تعهد تحویل یک اونس طلا در مقابل ۳۵ دلار را لغو کرد، نظام پایه دلار – طلا نیز برای دیگر کشورها فروریخت و دوران شناوری ارزها با پشتوانه توان و رشد اقتصادی متناسب با تولید کالا و خدمات هر کشور جایگزین آن شد. در چنین شرایطی اگر افزایش حجم پول متناسب با کالا و خدمات ایجادشده در هر کشور افزایش یابد و جمعیت کافی استفادهکننده از پول و مصرفکننده کالا و خدمات ایجادشده نیز وجود داشته باشد، در این صورت، ثبات در ارزش پول کشور را میتوان انتظار داشت و تورمی رخ نخواهد داد. در غیر این صورت پول منتشرشده بدون پشتوانه ثروت اضافهشده، ارزش و قدرت خود را از دست خواهد داد. وضعیتی که برای بسیاری از کشورها اتفاق افتاده و قاعدتاً باید برای دلار آمریکا نیز اتفاق میافتاد. بسیاری اعتقاد دارند که بیش از۴ دهه است حجم دلار برای دولت آمریکا هزینهای به جز جوهر و کاغذ اسکناس نداشته و طی این سالها دولت آمریکا با چاپ پول کسب ثروت کرده است، اما اینکه چرا با وجود افزایش حجم دلار و بروز اقتصادهای نوظهور در ۲۰ سال اخیر که به محدودتر شدن اقتصاد آمریکا منجر شده، هنوز دلار ارزش خود را از دست نداده است را میتوان به پرتقاضا و پرگردش بودن این ارز نسبت داد. ریسک کمارزش و کمقدرت شدن دلار زمانی است که این پولها محل مصرف نداشته باشد و بازگردد تا از دولت آمریکا مطالبه شود. در این صورت اقتصاد کشور آمریکا فرو میریزد، اما این اتفاق تاکنون رخ نداده، چراکه دلار هنوز جهانرواترین ارز است و توسط اکثر کشورها برای مبادلات بینالمللیشان استفاده و مصرف میشود. اکنون به جز ایالات متحده آمریکا، کشورهای دیگری نظیر اکوادور، زیمبابوه و پورتوریکو از دلار آمریکا به عنوان پول ملی استفاده میکنند. تقریباً سایر کشورها نیز بعد از پول ملی خود از دلار بیشترین استفاده را میکنند. اگر زمانی کشورهای دنیا تصمیم بگیرند به جای دلار از ارز دیگری در روابط اقتصادی بینالمللی خود استفاده کنند، فاجعه سقوط دلار محتمل خواهد بود. طی دهه اخیر دولتهای چین، روسیه و برخی دیگر از کشورها با راهاندازی پیمانهای پولی دوجانبه و چندجانبه و بازار تهاتری کالا تا اندازهای از دلار فاصله گرفتهاند. همچنین با توجه به مراقبت بیشتر و دقیقتر بانک مرکزی اروپا و کشورهای قدرتمند اقتصادی دیگر بر سیاستهای پولی و به ویژه در حفظ ارزش پول خود، میتوان گفت که ارزهایی نظیر یورو، ین و یوان در مقایسه با دلار، پولهای با پشتوانهتری هستند؛ ازاینرو اگر اکثر کشورها تصمیم بگیرند مثلاً از یورو به جای دلار استفاده کنند، تضعیف دلار قطعی خواهد بود. واکنش اخیر در مقابل کاهش بالقوه و بالفعل شمولیت جهانی دلار، ترویج و حمایت از ارزهای دیجیتالی مثل بیتکوین بود که همگی برحسب دلار تعریف شدند و مانند کالاهای ارزشمندی عمل کردند که بخش قابل توجهی از گردش دلار را به خود اختصاص دادند. ارزهای دیجیتالی یک خاصیت دیگر به نفع کشورهای غربی بهویژه آمریکا دارند و آن تسهیل جریان انتقال سرمایه از کشورهای جهان سوم به آمریکا و اروپاست. طبیعی است که امکان رصد کردن نقل و انتقالات ارزی از طریق ارزهای دیجیتالی برای دولتها بسیار کمتر خواهد بود. دولتهایی که درآمد ارزی محدودی دارند بر نقل و انتقال ارز نظارت دارند و بهویژه درباره خروج سرمایه از کشور به صورت ارز حساس هستند. برای غربیها این حساسیت درباره پولشویی و کمک مالی به تروریسم با وجوه دولتی کشورها وجود دارد. بنابراین ارز دیجیتالی میتواند مکانیزمی را فراهم آورد که عمده انتقالات ارزی مردم کشورهای جهان سوم مربوط به هزینه یا سرمایهگذاری در کشورهای توسعهیافته باشد. در این میان باید توجه داشت که گرایش و انگیزه مردم به استفاده از این ارز با جهش ارزش آن تا ۳۰ برابر (مثل بیتکوین) ظرف کمتر از یک سال شدت یافت.
دولتها و بانکهای مرکزی در کشورهای مختلف بعضاً در مقابل پدیده ارزهای دیجیتالی مواضع مختلف موافق و مخالف گرفتهاند، ولی بسیاری از جمله بانک مرکزی کشور ما از کنار آن بیتفاوت عبور کردهاند. به نظر میرسد با بروز آثار استفاده از ارزهای دیجیتالی در آینده شاهد مواضع جدیتری از سوی دولتها و بانکهای مرکزی باشیم. یکی از موضوعاتی که باید به آن توجه جدی شود، این است که اگر ارزهای دیجیتالی برحسب دلار معادلسازی و تعریف نشوند و به ارز دیگری مثل یورو قیمتگذاری شوند احتمالاً شرایط تضعیف دلار و تقویت یورو را فراهم خواهند آورد.
اخیراً دولت ونزوئلا ارز جدید دیجیتالی معادل
یک بشکه نفت را طراحی و عرضه کرده است تا با ارائه آن در آینده بتوان یک بشکه نفت دریافت کرد، اما از آنجایی که هم قیمت نفت در اوپک برحسب دلار تعریف شده و هم برای خرید این ارز دیجیتالی نیز معادل دلاری باید پرداخت شود، آثار ضد دلار در آن مشاهده نمیشود. تصمیم بانک مرکزی ایران مبنی بر چرخش ارز خارجی اول کشور از دلار به یورو نیز دلیل اصلی دیگری غیر از تضعیف دلار دارد و آن هم تهدیدها و تحریمهای آمریکاست، چراکه محل تسویه (clearing) مبادلات دلاری کشورها در نیویورک است و امکان ضبط پولهای ایران وجود دارد. دلیل دوم البته میتواند همان پیشبینی تضعیف دلار در مقابل یورو و پیوستن به کشورهای ضد دلار باشد. به هر حال با توجه به اوضاع سیاسی و اقتصادی کشور به نظر میرسد تصمیم اخیر بانک مرکزی ایران مبنی بر استفاده از یورو به جای دلار در ثبت سفارشها و مبادلات تجاری بینالمللی برای کشور تصمیم درستی بوده است.
همچنین مطالعه کنید:
صدور دسته چک با ثبت اطلاعات در سامانه ملی املاک و اسکان
به گزارش کسب و کار نیوز به نقل از پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی …