سایت خبری تحلیلی کسب و کار استارت آپ | کارآفرینی | دانش بنیان | اقتصاد
آن روزها مدت زمان زیادی نبود که در اتاق ایران مسوولیت گرفته بودم. هنوز خیلی جان داشتم و انگیزه. چند دقیقه بعد، رسیدند. دست دادیم و روبوسی کردیم. مثل همیشه با لبخند گفت: «احوال شما؟؟»
وارد اتاق شدیم و نشستیم. حال و احوال کردیم و از حاشیه‌های سیاست و اقتصاد گفتیم. چند دقیقه نگذشته بود که پیشنهاد کرد به طبقه دهم برویم. داشتند سالن اجتماعات اتاق را بازسازی می‌کردند. به اتفاق به سالن نیمه تمام رفتیم. هیچ کس نبود. همان‌جا نشستیم.
قشنگ مشخص بود که خسته است. من هم خسته بودم، خیلی.
کمی غر زدم و از ناملایمتی ها گفتم. صبوری کرد و شنید. بعد همان لبخند همیشگی روی صورتش پیدا شد. دستی روی زانویم کشید و گفت: نگران نباش. این‌روزها می‌گذرد. اما یادت باشد که هیچ وقت نباید از «پیمودن راه درست» و «خدمت بی منت» غفلت کرد و همیشه باید «خستگی ناپذیر» بود.
محمد نهاوندیان همیشه برای من چیزی جز صبر و لبخند و عقلانیت نیست.از کوره دررفتنش را ندیده‌ام و صدای بلندش را نشنیده‌ام. بارها دیده‌ام به او تندی شده و پیش خودم گفته‌ام این‌بار این مرد از کوره در می‌رود.ولی بازهم جز صبوری و لبخند ندیده‌ام.
اگر تاریخ اتاق‌ایران را به دو دوره قبل و بعد از انقلاب تقسیم کنیم و بخواهیم برای هر دوره بهترین رئیس را برگزینیم،بدون شک باید ازعبدالحسین نیکپور و محمد نهاوندیان یاد کنیم.
در دوره‌ای که سناتور نیکپور ریاست اتاق تهران را بر عهده داشت، بخش خصوصی از قدرت و نفوذ زیادی برخوردار بود. در دوره نهاوندیان هم اتاق بازرگانی جایگاه ویژهای پیدا کرد.
نهاوندیان از آن دست آدم هاست که هیاهو راه نمی‌اندازد. نمایش بازی نمی‌کند و در رفتار و گفتارش توهین جایی ندارد. اما شانه‌اش پهن است. آن‌قدر که هرچه تهمت و ناروا بارش کنند، تحمل می‌کند.
این‌روزها که شاهد هجومی ناجوانمردانه به ایشان هستم، باز هم پیش خودم می گویم این بار این مرد از کوره در می رود اما باز هم مطمئنم جز صبوری و لبخند چیزی در میان نخواهد بود.
