فصل شانزدهم
تفاوتهای بین زنان و مردان را میتوان به الگوهای فرهنگی نسبت داد. در تئوری فمینیستی تحلیل جنسیت همواره کانون توجه بوده و آن را گاه به جنبشهای سازمانیافته برای حقوق زنان و گاه به نظریهای که به برابری زن و مرد از جنبههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حقوقی معتقد است، معنا کردهاند. فمینیسم نهضت اجتماعی است که هدف آن بهدست آوردن پایگاهی مساوی با مردان در زمینههای مختلف با زنان است. نظریه فمینیستی، یک رشته پژوهش درباره زنان است که به طور ضمنی یا رسمی نظام فکری گسترده و عامی را درباره ویژگیهای بنیادی زندگی اجتماعی و تجربه انسانی از چشمانداز یک زن ارائه میدهد و با پژوهش فراوان موقعیت و تجربههای زنان را در جامعه بررسی میکند و مدعی است که میتواند جهان بهتری برای زنان بسازد. فمینیسم فقط به معنای مونث یا زن بودن نیست و این معنا را تاکید نمیکند که پژوهش باید زنانه باشد. کانون توجه در فمینیسم روی آزادی یا رهایی است. دیدگاه فمینیسم میگوید که چون زنان به حاشیه رانده شدهاند، قادرند دید منحصر به فرد و قابل توجهی از جهان داشته باشند که برای گروههای غالب در دسترس نیست. فمینیستها معمولا علاقهمند هستند نحوه تاثیر جنسیت بر اقتدار و استقلال پژوهشگر را بهتر درک کنند و دریابند که جنسیت چه نقشی در نوع پاسخهای دریافتی در یک مصاحبه دارد. در واقع پژوهش فمینیستی به همان اندازه که توسط رویکرد نظری و موضوع آن مشخص میشود، توسط روش آن هم مشخص میشود. یکی دیگر از مشخصههای پژوهش فمینیستی این است که به جای اینکه فقط پژوهشگر اجازه بیان داشته باشد، امکان بیان را برای افراد فراهم میکند. با توجه به این ویژگی، فمینیستها از کنترل در مصاحبه چشمپوشی کرده و به جای نشستهای پرسش و پاسخ سازمانیافته، آنها را به صورت دوستانه وارد بحثهای آزاد میکنند. معمولا مرحله تفسیر و تحلیل دادهها با موضوعاتی چون قدرت و عدم تساوی بین پاسخگو و پژوهشگر آمیخته است. عدهای برای رفع این مشکل موضوع بازاندیشی را مطرح میکنند. بازاندیشی به این معناست که دانش تولیدشده میتواند در یک فرایند مداوم و باز تغییر کند. ازاینرو از دید فمینیستها ادعاهای شناختی ماهیت موقتی، رویکردی و جزئی دارند. تولید تئوری به عنوان یک فعالیت اجتماعی دیده میشود که به لحاظ فرهنگی، اجتماعی و تاریخی ریشهدار است. تمایز اصلی روش پژوهش فمینیسم که از مجموعه نظریههای جنسیتی در جامعهشناسی و پژوهش است، تمرکز اصلی فرایند پژوهش در این روش، بر جنس زن است، ولی این بدین معنا نیست که پژوهشگر بایستی زن باشد، بلکه مردان نیز میتوانند در حوزه پژوهشی نظریههای جنسیتی که شامل فمینیسم و نظریه ناسره، مشروط بر اینکه محور بحث، زنان باشند، پژوهش کنند.