فصل چهارم
با تامل و درنگ در پیرامون خود، درمی یابیم که از طریق نظام علائم، پیام ها را به یکدیگر و به خود منتقل کنیم. زبان دارای چنین نظامی است و گفته میشود که زبان، بازی بی پایان نشانههاست. اما در موارد دیگری نیز مانند نمادهای ریاضی، دستگاه علائم موسیقی، تصاویر، علائم جادهها و غیره اشارههای غیرکلامی وجود دارد. نشانهشناسی مطالعه نظام های علائم است، به ویژه مطالعه اینکه چگونه اشیا (مانند حروف الفبا) میتوانند انتقالدهنده معنی باشند و چگونه نظام علائم به رفتار آدمی مربوط میشود. نشانه بهطور کلی مفهومی تحلیلی است و تحلیلگر ابتدا در هر حال با متن روبهرو میشود و سپس برای تحلیل متن ممکن است به ابزاری به نام نشانه و چگونگی همنشینی آن با نشانههای دیگر در سایر نظام های نشانه ای متوسل شود. نشانهشناختی از لحاظ روش، به پارادایم تفسیری و پارادایم انتقادی تعلق دارد. بر این اساس، واقعیت توسط امر بیرونی مانند واژه ایدئولوژی تحریف میشود و وظیفه پژوهشگر آشکارسازی این واقعیت تحریفشده خواهد بود. مانند بسیاری از روشهای کیفی، چارچوب نظری روش نشانهشناختی نیز با توجه به پارادایم های انتقادی و تفسیرگرایانه شکل گرفته است و به جای اندازه گیری بر تفسیر تاکید میکند. تحلیل نشانهشناختی، یکی از روشهای تحلیل کیفی است که به بررسی دال ها در یک متن جهت دستیابی به معانی آن به ویژه معانی نهفته در یک متن می پردازد. نشانهشناختی علم مطالعه نشانههاست. نشانهشناختی به مطالعه موضوعاتی می پردازد که برای انسان معنادار باشد. از اینرو نشانهشناختی با توجه به ماهیتی که دارد به حوزههای مختلف علمی ربط پیدا میکند و به هر کدام یکسری خدمات ارائه میدهد. از علوم اجتماعی مثل جامعهشناسی، انسان شناسی، ارتباطات و… گرفته تا هنر، علوم تجربی، ریاضیات و هر آنچه با پدیدههای معنادار برای انسان سر و کار داشته باشد، همه و همه میتوانند در نشانه شناسی مورد بحث قرار بگیرند. اهمیت این تحلیل در حدی است که برخی نشانه شناسان ادعا میکنند که میتوان همهچیز را تحلیل معناشناسانه کرد؛ معناشناسی از نظر آنان، ملکه علوم تفسیری محسوب میشود؛ یعنی شاه کلیدی که با کمک آن معنای همه¬ چیزهای دنیا برای ما روشن میشود. برخی از وجوه کاربرد این تحلیل عبارتند از: ۱-واکاوی معنی نهفته در پیام ۲- تحلیل متون چند نظامه ۳- تحلیل نشانهشناختی در دیگر حوزهها
از تمایزات عمده روش پژوهش تحلیل نشانهشناختی با سایر روشهای پژوهش کیفی این است که این روش نه به دنبال تولید نظریه است و نه درصدد تبیین جوهره خاص و بینالاذهانی می باشد، بلکه این روش با بررسی «دال ها» در یک متن درصدد دستیابی به «معانی نهفته» در آن می باشد. بنابراین محتوای آن بسیار گستردهتر از بسیاری از روشهای پژوهش کیفی است. مراحل کلی انجام پژوهش با استفاده از روش «تحلیل شناختی» همانند دو روش ذکرشده در شمارههای قبل با تفاوت های اساسی در روش انجام هر مرحله است.