ورشکستگی بانکها اگرچه در این روزها با طرح بحثهایی چون به خطر افتادن سپردههای مردم، عدم پاسخگویی موسسات مالی و اعتباری به تعهدات خود به سپردهگذاران و همچنین کمبود منابع مالی بانکها و طرح ادغام آنها مطرح شده، اما رئیس پژوهشکده پولی و بانکی معتقد است شایعه ورشکستگی بانکها واقعیت ندارد. به گفته وی، اگر صحبت از ادغام بانکها میشود دال بر وضعیت مالی بد یا بحرانی بانکها نیست، اما در مقابل به اعتقاد برخی از کارشناسان، بررسی گزارشهای حسابرسی بانکها نشان میدهد برخی از بانکها سال ۹۵ را با یک وضعیت قرمز به پایان رساندهاند که نمیشود آن را انکار کرد.
رئیس پژوهشکده پولی و بانکی درباره انتشار شایعههایی درباره ورشکستگی بانکها گفت: هرچند معاونت نظارت بانک مرکزی در این زمینه پاسخگواست، اما باید گفت که این مباحث واقعیت ندارد.
علی دیواندری دیروز (سهشنبه) در نشست خبری به مناسبت برگزاری بیست و هفتمین همایش سالانه سیاستهای پولی و ارزی، در پاسخ به پرسش خبرنگاران با اشاره به اظهارنظرهای مسئولان بانک مرکزی و اطلاعیههای این بانک در رد این شایعات گفت: مشکلی در این زمینه برای سپردهگذاران بانکها وجود ندارد.
رئیس پژوهشکده پولی و بانکی درباره ادغام بانکها و اینکه آیا این اقدام برای جلوگیری از ورشکستگی آنها انجام میشود، اظهار داشت: ادغام یک راهبرد برای کاهش هزینهها و افزایش انرژی و توان موسسههاست و این رویه در همهجای دنیا و در صنایع مختلف برای همافزایی بیشتر انجام میشود. دیواندری ادامه داد: به نظر میرسد در موضوع ادغام بانکها یک خلط مبحث انجام شده است زیرا ادغام به این معنی نیست که موسسههای مربوطه حتما مشکل دارند. وی گفت: اگر در گذشته امور یک موسسه به یک بانک محول شده، این به معنی ادغام نیست زیرا موسسههای مربوطه تعطیل شدند و امور اجرایی آن به بانکها واگذار شد.
ضرورت همگرایی بازارهای پولی و بازار بدهی
دیواندری با تاکید بر اینکه نباید نرخ سودهای بانکی را در بستری جدا از کل بازار دید، از بازار بدهی، بازار سرمایه و صندوقهای سرمایهگذاری در بورس به عنوان دیگر بازارهای موازی نظام بانکی یاد کرد و گفت: اگر هماهنگی بین این بازارها نباشد، شاهد جابهجایی منابع خواهیم بود و ممکن است در جهت تامین مالی اقتصاد حرکت نکنند.
زیان انباشته بانکها رو به افزایش است
علی مروی، استاد دانشگاه در این رابطه به «کسبوکار» میگوید: درباره وضعیت کنونی بانکها دو نکته باید گفت؛ اول اینکه بانک مرکزی بهتر است به جای اینکه در دام مسائل سیاسی بیفتد، مسائل کاری خود را انجام دهد. برای این امر بهتر است بانک مرکزی به دلیل اهمیتی که دارد، مانند سایر کشورها در کشور ما نیز به عنوان قوه جداگانه شناخته شده و از دولت جدا شود. بانک مرکزی میتوانست فارغ از بحث سیاسی نظر کارشناسی خود را ارائه بدهد و کسانی که هشدار میدهند اوضاع خوب نیست را به باد انتقادهای سیاسی نگیرد. نکته دوم این است که مسئولان بانکی چگونه میگویند به شایعات توجه نکنیم در حالی که اگر گزارشهای حسابرسی بانکها را نگاه کنند برخی از بانکها پایان سال ۹۵ را با وضعیت قرمز تمام کردهاند. این دیگر نه شایعه است و نه دعوای سیاسی. گزارش حسابرسی است که در کدال بورس و حساب بانکها نیز مشخص است.
وی با اشاره به اینکه بحران بانکی در حال شکلگیری است و مثل بهمن نخستین حرکت خود را نشان میدهد، تاکید میکند: ولی این بحران قابل کنترل است. باید تلاش کنیم آن را مهار کنیم. بانکها هنوز به مرحله ورشکستگی نرسیدهاند، اما زیان انباشته آنها در حال افزایش است و سودی که عاید آنها میشود، دیگر کفاف مخارجشان را نمیدهد. ادغام در این مرحله تنها کاری که میکند این است که مقداری ممکن است حالت سکون در وضعیت موجود ایجاد کند. یعنی در یک دوره زمانی یک ساله و ۶ ماهه حسابها را بلوکه میکنند، در حالی که بعد از آن اتفاق خاصی نمیافتد یا وضعیت تغییر مطلوبی نخواهد کرد. اگر ادغام راهحل خوبی بود باید درباره کاسپین جواب میداد.
وی توضیح میدهد: درباره ادغام دو نکته مهم وجود دارد؛ اول اینکه باید این پرسش را مطرح کرد که اگر دو بانک مشکلدار را با هم ادغام کنیم آیا مشکل حل میشود؟ مشخصا جواب منفی است. در این حالت مشکل بانکها بزرگتر میشود. نکته دوم این است که گاهی یک بانک مشکلدار با موسسه خوب ادغام میشود آن وقت چه اتفاقی میافتد؟ یعنی بانکی که خوب کار میکرده از این پس دچار آسیب میشود و معلوم نیست از پس آن بربیاد یا نه. پس ادغام در شرایط فعلی معنی نمیدهد. اما ادغام در کشورهای دیگر در شرایطی که بانکها یا موسسات رو به رشد هستند و طرح توسعهای دنبال میشود، طبیعتا فرق دارد و اثر مطلوبی خواهد داشت.