سید احمد قاسمی، عضو هیات پژوهشکده فرهنگ و هنر و معماری
خانوادههایی که در قالب گردشگران، هنردوستان، فرهنگشناسان، مسافران اماکن زیارتی، حامیان طبیعت، علاقهمندان به کسب دانش و مهارت و… برای بهرهمندی از فرصتهای خالی مانند تعطیلات اداری یا مرخصیها یا بازنشستگی یا تعطیلات تابستانی و… مایل هستند برای آنها برنامههای مشخص و سبد یا پرتفوی خدمات جامع اوقات فراغت وجود داشته باشد تا از زمانهای فراغت خود یا خانواده حداکثر استفاده را ببرند.
امروزه بخش زیادی از سرمایههای جامعه ما که نیاز جامعه برای دریافت کالا و خدمات اوقات فراغتی است مانند نیازهای کودکان مدرسهای در تابستان یا نیاز خانوادهها در زمان تعطیلات یا نیاز گردشگران در زمان مراجعه به مناطق روستایی یا دریا و… و سایر نیازها که فرصتهای بازار برای عرضه کالا و خدمات است به در میرود که حداقل ما را با دو خسارت بزرگ مواجه میسازد:
اول اینکه کسبوکارهای اوقات فراغت همراه با تولید کالا و خدمات عمدتا ضروری است که میتواند به توانمندیهای جامعه و قابلیتهای فردی و اجتماعی کمک کند مانند آموزش شنا یا آموزش امدادگری یا آموزشهای ورزشی برای دانشآموزان یا ساخت محصولات صنایع دستی و مراکز گردشگری مناسب و… که بیتوجهی به آن بخش زیادی از فرصتها را بهسمت نیازهای کاذب و غیرمفید هدایت میکند.
دوم اینکه ارزش افزوده بالایی که این صنعت در دنیا ایجاد کرده که بالغ بر ۴۰ درصد از تولید ناخالص جهانی و بیش از ۷۰ درصد از حجم اشتغالهای مفید جامعه شامل میشود را از جامعه سلب کرده و مانع تحقق تولید درآمد اقتصادی سالم از محل کار و فعالیت موثر
میشود.
با ایجاد بسترهای مورد نیاز در زمینه اوقات فراغت و قابلیتهای فراوانی که این فعالیتها دارد تا حدی که در جهان عنوان صنعت اوقات فراغت را برای آن تعیین کردهاند، میتوان دهها هزار عنوان شغل مفید برای آن تعریف کرد و برای صدها هزار نفر شغل پایدار و برای کل جامعه زمینه بهرهمندی از فرصتهای بینظیری که این دسته از کسبوکارها با خود به همراه دارد را ایجاد کرد.
تغییر رفتارهای جامعه از خواستههای رفتاری برای بهرهگیری از فرصتها که بهدلیل بیبرنامه بودن و بیتوجهی مسئولان و متولیان حوزه اشتغال و اوقات فراغت جامعه بر افراد تحمیل میشود میتواند صدمات جبرانناپذیری را به حوزه فرهنگ و اقتصاد جامعه وارد کند. خانوادهها در صورت وجود محصولات خوب و استاندارد و مطمئن در زمینه اوقات فراغت همانطور که در سطح کشورهای توسعه یافته دیده میشود بخش زیادی از سرمایه و درآمد خود را برای استفاده مطلوب از اوقات فراغت مایلند بپردازند و بسیاری از جوانان ما در صورت وجود برنامه منسجم در زمینه اوقات فراغت حاضرند انواع خدمات و محصولات را در این زمینهها عرضه کنند مشروط به حمایت و
هدایت درست.
گام اول تغییر نگرش مدیران جامعه در زمینه تعریف اوقات فراغت است که ما اوقات فراغت را یک کالای اقتصادی بدانیم که یک طرف آن تقاضای حداقل ۸۰ میلیون نفری در داخل و حجم زیادی هم مشتریان خارجی است و یک طرف آن را عرضه بدانیم که در صورت وجود زمینههای قانونی دادن مجوز و ارائه استانداردهای کافی و تعاریف مناسب از بسته مشاغل اوقات فراغت در ایران امکان فعالیت اقتصادی گسترده و سودمند و اشتغالزا برای آن فراهم میشود.
اگر با نگاه موجود و صرفا دولتی و غیر فعال و غیر اقتصادی به موضوع اوقات فراغت نگریسته شود ما در هر دو بخش تامین نیاز جامعه به کالاهای اوقات فراغت سالم و کسب و کارهای پایدار در زمینه مشاغل اوقات فراغت صدمه خواهیم خورد. بنابراین پیشنهاد میشود:
۱- تعریف اقتصاد اوقات فراغت و کسبوکارهای اوقات فراغت و مشاغل اوقات فراغت و بازاریابی اوقات فراغت جایگزین تعاریف سطحی و غلط از مفاهیم اوقات فراغت شود.
۲- سبد جامعی از مشاغل اوقات فراغت در زمینههای ورزشی و آموزشی و گردشگری و صنایع دستی و هنر و… تهیه و ضمن مدلسازی راهکارهای مناسب برای حمایت از این کسب و کارها تدوین و ارائه شود.
۳- اقتصاد اوقات فراغت به عنوان موضوع مهم در حوزه اقتصاد کلان و خرد جامعه مورد توجه دانشگاهها و آموزش و پرورش قرار گیرد و بسترهای آموزشی آن در همه ابعاد
فراهم شود.
۴- بخش زیادی از کسب و کارها بهسمت ارائه خدمات در حوزه اوقات فراغت هدفگیری و هدایت شده و همه سازمانها و نهادها در این زمینه در قالب یک پنجره واحد اوقات فراغت مدیریت و ارزیابی شوند.
۵- فضاهای متمرکزی در همه شهرها و مناطق دارای زمینههای ایجاد مناطق تخصصی اوقات فراغت ایجاد و همه امکانات و کالاها و خدمات در آنجا بهصورت متمرکز و بهصورت خوشه مدیریت شود.
۶- مناطق آزاد تخصصی اوقات فراغت در کشور راهاندازی شود تا افراد حداکثر ارزش افزوده مورد نظر را در زمانهای بهرهگیری از اوقات فراغت کسب کنند.