محمد جوادی قاضیانی
به گزارش کسب و کار نیوز، به طوری که شعارهای انتخاباتی و وعدههایی که کاندیداهای انتخابات میدادند بیشتر حول حوزه اشتغال میچرخید. متاسفانه کشور ما از لحاظ تعداد بیکاران در وضعیت مناسبی به سر نمیبرد. هر ساله افراد زیادی از دانشگاهها فارغالتحصیل میشوند که آینده کاری مناسبی را پیش روی خود نمیبینند و با مشکل بیکاری مواجه میشوند که خود این مشکل علاوه بر بعد مالی، مشکلات اجتماعی را در کشور ایجاد میکند. انتخابات تمام شده و کاندیدای مورد نظر مردم انتخاب شده و وقت شروع کار و تحقق بخشیدن به وعدههای انتخاباتی است. اما وضعیت رشد اشتغال در چهار سال گذشته در کشور ما به چه شکلی بوده است و اینکه در ۴ سال آینده باید چه تغییراتی ایجاد شود که ما در اشتغالزایی موفق باشیم؟ «کسبوکار» در گفتگو با کامران ندری، اقتصاددان و فعال این حوزه این مساله را بررسی میکند.
دولت در ۴ سال گذشته در زمینه اشتغالزایی و کاهش بیکاری موفق بوده است؟
آمارها نشان میدهد در ۴ سال گذشته وضعیت اشتغال تقریبا رو به افزایش بوده است، اما به دلیل اینکه افراد جدیدی وارد بازار کار شدهاند، نرخ بیکاری هم در امتداد آن افزایش پیدا کرده است.
در بهبود فضای کسبوکار و زیرساختها برای رشد اشتغال عملکرد دولت به چه شکلی بوده است؟
تغییر خاصی در فضای کسبوکار در ۴ سال گذشته اتفاق نیفتاده است و با اینکه سیاستهای اقتصادی منطقیتر شدند ولی زیرساختهایی که اقتصاد ما برای رشد کارآفرینی و اشتغالزایی به آنها نیاز دارد، خیلی تغییر نکردهاند. فضای کسبوکار ما آنچنان متحول نشده است و هنوز هم در نظام کسبوکاری ما فسادهایی مثل رشوه، لابیگری و… وجود دارند و در نظام سیاسی ما لابیگری شدیدی در راستای تامین منافع جناحها و گروهها وجود دارد و تغییر ساختاری از جهت بهبود فضای کسب و کار که کارآفرینان بتوانند راحتتر و با هزینه کمتر اهدافشان را پیش ببرند و ایده خودشان را تجاری کنند، به وجود نیامده است. هنوز هم یک کارآفرین و صاحب ایده با مقررات دست و پاگیر اداری و فساد مواجه میشود که دست و پای او را برای تجاریسازی ایده خود میبندد. نظام مالی ما توانایی اینکه بخواهد ایدههای جدید و نو را تامین مالی کند، ندارد. نیروی کار ما به دلایل متعدد انگیزه لازم را برای کار ندارد و کارآفرین با مشکل نیروی کار هم مواجه است و به بیان دیگر بهرهوری نیروی کار پایین است و به همین دلیل ساختار ما برای رشد کارآفرینی و اشتغال هنوز اصلاح نشده است. البته از یکسری سیاستهای شتابزدهای که در گذشته وجود داشتند و مشکلآفرین میشدند، اجتناب شد که گام مثبتی هم بود ولی تغییرات بنیادی که دشوار هم هستند، در این بخش به وجود نیامدهاند.
البته در این مدت تعداد استارتآپها و کسبوکارهای کوچکی که پارکهای علم و فناوری معرفی کردهاند، بیشتر شده است. نظر شما در این مورد چیست؟
بله، در دانشگاهها از آنها حمایت میشود ولی این اتفاق که آنها بتوانند ایده خود را تجاری کنند، نیفتاده است. حمایتهایی از صاحبان ایده شده ولی کفایت نمیکند و صاحبان ایده از این طریق تنها میتوانند ایده خود را در یک مقیاس کوچک پیاده کنند و برای تولید انبوه و برند شدن نیاز به حمایتها و زیرساختهای بسیار بیشتری دارند.
چه موانعی در جهت تجاری شدن ایدهها وجود دارد؟
تجاری شدن ایده یعنی اینکه بر مبنای آن کار ایجاد شود. با موانع بسیاری مثل فساد گسترده، ضعف نظام مالی، مشکلات بازار کار و نظام مالیاتی تقریبا ناکارآمد تجاری شدن ایدهها با مشکل مواجه میشود و حل این موانع کار بسیار سخت و دشواری است. اینکه دولت ما بودجهای دارد و این بودجه را طی یک سال به فعالیتهای مختلف تخصیص میدهد راهحل این مشکلات ساختاری نیست و حل این مشکلات کار بسیار سختی است و اولویت اول ما برای رشد کارآفرینی و تجاریسازی ایدهها مبارزه با فساد گسترده در اقتصادمان است و اینکه نظام مالیمان به ویژه بانکها را با اصلاحاتی اساسی بهبود ببخشیم.
مساله پایین بودن حداقل دستمزدها که بهرهوری نیروی کار را پایین میآورد هم مشکل دیگر ماست که باید نظام حقوق و دستمزدها را اصلاح کنیم و مساله بعدی بدهیهای زیاد دولت است که مطمئنا موانعی را برای دولت در سالهای آینده ایجاد خواهد کرد. به هر حال مسائل و مشکلات ساختاری زیاد هستند و امیدواریم دولت بتواند با این موانع مقابله و به رشد اشتغال و کارآفرینی کمک کند.
مزیت دولت یازدهم در مقایسه با دولت قبل چه بوده است؟
مزیتی که دولت یازدهم در ۴ سال گذشته داشته، این است که اوضاع را بدتر نکرده است و با تصمیمات اصولی تلاش کرده که وخامت اوضاع اقتصادی بدتر نشود و اگر هم اوضاع رو به وخامت بوده تقریبا با همان روند گذشته بوده و آهنگ وخامت اقتصادی کندتر شده اما متوقف نشده است. البته کار هم کار دشواری است و انتظارات زیادی را از دولت نداریم و کار بسیار دشواری پیشروی دولت جدید است.
البته به نظر میرسد زنجیرهای هم که کسبوکارهای کوچک و متوسط و استارتآپها به برندهای بزرگ وصل شوند، شکل نگرفته است. آیا دولت در این حوزه ضعیف عمل کرده است؟
ما باید فضای کلی را آماده کنیم و میتوانیم استارتآپها و کارآفرینیهای کوچک را به شرکتهای بزرگ وصل کنیم تا رشد آنها سریعتر شود. اگر شرکتهای بزرگ ایدههایی داشته باشند که به ارتقای محصول کمک کند میتواند بسیار موثر باشد اما مساله اصلی این است که خود شرکتهای بزرگ با مشکلات عدیده که در راس آنها مشکل مدیریتی است مواجه هستند که همین مشکلات باعث شده است آن شرکتهای بزرگ بیش از اینکه به دنبال ایدههای نو باشند به دنبال رانتها باشند. فضای غیر رقابتی که در اقتصاد ما وجود دارد باعث شده است که مدیران برندهای بزرگ در جهت کشف استعدادها و گرفتن ایدههای نو حرکت نکنند و بیشتر به سمت گرفتن حمایتهای بیشتر از دولت و رانت بیشتر از دولت حرکت کنند و این طور مدیرانی که به دنبال رانت و حمایتهای دولتی هستند همیشه با توجیه میآیند و میگویند که اگر فلان کمک دولتی نباشد ما دیگر قادر به ادامه فعالیت نخواهیم بود و… که این رفتارها تشخیص بین حرف درست و منطقی با مبنای اقتصادی از حرف غیرمنطقی را برای دولت بسیار سخت میکند و با توجه به اینکه در اقتصاد ما خیلی شفافیت وجود ندارد، و تصمیمگیری در این فضا دشوار است دولت جدید کار بسیار سختی را در پیش رو دارد و خیلی نمیتوان در کوتاهمدت منتظر بود که تغییرات اساسی ایجاد شود و احتمال میدهم که همان روند ادامه پیدا کند و در همان حد ۴سال گذشته بماند و اگر مشکلات ساختاری و بنیادی حل نشوند بهتر است که همان روند ۴سال گذشته ادامه پیدا کند.
به گزارش کسب و کار نیوز، به طوری که شعارهای انتخاباتی و وعدههایی که کاندیداهای انتخابات میدادند بیشتر حول حوزه اشتغال میچرخید. متاسفانه کشور ما از لحاظ تعداد بیکاران در وضعیت مناسبی به سر نمیبرد. هر ساله افراد زیادی از دانشگاهها فارغالتحصیل میشوند که آینده کاری مناسبی را پیش روی خود نمیبینند و با مشکل بیکاری مواجه میشوند که خود این مشکل علاوه بر بعد مالی، مشکلات اجتماعی را در کشور ایجاد میکند. انتخابات تمام شده و کاندیدای مورد نظر مردم انتخاب شده و وقت شروع کار و تحقق بخشیدن به وعدههای انتخاباتی است. اما وضعیت رشد اشتغال در چهار سال گذشته در کشور ما به چه شکلی بوده است و اینکه در ۴ سال آینده باید چه تغییراتی ایجاد شود که ما در اشتغالزایی موفق باشیم؟ «کسبوکار» در گفتگو با کامران ندری، اقتصاددان و فعال این حوزه این مساله را بررسی میکند.
دولت در ۴ سال گذشته در زمینه اشتغالزایی و کاهش بیکاری موفق بوده است؟
آمارها نشان میدهد در ۴ سال گذشته وضعیت اشتغال تقریبا رو به افزایش بوده است، اما به دلیل اینکه افراد جدیدی وارد بازار کار شدهاند، نرخ بیکاری هم در امتداد آن افزایش پیدا کرده است.
در بهبود فضای کسبوکار و زیرساختها برای رشد اشتغال عملکرد دولت به چه شکلی بوده است؟
تغییر خاصی در فضای کسبوکار در ۴ سال گذشته اتفاق نیفتاده است و با اینکه سیاستهای اقتصادی منطقیتر شدند ولی زیرساختهایی که اقتصاد ما برای رشد کارآفرینی و اشتغالزایی به آنها نیاز دارد، خیلی تغییر نکردهاند. فضای کسبوکار ما آنچنان متحول نشده است و هنوز هم در نظام کسبوکاری ما فسادهایی مثل رشوه، لابیگری و… وجود دارند و در نظام سیاسی ما لابیگری شدیدی در راستای تامین منافع جناحها و گروهها وجود دارد و تغییر ساختاری از جهت بهبود فضای کسب و کار که کارآفرینان بتوانند راحتتر و با هزینه کمتر اهدافشان را پیش ببرند و ایده خودشان را تجاری کنند، به وجود نیامده است. هنوز هم یک کارآفرین و صاحب ایده با مقررات دست و پاگیر اداری و فساد مواجه میشود که دست و پای او را برای تجاریسازی ایده خود میبندد. نظام مالی ما توانایی اینکه بخواهد ایدههای جدید و نو را تامین مالی کند، ندارد. نیروی کار ما به دلایل متعدد انگیزه لازم را برای کار ندارد و کارآفرین با مشکل نیروی کار هم مواجه است و به بیان دیگر بهرهوری نیروی کار پایین است و به همین دلیل ساختار ما برای رشد کارآفرینی و اشتغال هنوز اصلاح نشده است. البته از یکسری سیاستهای شتابزدهای که در گذشته وجود داشتند و مشکلآفرین میشدند، اجتناب شد که گام مثبتی هم بود ولی تغییرات بنیادی که دشوار هم هستند، در این بخش به وجود نیامدهاند.
البته در این مدت تعداد استارتآپها و کسبوکارهای کوچکی که پارکهای علم و فناوری معرفی کردهاند، بیشتر شده است. نظر شما در این مورد چیست؟
بله، در دانشگاهها از آنها حمایت میشود ولی این اتفاق که آنها بتوانند ایده خود را تجاری کنند، نیفتاده است. حمایتهایی از صاحبان ایده شده ولی کفایت نمیکند و صاحبان ایده از این طریق تنها میتوانند ایده خود را در یک مقیاس کوچک پیاده کنند و برای تولید انبوه و برند شدن نیاز به حمایتها و زیرساختهای بسیار بیشتری دارند.
چه موانعی در جهت تجاری شدن ایدهها وجود دارد؟
تجاری شدن ایده یعنی اینکه بر مبنای آن کار ایجاد شود. با موانع بسیاری مثل فساد گسترده، ضعف نظام مالی، مشکلات بازار کار و نظام مالیاتی تقریبا ناکارآمد تجاری شدن ایدهها با مشکل مواجه میشود و حل این موانع کار بسیار سخت و دشواری است. اینکه دولت ما بودجهای دارد و این بودجه را طی یک سال به فعالیتهای مختلف تخصیص میدهد راهحل این مشکلات ساختاری نیست و حل این مشکلات کار بسیار سختی است و اولویت اول ما برای رشد کارآفرینی و تجاریسازی ایدهها مبارزه با فساد گسترده در اقتصادمان است و اینکه نظام مالیمان به ویژه بانکها را با اصلاحاتی اساسی بهبود ببخشیم.
مساله پایین بودن حداقل دستمزدها که بهرهوری نیروی کار را پایین میآورد هم مشکل دیگر ماست که باید نظام حقوق و دستمزدها را اصلاح کنیم و مساله بعدی بدهیهای زیاد دولت است که مطمئنا موانعی را برای دولت در سالهای آینده ایجاد خواهد کرد. به هر حال مسائل و مشکلات ساختاری زیاد هستند و امیدواریم دولت بتواند با این موانع مقابله و به رشد اشتغال و کارآفرینی کمک کند.
مزیت دولت یازدهم در مقایسه با دولت قبل چه بوده است؟
مزیتی که دولت یازدهم در ۴ سال گذشته داشته، این است که اوضاع را بدتر نکرده است و با تصمیمات اصولی تلاش کرده که وخامت اوضاع اقتصادی بدتر نشود و اگر هم اوضاع رو به وخامت بوده تقریبا با همان روند گذشته بوده و آهنگ وخامت اقتصادی کندتر شده اما متوقف نشده است. البته کار هم کار دشواری است و انتظارات زیادی را از دولت نداریم و کار بسیار دشواری پیشروی دولت جدید است.
البته به نظر میرسد زنجیرهای هم که کسبوکارهای کوچک و متوسط و استارتآپها به برندهای بزرگ وصل شوند، شکل نگرفته است. آیا دولت در این حوزه ضعیف عمل کرده است؟
ما باید فضای کلی را آماده کنیم و میتوانیم استارتآپها و کارآفرینیهای کوچک را به شرکتهای بزرگ وصل کنیم تا رشد آنها سریعتر شود. اگر شرکتهای بزرگ ایدههایی داشته باشند که به ارتقای محصول کمک کند میتواند بسیار موثر باشد اما مساله اصلی این است که خود شرکتهای بزرگ با مشکلات عدیده که در راس آنها مشکل مدیریتی است مواجه هستند که همین مشکلات باعث شده است آن شرکتهای بزرگ بیش از اینکه به دنبال ایدههای نو باشند به دنبال رانتها باشند. فضای غیر رقابتی که در اقتصاد ما وجود دارد باعث شده است که مدیران برندهای بزرگ در جهت کشف استعدادها و گرفتن ایدههای نو حرکت نکنند و بیشتر به سمت گرفتن حمایتهای بیشتر از دولت و رانت بیشتر از دولت حرکت کنند و این طور مدیرانی که به دنبال رانت و حمایتهای دولتی هستند همیشه با توجیه میآیند و میگویند که اگر فلان کمک دولتی نباشد ما دیگر قادر به ادامه فعالیت نخواهیم بود و… که این رفتارها تشخیص بین حرف درست و منطقی با مبنای اقتصادی از حرف غیرمنطقی را برای دولت بسیار سخت میکند و با توجه به اینکه در اقتصاد ما خیلی شفافیت وجود ندارد، و تصمیمگیری در این فضا دشوار است دولت جدید کار بسیار سختی را در پیش رو دارد و خیلی نمیتوان در کوتاهمدت منتظر بود که تغییرات اساسی ایجاد شود و احتمال میدهم که همان روند ادامه پیدا کند و در همان حد ۴سال گذشته بماند و اگر مشکلات ساختاری و بنیادی حل نشوند بهتر است که همان روند ۴سال گذشته ادامه پیدا کند.