گاهی میگویند 11 درصد، گاهی ۵ و گاهی ۷د رصد و مشخص نیست کدامیک از این ارقام به صورت دقیق درست است؛ یا آمارها درست نیست یا آمارها بازیچه بحثهای سیاسی است. اینکه کدام درست است هنوز هم روشن نیست. ما حتی بین مراکز آمار رسمی مثل بانک مرکزی و مرکز آمار رویه شفافی نداریم. گاهی اختلاف این آمارها بیش از ۴ درصد است. در صورتی که آمار نباید بازیچه دست مسئولان باشد. مثلا در سال ۹۴ هر مرکزی درباره نرخ رشد صحبتی میکرد، همه تکذیب میکردند، ولی باز اعلام نشد و در نهایت گفتند 0.9 بدون احتساب نفت است. مانند همین رویه در سال ۹۲ و ۹۳ بود. یک عدد اعلام میشود و باز همان عدد تغییر میکند یا تکذیب میشود. اینها به دلیل عدم شفافیت و محرمانه بودن امور اقتصادی است. بنابراین اول باید همهچیز شفاف شود. بعد از آن باید ببینیم این جهش ناشی از چه تغییراتی بوده است. گاهی ناشی از ظرفیت فروش نفت یا قیمت نفت است که این چندان در اقتصاد کشور قابل ملاحظه نیست. از سوی دیگر نمیشود چنین رشدی را ماندگار کرد. ممکن است سالهای بعد چنین ظرفیتی نداشته باشیم یا قیمت نفت کمتر شود. در کشور ما حداقل بخش مسکن موتور محرک خیلی از بخشها در کشور است، هم به لحاظ اشتغالزایی و هم به لحاظ راهاندازی کارگاهها. سایر بخشها نیز مثل کشاورزی ظرفیت زیادی دارد، اما بسیاری از محصولات کشاورزی ما دچار نوساناتی است، چرا که تجهیزات برای نگهداری و تبدیل آن را ندارند صورتی که از همین بخش کشاورزی میتوان رشد اقتصادی ایجاد و اشتغالزایی کرد. بخش دیگر مثل لوازم خانگی است که دولت میتواند با سیاست تزریق نقدینگی به آنها کمک کند که تجهیزات خود را نو کنند تا دیگر نیازی به واردات نباشد. لزومی نیست همیشه از خارج وارد کرد. میشود در داخل هم تولید کرد و ساخت. مردم پول ندارند اما دولت میتواند بخشی از پول آنها را فراهم سازد. بخش دیگر حمایت از خودروهایی است که کممصرف هستند. اگر دولت روی این بخشها سرمایهگذاری کند، خیلی از جوانان مشغول به کار میشوند، در حالی که دولتها به این بخش باور نداشتند و همچنین به صنعت و تولید باور نداشتند.
همچنین مطالعه کنید:
در ۱۰۰ روز فعالیت دولت چهاردهم اجرایی شد/ارائه ۴.۸ همت خدمات مالی به دانشبنیانها
به گزارش کسب و کار نیوز ، دولت چهاردهم که فعالیت خود را از ۷ …