گروه تجارت و توزیع
به گزارش کسب و کار نیوز، با این حال سوال مهمی که مطرح میشود، این است که کاندیداها چه اولویتهایی برای اقتصاد کشور در نظر دارند. کدامیک از بخشهای اقتصادی باید در اولویت برنامههای کاندیداها باشد؟ یا مهمتر اینکه اقتصاد کشور از نگاه کاندیداها به چه اصلاحات اقتصادی نیاز دارد؟
شعارهای انتخاباتی نشان میدهد ایجاد شغل، بهبود معیشت مردم و همچنین توزیع عادلانه ثروت میان مردم همچنان در اولویت صحبتهای کاندیداهاست. اگرچه برنامه و راهبرد تحقق این اهداف از نگاه کاندیداها میتواند متفاوت باشد، با این وجود برنامهای که نشانگر تحقق واقعبینانه این اهداف باشد، هنوز از سوی این کاندیداها ارائه نشده است.
از نگاه بخش خصوصی بخش بزرگی از این اهداف با بهبود فضای کسبوکار و رونق تولید دستیافتنی است. از نگاه خصوصیها رونق تولید نیز که پیوند محکمی با بهبود وضعیت صادرات و واردات، تقویت روابط خارجی و… دارد، میتواند به رشد اقتصادی و به دنبال آن اشتغالزایی بینجامد. طبق بررسیهای موجود هر درصد رشد اقتصادی ۱۰۰ هزار شغل ایجاد میکند. با این حساب برای ایجاد میلیونی شغل نیز باید درصدی بالا از رشد اقتصادی را تجربه کرد. مثلا برای ایجاد ۲ میلیون شغل باید ۲۰ درصد رشد اقتصادی داشت و رشد اقتصادی هم وابسته به فضای کسبوکار است. حال اینکه این رونق از چه طریقی حاصل میشود، باید آن را از منظر کارشناسانه دید.
بررسیها نشان میدهد با وجود اینکه اقتصاد کشور در این سالها رشدی ۸ درصدی را تجربه کرده و تورم تکرقمی شده، تولید کماکان در رکود به سر میبرد و بازار عرضه و تقاضای محصولات داخلی نیز نابرابر است.
محمد حسین برخوردار، عضو اتاق بازرگانی تهران:
تعیین تکلیف مجوزها برای فعالان بخش خصوصی
صحبتهای کاندیداها باید بر اساس اعداد و ارقام بوده و شعاری نباشد. ما کشوری هستیم با درآمد نفت و درآمد مالیاتی. میزان درآمدها و هزینههای ما مشخص است. کاندیداها باید براساس این واقعیتها نظر بدهند. مثلا براساس آمار و ارقام بگویند که میتوانند چقدر شغل ایجاد کنند، چه برنامهای برای صادرکنندگان دارند، چطور میتوانند دوباره به کارخانهها رونق دهند، با چه سیاستهایی میخواهند تولید را صادراتمحور کنند یا چطور میتوانند در بخش صادرات غیرنفتی سرمایهگذاری داشته باشند. برای مبارزه با فساد اداری که منجر به فساد اقتصادی میشود چه برنامههایی دارند؟ آنها چطور میتوانند جلوی مفسدههای اقتصادی که به قدرتها وصل میشوند را بگیرند؟ برای رفع قوانین دست و پاگیر چه طرحی دارند؟ در این رابطه چه قوانینی در مجلس به تصویب میرسانند؟ اگر کاندیداها در پاسخ به این سوالات بر اساس آمارهای واقعی عمل کنند، هم مردم انتخاب بهتری دارند و هم برنامههای پیشروی کاندیداها برای اقتصاد کشور روشن است. مثلا برای بهبود فضای کسبوکار که در آینده اقتصاد کشور نقش بسیار مهمی دارد و به دنبال آن اشتغالزایی و رونق ایجاد می شود، کاندیداها میتوانند دولت الکترونیک ایجاد کنند و به این واسطه خیلی از نگرانیهای اقتصادی کشور را حل کنند. پس از آن دولت الکترونیک و وزارتخانهها باید مراقب باشند تا مشکلی پیش نیاید و در این راستا با همدیگر به صورت هماهنگ قدم بردارند. مورد دیگر این است که کاندیداها برای رونق اقتصادی کشور در قالب یک چارت سازمانی مشخص کنند که کارآفرینان و فعالان بخش خصوصی مجوز کدامیک از نهادها را لازم دارند یا برای کاهش تعداد سازمانهای مورد نظر برنامه خود را بگویند و به صراحت اعلام کنند که برای راهاندازی یک کسبوکار مراجعه به کدام سازمانها دیگر ضروری نیست. به عبارتی مجوزهای مورد نیاز بخش خصوصی برای فعالیت را تعیین تکلیف کنند.
حسن مرادی، استاد دانشگاه:
حل مشکل اشتغال روستاها
اکثر برنامههای انتخاباتی شعار است و کمتر کاندیدایی برنامه دارد. مثلا میگویند در فاصله کوتاهمدت چند میلیون شغل ایجاد میکنیم، در حالی که اشتغالزایی یکی از سختترین عملکردهای سیستم اداری دولت است. مثلا خیلی راحت میگویند چون قنات حفر کردهایم مشکل بیکاری را حل میکنیم، در حالی که این نوع راهکارها جواب نمیدهد و نیاز بهسازوکار ویژه دارد. باید بگویند با چه سرمایهای و از چه طریقی و با چه وامی و از طریق چه بخشی سعی در انجام این شعارها دارند. از طرفی باید روشن شود که کاندیداها با چه فرایندی و چه عملکردی و چه راهکاری قدم بر میدارند. در برنامههای آنها هیچ راهکاری دیده نمیشود و همچنین خبری از برنامه و اصول مشخص نیست. بدون آمار و براساس ظن و گمان که نمیشود دغدغههای اقتصادی مردم را حل کرد. همه میدانند که مردم گرفتارند، نیازی نیست کاندیداها نیز به جای ارائه برنامه از گرفتاری مردم بگویند. به نظر میرسد یکی از مهمترین مسائل اقتصادی در حال حاضر نبود شغل در روستاهاست. با وجودی که روستاها روز به روز در حال بزرگتر شدن هستند، دولتها باید برای فارغالتحصیلان روستایی و همچنین حل مشکلات روستا ها برنامه داشته باشند.ایجاد اشتغال در روستا هم البته نیاز به سرمایهگذاری دارد. هر کاندیدایی که شعار کارآفرینی و ایجاد شغل میدهد، باید منبع سرمایه آن کارآفرینی و آن شغل مشخص را معرفی کند و به مردم بگوید به چه میزان و در کدام بخشها این سرمایهگذاریها رخ خواهد داد.
به گزارش کسب و کار نیوز، با این حال سوال مهمی که مطرح میشود، این است که کاندیداها چه اولویتهایی برای اقتصاد کشور در نظر دارند. کدامیک از بخشهای اقتصادی باید در اولویت برنامههای کاندیداها باشد؟ یا مهمتر اینکه اقتصاد کشور از نگاه کاندیداها به چه اصلاحات اقتصادی نیاز دارد؟
شعارهای انتخاباتی نشان میدهد ایجاد شغل، بهبود معیشت مردم و همچنین توزیع عادلانه ثروت میان مردم همچنان در اولویت صحبتهای کاندیداهاست. اگرچه برنامه و راهبرد تحقق این اهداف از نگاه کاندیداها میتواند متفاوت باشد، با این وجود برنامهای که نشانگر تحقق واقعبینانه این اهداف باشد، هنوز از سوی این کاندیداها ارائه نشده است.
از نگاه بخش خصوصی بخش بزرگی از این اهداف با بهبود فضای کسبوکار و رونق تولید دستیافتنی است. از نگاه خصوصیها رونق تولید نیز که پیوند محکمی با بهبود وضعیت صادرات و واردات، تقویت روابط خارجی و… دارد، میتواند به رشد اقتصادی و به دنبال آن اشتغالزایی بینجامد. طبق بررسیهای موجود هر درصد رشد اقتصادی ۱۰۰ هزار شغل ایجاد میکند. با این حساب برای ایجاد میلیونی شغل نیز باید درصدی بالا از رشد اقتصادی را تجربه کرد. مثلا برای ایجاد ۲ میلیون شغل باید ۲۰ درصد رشد اقتصادی داشت و رشد اقتصادی هم وابسته به فضای کسبوکار است. حال اینکه این رونق از چه طریقی حاصل میشود، باید آن را از منظر کارشناسانه دید.
بررسیها نشان میدهد با وجود اینکه اقتصاد کشور در این سالها رشدی ۸ درصدی را تجربه کرده و تورم تکرقمی شده، تولید کماکان در رکود به سر میبرد و بازار عرضه و تقاضای محصولات داخلی نیز نابرابر است.
محمد حسین برخوردار، عضو اتاق بازرگانی تهران:
تعیین تکلیف مجوزها برای فعالان بخش خصوصی
صحبتهای کاندیداها باید بر اساس اعداد و ارقام بوده و شعاری نباشد. ما کشوری هستیم با درآمد نفت و درآمد مالیاتی. میزان درآمدها و هزینههای ما مشخص است. کاندیداها باید براساس این واقعیتها نظر بدهند. مثلا براساس آمار و ارقام بگویند که میتوانند چقدر شغل ایجاد کنند، چه برنامهای برای صادرکنندگان دارند، چطور میتوانند دوباره به کارخانهها رونق دهند، با چه سیاستهایی میخواهند تولید را صادراتمحور کنند یا چطور میتوانند در بخش صادرات غیرنفتی سرمایهگذاری داشته باشند. برای مبارزه با فساد اداری که منجر به فساد اقتصادی میشود چه برنامههایی دارند؟ آنها چطور میتوانند جلوی مفسدههای اقتصادی که به قدرتها وصل میشوند را بگیرند؟ برای رفع قوانین دست و پاگیر چه طرحی دارند؟ در این رابطه چه قوانینی در مجلس به تصویب میرسانند؟ اگر کاندیداها در پاسخ به این سوالات بر اساس آمارهای واقعی عمل کنند، هم مردم انتخاب بهتری دارند و هم برنامههای پیشروی کاندیداها برای اقتصاد کشور روشن است. مثلا برای بهبود فضای کسبوکار که در آینده اقتصاد کشور نقش بسیار مهمی دارد و به دنبال آن اشتغالزایی و رونق ایجاد می شود، کاندیداها میتوانند دولت الکترونیک ایجاد کنند و به این واسطه خیلی از نگرانیهای اقتصادی کشور را حل کنند. پس از آن دولت الکترونیک و وزارتخانهها باید مراقب باشند تا مشکلی پیش نیاید و در این راستا با همدیگر به صورت هماهنگ قدم بردارند. مورد دیگر این است که کاندیداها برای رونق اقتصادی کشور در قالب یک چارت سازمانی مشخص کنند که کارآفرینان و فعالان بخش خصوصی مجوز کدامیک از نهادها را لازم دارند یا برای کاهش تعداد سازمانهای مورد نظر برنامه خود را بگویند و به صراحت اعلام کنند که برای راهاندازی یک کسبوکار مراجعه به کدام سازمانها دیگر ضروری نیست. به عبارتی مجوزهای مورد نیاز بخش خصوصی برای فعالیت را تعیین تکلیف کنند.
حسن مرادی، استاد دانشگاه:
حل مشکل اشتغال روستاها
اکثر برنامههای انتخاباتی شعار است و کمتر کاندیدایی برنامه دارد. مثلا میگویند در فاصله کوتاهمدت چند میلیون شغل ایجاد میکنیم، در حالی که اشتغالزایی یکی از سختترین عملکردهای سیستم اداری دولت است. مثلا خیلی راحت میگویند چون قنات حفر کردهایم مشکل بیکاری را حل میکنیم، در حالی که این نوع راهکارها جواب نمیدهد و نیاز بهسازوکار ویژه دارد. باید بگویند با چه سرمایهای و از چه طریقی و با چه وامی و از طریق چه بخشی سعی در انجام این شعارها دارند. از طرفی باید روشن شود که کاندیداها با چه فرایندی و چه عملکردی و چه راهکاری قدم بر میدارند. در برنامههای آنها هیچ راهکاری دیده نمیشود و همچنین خبری از برنامه و اصول مشخص نیست. بدون آمار و براساس ظن و گمان که نمیشود دغدغههای اقتصادی مردم را حل کرد. همه میدانند که مردم گرفتارند، نیازی نیست کاندیداها نیز به جای ارائه برنامه از گرفتاری مردم بگویند. به نظر میرسد یکی از مهمترین مسائل اقتصادی در حال حاضر نبود شغل در روستاهاست. با وجودی که روستاها روز به روز در حال بزرگتر شدن هستند، دولتها باید برای فارغالتحصیلان روستایی و همچنین حل مشکلات روستا ها برنامه داشته باشند.ایجاد اشتغال در روستا هم البته نیاز به سرمایهگذاری دارد. هر کاندیدایی که شعار کارآفرینی و ایجاد شغل میدهد، باید منبع سرمایه آن کارآفرینی و آن شغل مشخص را معرفی کند و به مردم بگوید به چه میزان و در کدام بخشها این سرمایهگذاریها رخ خواهد داد.