به گزارش کسب و کار نیوز به نقل از ایسنا، در این نشست، مرتضی سرهنگی نویسنده و پژوهشگر با طرح این سوال که چه میزان انقلاب وجنگ بر ادبیات تاثیر گذاشته است؟ توضیح داد: بعد از جنگها و انقلابهای سنتی، معمولا جریانی در جامعه به وجود میآید که درآن،سربازان و افرادی که در جنگ حضور داشتند دست به قلم میبرند و خاطراتشان را مینویسند. در این میان می توان به زندانیان سیاسی یا مبارزانی که زندگی مخفی داشتند اشاره کرد.
وی افزود: در این میان به خصوص اسیران جنگی نقش بسیاری داشتهاند به گونهای که اسمش را ادبیات بازداشتگاهی یا اردوگاهی نهادهاند. ادبیات بازداشتگاهی انسانیترین گونههای داستانی جنگ است. خاطرات اسیران جنگی ما نیز اینچنین است. اگر چه جنگها بر سر مرزها اتفاق میافتد اما ادبیات بیمرز است.
سرهنگی ادامه داد: بسیاری از اتفاقاتی که درجنگ روی میدهد فراتر از خیال است. به عنوان مثال میتوانیم دراین زمینه به خاطرات خانم معصومه آباد اشاره کنیم. او زمانی که همراه چند دختر دیگر اسیر بود از نگهبان عراقی ناخونگیر میگیرد و موهایش را کوتاه میکند. این کار به دو دلیل انجام میشود: نخست برای انیکه جذابیت خودش را کاهش دهد و دوم اینکه بهداشتش حفظ شود؛ سپس آنها با باقیمانده موها طناب درست میکنند و با آن طناب بازی میکنند. بیشک چنین مسئلهای در داستان به آسودگی نمیگنجد و نیازمند این است که نویسنده بسیار قوی باشد. اگر ذهن نویسنده مانند منشور نباشد نمیتواند چنین چیزی را که مانند یک نور بیرنگ است بنویسند و از آن یک طیف رنگی ایجاد کند.
این نویسنده افزود: در خاطره تعلیق وجود ندارد چون یک روایت ساده است اما تحلیل در پایینترین سطح آن شکل میگیرد بنابراین باید با تکنیکهای سادهای مانند جابه جایی فصول بر هیجان آن بیافزاییم.
سرهنگی خاطرنشان کرد اگر این نوشتهها توانست در روح ما نفوذ کند بدون شک ما کالای خوبی برای فروش تولید کردهایم. اکنون زمانهای نیست که بخواهیم جنس متوسط بخریم این مسئله نیز نیازمند آموزش است کسی که آموزش ببیند میتواند داستان خوب کالای خوب تولید کند.متاسفانه در این زمینه غفلت داشتهایم؛ به عنوان مثال میتوانیم در خیابانهای اهواز راه برویم و تعداد زیادی داستان بنویسیم و با هر کسی که میشود و جنگ را دیده است خاطراتش را ثبت کنیم. ادبیات جنگ ادبیاتی بسیار عالی و گونهای بسیار شیرین است.
وی یادآور شد نویسندگان ما باید بتوانند قیمت یک روایت را تشخیص بدهند و آن را به مخاطبانشان عنوان کنند. به عنوان مثال مقاومت ۱۸ ساله شهید لشکری در مقابل مصاحبه است. در این زمینه کشورهایی مانند آلمان و روسیه پیشرو بودهاند و توانستهاند آثاری را با چاپ برسانند که جایزه نوبل به دست بیاورند.اما مسئلهای که ما با آن روبرو هستیم این است که در دنیا خاطرات سربازانی را که پیر شدهاند جوان نگه میدارند؛در ایران اینگونه نیست و میبینیم که رزمندگان ما از بین می روند.
وی در پایان سخنانش یادآورد شد :ادبیات جنگ دو دستور ادبی دارد. «عصر جنگ» که ادبیات تبلیغی شعاری و حماسی است. اتفاقا در جنگ نیز باید اینچنین باشد چرا که اتفاقات خارج از تحمل است و ادبیات بعد از عصر جنگ نیز ادبیاتی تعقلی است. متاسفانه نظام رسانهای ما از تبلیغ به تعقل نچرخیده است. ما میتوانیم حتی از کابوسهای جنگ نیز صحبت کنیم. بیشک اگر قیمت جنگ را بدانیم سربازان جنگ نیز قابل احترام خواهند بود. هنوز ادبیات جنگ ما وارد روستا نشده است چرا که بیشتر رزمندگان ما از روستا یا شهرستانهای کوچک در منطقه جنگی حاضر بودند.
در ادامه این نشست،رضا امیرخانی از نویسندگان حوزه ادبیات انقلاب و دفاع مقدس گفت: ادبیات انقلاب و دفاع مقدس ما دو عمو مرتضی دارد یکی از آنها مرتضی سرهنگی است. البته به او پدر ادبیات انقلاب نیز میگویند.
وی خاطرنشان کرد:داستان با خاطرات داستانی یا زندگینامه داستانی تفاوت دارد چرا که در داستان، ما با تعقل روبرو هستیم .در داستان الزاما وقایع قابل پیشبینی نیستند اما در زندگی نامه میدانیم که محور داستان چه سرن وشتی پیدا میکند.
این نویسنده ادامه داد: نویسندگان انقلاب و دفاع مقدس باید گنجیابی کنند و این کار چندان آسان نیست. ما در دورهای به دنبال ارائه آمار در حوزه ادبیات جنگ بودیم و همین باعث شد ادبیاتمان حالت صنعتی به خود بگیرد. به عنوان مثال کارهایی که کنگرههای شهدا ارائه میدهند از این قبیل است.در حقیقت انگار ادبیات داستانی را در خط تولید قرار دادهایم و میخواهیم از کل کمیت یک اثر خوب درآوریم اما چون هدفمند و متدد مدار نیست عموما کارها خوب از کار درنمیآیند.
امیرخانی در بخش دیگری از سخنان خود ضمن بررسی مقایسهای ادبیات دفاع مقدس و انقلاب اسلامی توضیح داد: اصولا ماهیت ادبیات انقلاب اسلامی با دفاع مقدس تفاوت دارد. ادبیات دفاع مقدس پیشرفت بهتری داشته است به این دلیل که بعد از انقلاب جنگ شکل گرفته و دلیل دیگر این است که همه مردم خواه و یا ناخواه با انقلاب در ارتباط بودهاند و همین آن را بسیار فراگیر کرده است. دلیل دیگر این است که یکی از بندهای جنگ به داوطلبانه بودن آن است یعنی هرکسی که دلش میخواست در آن حضور می یافت برای همین ادبیات آن هم داوطلبانه است.