صفحه اصلی / ایده‌ محک از آشنایی با مرکزی در آلمان در ذهنم شکل گرفت

ایده‌ محک از آشنایی با مرکزی در آلمان در ذهنم شکل گرفت

و حمایت‌ها‌ی عمومی و اعضای داوطلب همچون درختی بزرگ جان بگیرد و ریشه‌ها‌یش هر سال بزرگ و بزرگ تر شود و به جایی برسد که به نوشته سایت این موسسه بتواند «آمار بهبود کودکان مبتلا به سرطان را در کشور تحت تاثیر» قرار دهد.
به گزارش کسب و کار نیوز و به نقل از اتاق بازرگانی تهران، در نزدیکی کوه‌ها‌ی دارآباد تهران و در منطقه‌ای به دور از آلودگی‌ها‌ی پایتخت ساختمان سفیدرنگ بلندی جا خوش کرده که بدون شک باید آن را بهشتی کوچک در این شهر درندشت ۱۲ میلیون نفری دانست؛ بیمارستانی که موسسه محک ۱۰ سال است آن را راه‌اندازی کرده و در آن افراد مختلفی دور هم جمع شده‌اند تا به کودکانی که با بیماری سرطان دست و پنجه نرم می‌کنند و در این بیمارستان بستری هستند، انرژی بدهند و آنها‌ را برای مبارزه پیچیده با بیماری‌ها‌یشان آماده، حمایت و درمان کنند. فقط کافی است به سالن‌ها‌، راهروها و اتاق‌ها‌ی این بیمارستان قدم بگذارید تا به خوبی معنی حمایت بی‌دریغ از کودکان نیازمند را متوجه شوید. فضای بیمارستانی که به صورت کاملا مدرن و با تجهیزات کاملا به‌روز ساخته شده است و همه تلاش‌ها‌ صورت گرفته تا بیشتر شبیه یک مهدکودک جذاب با یک محیط شاد باشد تا یک بیمارستان سخت و خشک؛ فضایی شبیه یک هتل ویژه برای کودکانی که قرار است مدت درمان خود را مهمان آن باشند. کافی است سری به اتاق‌ها‌ی بازی بخش‌ها‌ی مختلف این بیمارستان بزنید تا بیشتر متوجه این موضوع شوید؛ فضاهایی با دیوارهای رنگی که در آن دختران مبتلا به سرطان که به دلیل شیمی‌درمانی موهایشان را از دست داده اند با عروسک‌ها‌ی موطلایی بازی می‌کنند و پسران بیمار به امید آینده، زندگی در کنار خانواده را نقاشی می‌کنند. 
محک چگونه شکل گرفت  
در سایت موسسه محک و در بخش معرفی و تاریخچه از سعیده قدس به عنوان بنیان‌گذار موسسه محک نام برده شده است؛ او متولد سال ۱۳۳۰ در تهران است و در خانواده‌ای فرهنگی با پنج فرزند بزرگ شده؛ پدرش دبیر و مدیر مدرسه بود و بعدها خود یک مجتمع آموزشی راه‌اندازی کرد. سعیده قدس در ابتدای جوانی (۱۹ سالگی) و زمانی که دانشجوی سال اول رشته جغرافی بود پدرش را از دست داد. او در مصاحبه‌ای درباره دوران نوجوانی و آروزهایش برای آینده گفته: «همیشه جزو آرزوهای بزرگم این بود که نویسنده شوم. بعد که به مرحله انتخاب رشته و دانشگاه رسیدم، خیلی دلم می‌خواست حقوق بخوانم ولی معدل دیپلمم ۱۳ بود و قبول نشدم… وقتی جغرافی قبول شدم شور و شوق دانشجو شدن نگذاشت صبر کنم. به خودم گفتم جغرافی را می‌خوانم و بعد از یک سال تغییر رشته می‌دهم که بعد هم پس از یک سال پدرم فوت کرد و جغرافی آن‌قدر جذابیت داشت که دیگر نخواهم رشته‌ام را تغییر دهم… بعد از فوت پدرم به استخدام شرکت دخانیات درآمدم؛ آنجا امکان سفرهای متعددی را به من می‌داد. چون در همه‌جای ایران مزارع توتون وجود دارد و ما برای تعیین خصوصیات جغرافیایی این مناطق باید زیاد سفر می‌کردیم.»
او هم‌زمان با تحصیل در دانشگاه، ازدواج کرد؛ خود در مصاحبه‌ای گفته معیار اصلی‌اش برای ازدواج این بوده که «مسیر فکری همسرش» با او یکی باشد. آنها صاحب فرزندی به نام مهباد شدند و چون همسرش کارمند وزارت امور خارجه بود برای مدت ۴ سال به آلمان رفتند و پس از پایان ماموریت به ایران بازگشتند. سعیده قدس با برگشت به کشور دوباره به شرکت دخانیات ایران رفت ولی چون مکان شرکت تغییر کرده و رفت و آمد برایش مشکل شده بود درخواست انتقالی به وزارت صنایع را داد و در بخش روابط بین‌الملل این نهاد مشغول کار شد. هم‌زمان با این تحولات در زندگی، او صاحب فرزند دیگری به نام کیانا شد؛ دختری که در دوسالگی دچار بیماری سختی شد و زندگی مادر و خانواده‌اش را به صورت کامل متحول کرد. 
سعیده قدس در مصاحبه‌ها‌ی مختلف داستان تاسیس موسسه محک را به بیماری سرطان فرزندش کیانا که حالا بزرگ شده و فارغ‌التحصیل دانشگاه است، نسبت می‌دهد و البته شرایطی که در زمان درمان فرزندش می‌دید خانواده‌ها‌ی کودکان مبتلا به سرطان با آن‌ها‌ دست به گریبان هستند؛ او حتی بیماری دخترش را منشأ خیر می‌داند. تلنگری که به زندگی او خورد تا به فکر راه‌اندازی موسسه‌ای برای حمایت از کودکان سرطانی و خانواده‌ها‌یشان باشد: «روز تولد دوسالگی کیانا بود، خواستم قبل از تولد جواب آزمایش‌ها‌یش را نشان دکتر بدهم که قیافه مشکوک دکتر و دستور بستری شدن کیانا و نگاه‌ها‌ی مات من، همه‌چیز را تغییر داد. من هر ماه او را برای چکاپ کامل به دکتر می‌بردم و اتفاقا فکر می‌کنم اگر آن چکاپ‌ها‌ نبود شاید به آن سرعت نمی‌فهمیدیم و به موقع به دادش نمی‌رسیدیم. دکتر گفت یک تومور در کلیه است که باید به سرعت عمل شود. در دو سالی که درگیر درمان کیانا بودم، در دریایی از غم و ناامیدی و اندوه سرگردان بودم. وقت‌ها‌یی که حالش بد بود نگران خودش بودم و وقتی هم حالش خوب بود یاد بچه‌ای که همان روز روی تخت کناری جان داد یا بچه‌ای که دیروزش چشمش را تخلیه کردند، بچه‌ای که قرار بود دو روز بعد پایش را قطع کنند و… می‌افتادم و از یک جایی به بعد غم بچه‌ها‌ی دیگر نمی‌گذاشت آسوده باشم. بیماری کیانا در فاز طلایی بیماری کشف شده بود و هیچ خطری تهدیدش نمی‌کرد و فقط پروسه درمان دردناکی داشت چون در آن سال‌ها‌ شیمی‌درمانی با شدت بیشتری انجام می‌شد. یادم هست یک بار از دکترش پرسیدم آیا این درمان‌ها‌ روی آینده‌اش تاثیر می‌گذارد و بعد دکتر خیلی راحت گفت حالا بگذار ببینیم عمر این بچه به یک سال دیگر می‌کشد. درمان کیانا دو سال طول کشید و پنج سال هم برای قطعی شدن درمان زمان برد. در همان پنج سال درمان بود که ایده محک شکل گرفت.»
ایده‌ محک از آشنایی سعیده قدس با مرکزی در آلمان در ذهن او شکل گرفت؛ کار این مرکز حمایت از پدر و مادرهایی که بچه‌ها‌ی مبتلا به سرطان دارند، بود. او که به همراه همسرش مدتی را در آلمان زندگی می‌کردند و برای تکمیل آزمایش‌ها‌ی دخترش به آلمان سفر می‌کرد با این انجمن آشنا شد و احساس کرد که چقدر جای آن در ایران خالی است. سعیده قدس بعد از بازگشت از یکی از سفرهای آلمان به ایران، شروع به تحقیق برای راه‌اندازی چنین انجمنی در کشور کرد و در گفت‌وگو با پزشکان معالج دخترش و افراد متخصص دیگر متوجه شد بزرگ‌ترین مشکل خانواده‌ها‌یی که در ایران کودکان مبتلا به سرطان دارند هزینه‌ها‌ی درمان است و اگر او به فکر راهی برای حمایت از خانواده‌ها‌ست باید به فکر تاسیس موسسه‌ای باشد که مردم و خیرین را برای حمایت جذب کند؛ او ایمان داشت که با جذب کمک‌ها‌ی مردمی می‌توان کارهای بزرگ انجام داد و غم بسیاری از کودکان بیمار و خانواده‌ها‌یشان را التیام داد؛ کودکان مبتلا به سرطانی که بسیاری از آنها‌ می‌توانند همچون فرزندش بیماری را پشت سر بگذارند و به زندگی بازگردند. او با همکاری و همیاری گروهی از خیرین و پزشکان از سال ۱۳۶۸ به فکر اجرایی کردن ایده خود افتاد؛ آنها‌ در ابتدا از طریق بیمارستان‌ها‌ی دولتی و دانشگاهی فعالیت‌ها‌ی خیریه و داوطلبانه خود را آغاز کردند و بعد از دو سال در سال ۱۳۷۰ توانستند موسسه خیریه حمایت از کودکان مبتلا به سرطان (با نام اختصاری محک) را با شماره ۶۵۶۷ به ثبت برسانند، موسسه خیریه‌ای که حالا بعد از گذشت ۲۵ سال از شروع فعالیت‌ها‌یش به یک نام جهانی در مسئولیت اجتماعی تبدیل شده است و به جایگاه جهانی بالایی رسیده است؛ موسسه‌ای که با همکاری بسیاری از خیرین پا گرفت ولی زمانی به اوج موفقیت رسید که توانست نظر عمومی مردم را به سوی خود جلب کند تا جایی که حالا شاید کمتر ایرانی‌ای را ببینید که نام محک را نشنیده باشد یا شعار آن، «هم‌اکنون به حضور سبزتان نیازمندیم» آشنایی نداشته باشد.
نگاه انسان‌دوستانه موسسان و مدیران موسسه محک باعث شد که این نهاد خیریه ظرف کمتر از یک دهه با بهره‌گیری از اعتماد و حمایت‌ها‌ی عمومی و اعضای داوطلب همچون درختی بزرگ جان بگیرد و ریشه‌ها‌یش هر سال بزرگ و بزرگ تر شود و به جایی برسد که به نوشته سایت این موسسه بتواند «آمار بهبود کودکان مبتلا به سرطان را در کشور تحت تاثیر» قرار دهد.
سعیده قدس  در پاسخ به این سؤال که زمانی که اندیشه تاسیس محک پا گرفت، فکر می‌کردید روزی این‌قدر بزرگ شود؟ گفته: «هروقت این سؤال را از من می‌پرسند، ته دلم می‌لرزد. هرچقدر محک بزرگ‌تر می‌شود، نگرانی‌ها‌ی من هم بیشتر می‌شود. اعتماد مردم مثل بال پروانه است. به همان ظرافت و حساسیت. عشقی که مردم به محک می‌ورزند مرا نگران می‌کند که چقدر باید مواظب باشیم. من برای اداره محک تنها نیستم. ما صد‌ها‌ نفریم که مسئولیت اداره آنجا را تقسیم کرده‌ایم اما به نسبت مسئولیتی که دارم روز به روز دغدغه‌ها‌ و نگرانی‌ام بیشتر می‌شود با اینکه خدا را شکر تا این لحظه به تمام تعهداتمان بلکه خیلی بیشتر از آن عمل کرده‌ایم.»
محک با شعار «ما را یاری دهید، از ما یاری بخواهید» در طول ۲۵ سال (ربع قرن) گذشته به بیش از ۲۵ هزار کودک مبتلا به سرطان و خانوادهایشان کمک کرده است. آراسب احمدیان مدیرعامل این موسسه بهمن‌ماه گذشته با حضور در جلسه هیئت نمایندگان اتاق تهران در گزارش خود از خدماتی که محک در طول این سال‌ها‌ ارائه داده است، گفت: «این موسسه در حمایت از بیماران، درمان بیماران و تحقیقات در طول این ربع قرن فعالیت دستاوردهای بسیاری داشته است. ۲۵ هزار و ۵۰۰ پرونده برای کودکان مبتلا به سرطان در موسسه محک باز شده است و آنها‌ تحت درمان قرار گرفته‌اند و نزدیک به ۹۸ درصد کودکان تحت پوشش در بالغ بر ۴۰ بیمارستان دولتی در ۱۷ استان کشور تحت حمایت موسسه محک قرار دارند. ۱۰ سال پیش بیمارستان فوق تخصصی محک در دارآباد تهران تاسیس شد که امروز به یک بیمارستان منحصر به فرد در خاورمیانه تبدیل شده است و با مشارکت مردمی اداره می‌شود و کلیه خدمات آن به صورت رایگان ارائه می‌شود.»
او در ادامه گفت: «58 درصد کودکان تحت حمایت ما در این سال‌ها‌ تحت درمان قرار گرفته‌اند که ۲۲ درصد از آنها‌ بهبود پیدا کرده اند و متاسفانه ۲۰ درصد آنها‌ فوت شده‌اند. ما در محک واقعیت‌ها‌ را مدیریت می‌کنیم و واقعیت این است که هنوز ۲۰ درصد کودکان تحت حمایت ما فوت می‌کنند؛ ولی باید تا لحظه‌ای که نفس می‌کشند از تمام امکانات زندگی سالم بهره‌مند باشند.»
 

همچنین مطالعه کنید:

در ۱۰۰ روز فعالیت دولت چهاردهم اجرایی شد/ارائه ۴.۸ همت خدمات مالی به دانش‌بنیان‌ها

به گزارش کسب و کار نیوز ، دولت چهاردهم که فعالیت خود را از ۷ …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.