سعید شیرکوند شامگاه روز گذشته در سمینار «اقتصاد مقاومتی؛ تولید ـ اشتغال» که به همت مرکز آموزش و پژوهشهای توسعه و آینده نگری سازمان برنامه و بودجه استان زنجان برگزار شد، اظهار کرد: بیش از هفت سال است که رهبر معظم انقلاب در نامگذاری سالها از عنوان اقتصاد استفاده میکنند و همچنین طی دو سال اخیر بر واژه اقتصاد مقاومتی تأکید داشتهاند که این مهم نشاندهنده آن است که در اقتصاد کشور یک ناکارآمدی وجود دارد و ضروری است که به اقتصاد، هم از جانب مردم و هم از جانب مسئولان نگاه جدیتری داشته باشیم.
وی با اشاره به اینکه اقتصاد از مبانی و چارچوب به دو بخش اقتصاد دستوری و اقتصاد اثباتی تقسیم میشود، خاطرنشان کرد: وقتی در رابطه با این سئوال که آیا اقتصاد مقاومتی وجود دارد باید گفت که مکتب اقتصاد مقاومتی وجود ندارد ولی راهبردهای اقتصاد مقاومتی وجود دارد، همانطور که اقتصاد اسلامی وجود ندارد ولی مکتب اقتصاد اسلامی وجود دارد.
شیرکوند با بیان اینکه برخی اقتصاد مقاومتی را اقتصاد ریاضتی میدانند، تصریح کرد: اقتصاد ریاضتی بدین معنا است که چگونه در مقابل سختیها مقاومت کرد، ولی اقتصاد مقاومتی تابآوری اقتصاد کشورها در مقابل مشکلات و حداقل آسیبپذیری را بیان میکند و نیز اقتصادی که بتواند خود را، توانمندیها، ظرفیتهای کشف نشده و اصول و مبانی خویش را بشناسد و در دنیای کنونی روی پای خود بایستد، اقتصاد مقاومتی است و این همان تعبیر رهبری از اقتصاد مقاومتی تعریف شده برای کشور است.
این مدرس دانشگاه، علم نشناختن اقتصاد در کشور را مشکل جدی دانست و یادآور شد: علم یعنی برای کسب مجموعهای از آگاهیها و دانستنیهای روشمند در مجموعهای مرتبط به هم، به طوری که بتوان این پدیدهها را تجزیه و تحلیل کرده و بر اساس آنان رخدادهای آینده را پیشبینی کند و اینکه ما اقتصاد را به عنوان علم قبول نمیکنیم مشکل جدی است، همانطور که قبول نداریم روابط بینالملل علم است و اگر اینگونه نبود با دنیا چنین برخوردی نمیکردیم و وقتی که این را به عنوان علم قبول کردیم و کار را به عالم این علم سپردیم، نتایج مثبتی را به دنبال داشته است؛ مثلا اتفاق کمی نیست که دکتر ظریف وزیر امور خارجه ایران در طول ۱۱ روز با وزرای خارجه هفت کشور قدرتمند جهان مذاکره کرد و اگر فرد عالمی انتخاب نمیشد، دوباره مذاکرات شروع نشده، پایان مییافت و یا اینکه در سطح معاون وزیر امور خارجه پایین میآمد.
شیرکوند افزود: افرادی هستند که بدون تسلط به علم اقتصاد در این رابطه سخن میگویند؛ مثلا کسی که میگوید قصد ایجاد شغل را دارد باید بداند که ایجاد هر شغل در کشور بین ۱۵۰ تا ۲۵۰ میلیون تومان هزینه دارد و باید برای ایجاد اشتغال سرمایهگذاری کرد که همه اینها شرایط خاص خود را میطلبد و یا اینکه در دولت گذشته کسی نفهمید ۶۳۰ میلیارد تومان پول چه شد، زیرا افرادی که اقتصاد را علم نمیدانستند به اقتصاد پول تزریق میکردند و به تجربه دیگران بهایی داده نشد؛ باید توجه داشت که اقتصاد، علم است و اگر به آن تمکین کنیم نتیجه مثبت حاصل شده از آنرا میتوانیم مشاهده کنیم.
این مدرس دانشگاه، با اشاره به رکودی که در سالهای اخیر در اقتصاد کشور بهوجود آمده است، گفت: رکود به شکل ناگهانی به وجود نمیآید، بلکه به مرور زمان رخ میدهد و در سالهای آینده نتیجهاش دیده میشود؛ مثلا کارخانهای که امسال تعطیل شده در حقیقت این کارخانه چند سال قبل تعطیل شده بود و امروز دیگر توانی برایش نمانده است. مهمترین اصل اقتصاد، ثبات اقتصادی است که اگر نباشد سرمایهگذاری و تولید در آن انجام نشده و به تبع آن برنامهریزی برای آینده انجام نمیشود؛ باید توجه داشته باشیم که سرمایهگذاری مانند رانندگی در شرایط مهآلود است و کاری که دولت انجام داد این بود که ثبات نسبی را به اقتصاد بازگرداند و این ثبات برای سرمایهگذاری، شرط لازم است و شرط کافی، پایداری این ثبات است.
این مسئول با اشاره به اقدامات انجام شده برای ثبات اقتصادی در دولت اصلاحات، خاطرنشان کرد: این دولت موفقیتهای اقتصادی قابل توجهی داشت، به طوری که علاوه بر سرمایهگذاران داخلی و ایرانیان خارج از کشور حتی خارجیها نیز برای سرمایهگذاری به ایران آمدند و قراردادها بسته شد ولی متاسفانه در دو دولت قبلی یعنی از سال ۸۴ تا ۹۲، قراردادهای شرکتهای خارجی لغو و جرایم آنان پرداخت شد ولی این فقط لغو قرارداد نبود، بلکه لغو اعتبار و امنیت سرمایهگذاری کشور بود و دولت فعلی توانسته عدم ثبات را به ثبات تبدیل کند.
وی با اشاره به لزوم ایجاد زیرساختهای اقتصادی در کشور، تصریح کرد: برخی میگویند برجام مشکل بانکی را حل نکرده است و این در شرایطی بود که قبل از برجام بانکهای بزرگ اروپایی با بانکهای ایرانی مذاکره نمیکردند و پس از برجام، به واسطه موانع تکنولوژی بین بانکی در ایران این امکان وجود نداشت که بتوان ارتباط را ایجاد کند و دولت مشکلاتی را که از قبل مانند آوار بر سر اقتصاد ریخته را برداشته است؛ مثال دیگری برای این مهم این است که قبل از برجام پول فروش نفت بلوکه میشد و مجبور بودیم که به جای آن کالای مصرفی وارد کنیم و این در حالی است که امروز میتوانیم هواپیما و هر آنچه را که نیاز است را بخریم و اینها آواربرداریهایی است که انجام شد.
او ادامه داد: همچنین با وجود پرداخت ۳۶ هزار میلیارد تومان یارانه که فقط صرف هزینههای مصرفی خانوارها میشود، قطع پرداخت این یارانهها امکانپذیر نیست، زیرا سه دهک پایین جامعه به آن نیازمند هستند و برای تفکیک این دهکها نیاز به دیتابیسهایی است که بتوان به کمک آن اقشار ضعیف را بهرهمندتر و یارانه پردرآمدها را قطع کرد و این در حالی است که ۵۰ درصد یارانهها بودجه عمرانی برای زیرساختها است و همه اینها به دلیل نبود تعادل در سالهای گذشته است.
شیرکوند ادامه داد: در دولت قبلی سیستم بانکی قلک دولت شده بود و از تمام سپردههای مردم بهعنوان تسهیلات استفاده میشد و این در حالی بود که بانکها باید در ارائه تسهیلات تصمیمگیرنده بودند و بر اساس پروژه و پیشرفت آن تسهیلات را اعطا میکردند.
این مدرس دانشگاه با اشاره به بحث قاچاق و تقابل آن با اقتصاد مقاومتی، گفت: برخی مسائل هستند که اراده ملی میخواهند و عملی شدن آن به همه قوا و نهادهای غیردولتی و اتمسفر حاکم بر اقتصاد بستگی دارد که مبارزه با قاچاق از این قبیل موارد است که با اجرای قانون مبارزه با پولشویی راحتتر میتوان با آن مقابله کرد، ولی متاسفانه همگان برای اجرای این قانون جدی نیستند و اجرای آن هم عزم و اراده جدی میخواهد.
این استاد دانشگاه با اشاره به تورم رکودی حاکم بر اقتصاد، یادآور شد: در حال حاضر رشد منفی کشور متوقف شده که این خود کار سختی است و کار سختتر آنکه این رقم مثبت شده است؛ به عبارتی از منفی ۶ به حدود مثبت ۶ درصد رسیده است و شاهکار دیگر دولت این بود که توانست تورم را از بیش از ۴۰ درصد به حدود ۱۰ درصد برساند؛ همچنین کارنامه دولت در رابطه با تورم طی این چهار سال در سفره مردم دیده میشود و اقلام مصرفی مهم مردم از نظر قیمتی تقریبا ثابت مانده است.
وی اظهار کرد: در سال ۹۱ ، واردات گندم ۳ میلیون تن و میزان ذخیره گندم کشور ۱۳ روز بود و این میزان، حال به ۶ ماه رسیده و کشور قادر به صادرات گندم شده است.