به عنوان مثال اقدام مناسب دولت در فراهم کردن موقعیت برای بنگاههای اقتصادی متوسط و کوچک بوده است. اگر آمارهایی که در این خصوص میدهند درست باشد، ۱۶ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان برای کمک به بنگاههای کوچک و متوسط در نظر گرفته شده که مسکنی برای مشکلات این بنگاهها محسوب میشود، اما عملکرد این مساله را باید در انتها ارزیابی کرد، چراکه یکی از مشکلاتی که ما همواره طی سالهای گذشته با آن مواجه بودهایم، این بود که عمدتا این فرصتها به افرادی اختصاص یافته که افراد مناسبی نبودهاند.
البته ریشههای اساسی مشکلات کشور در سال گذشته کماکان به قوت خود باقی هستند. تا زمانی هم که پاسخ مناسبی برای حل ریشههای مشکلات دریافت نشود، امیدی به رفع موانع رشد و توسعه در کشور وجود ندارد. بنابراین باید برای حل مشکلات ساختاری کشور تلاش کنیم، درست است که در راستای رفع این مشکلات، اقداماتی صورت گرفته، اما بسیار ناکافی است.
از طرفی دیگر، مشکلات مثل موجودات زندهاند که دائم در حال تغییر و تحول هستند. بنابراین مساله پرداختن به مشکلات اگر در زمان مناسبی صورت نگیرد، این مشکلات میتوانند پیچیدهتر شوند. البته متاسفانه این اتفاق در بسیاری از موارد در کشور رخ داده است. به هر حال دولتها از پرداختن به مسائل اساسی کشور دست شستهاند و علت این موضوع هم شاید نگاه کوتاهمدت به مسائل و مسائل را در افق زمانی ۴ و ۸ ساله دنبال کردن است.
دولت (و البته تمام دولتها در ایران) بنا را بر استقراض گذاشتهاند. این نوع نگاه دولتها جامعه را با مشکلات جدی مواجه خواهد کرد. این یکی از سیاستهای بسیار خطرناک برای اقتصاد کشور است که در سالهای آتی میتواند آثار بسیار مخربی برای کشور
در پی داشته باشد. دولت کنونی دقیقا همان کاری را انجام میدهد که دولتهای قبل انجام میدادند و این روشها مورد سرزنش و اعتراض بوده، هست و خواهد بود.