صفحه اصلی / آرشیو مطالب روزنامه کسب و کار

علی‌اصغر سعیدی، جامعه شناس

ریشه های بی اعتمادی

یکی از علت‌هایی که در حوزه سیاسی و اجتماعی به موضوع بی اعتمادی مردم دامن زده، ضعف نبود یک نظام رفاهی منسجم و کامل در کشور است. این امر را باید در حال حاضر عامل اصلی این بی‌اعتمادی دانست.
سرمقاله
نظام رفاهی که دولت مسئول اصلی آن است و در آن نقش ایفا می‌کند، شامل 3 بخش مهم امدادی، حمایتی و بیمه‌ای است. این موضوع نشان می‌دهد دولت به واسطه این نظام رفاهی باید در هر حوزه‌ای به ویژه حوزه امدادی با عکس‌العمل سریع‌تری نسبت به نهادهای دیگر وارد شود وگرنه اگر دولت وارد نمی‌شود سازمان‌های غیردولتی، در غیر این صورت هیات‌های خودجوش مردمی وارد می‌شوند. مثلا ممکن است در این حوزه چند نفر که مورد اعتماد مردم هستند، وارد عمل شوند و کمک‌های مردمی را مشابه همین کمک‌هایی که به زلزله‌زدگان شد برای مردم جمع‌آوری کنند. به نظر می‌رسد این امر در مواقعی لازم باشد، اما اگر ادامه پیدا کند خطراتی برای دولت در آینده به بار می‌آورد. از آنجایی که دولت نیاز به اعتماد دارد، این بی‌اعتمادی خطر بزرگی برای آن به شمار می‌رود. به ویژه اینکه در دنیای جدید یکی از راه‌های مشروعیت‌بخشی گرایش مردم به سمت منافع اجتماعی، دولت است که در شرایط کنونی به نظر می‌رسد نهاد مهم مشروعیت‌سازی در پیگیری منافع جمعی کارکرد خود را از دست داده است که اگر ادامه پیدا کند، خطرناک است. وضعیت امدادی تنها به وقایع طبیعی محدود نمی‌شود، بلکه حفاظت از مرز‌ها در هنگام وقوع جنگ‌ها را در بر می‌گیرد. با توجه به اینکه یکی از وظایف دولت یکسان‌سازی منافع است، با وجود بی‌اعتمادی به دولت این امر محقق نخواهد شد و اینجا باید بیش از آنکه نگران زلزله باشیم که اتفاق افتاده و مردم کمک کردند نگران حوادث جدی‌تر دیگری باشیم که در صورت خلأ حضور دولت یا حضور کم‌رنگ آن بسیار خسارت‌آور و خطرناک است. در این حادثه دولت با تاخیر وارد شد و همین امر باعث ورود جدی‌تر مردم شد، اما اینکه چطور می‌شود این ضعف را برطرف کرد راهکارهای گوناگون دارد. از جمله مهم‌ترین راهکارها مدیریت بحران است. ما بعد از دو زلزله بزرگ بم و رودبار هنوز نتوانسته‌ایم مدیریت درستی بر مساله زلزله داشته باشیم، یعنی ما بعد از وقوع زلزله به این رابطه‌ها و کنش‌ها و مدیریت بحران بی‌توجه بوده‌ایم و این خود به تنهایی نشان از ضعف نهادهای مدیریت بحران دارد که حضور مردم را در چنین مواقعی توجیه می‌کند. به نظر می‌رسد این اتفاق در ابعاد دیگر نیز در حال رخ دادن است و اصلا نشانه خوبی برای کشورنیست.گاهی وقت‌ها البته حضور مردم به دلیل درخواست دولت لازم است و منافعی هم دارد، اما درباره این حادثه حضور مردم حتی بدون درخواست یا تقاضای دولت رخ داده است که نشان از بی‌تفاوتی مردم به دولت دارد یا اینکه مردم با این نوع رفتارها قصد دارند به دولت نشان دهند که به خوبی از ابزارهای خود استفاده نکرده است یا اصلا ابزار مناسبی برای خدمات‌رسانی در دست ندارد.