به اعتقاد کارشناسان یک شغل زمانی مفید خواهد بود که آثار مفیدی بر اقتصاد کشور از کاهش هزینهها گرفته تا استفاده از نیروی کارآمد، افزایش بهرهوری و تولید محصول رقابتی به همراه داشته و در یک محاسبه کلیتر بتواند روی شاخصهایی چون تولید اثر مثبتی داشته باشد. شرکتهای دانش بنیان این قابلیت را دارند که بتوانند با استفاده از دانش و فناوری روز سطح انتظار فعالیتهای اقتصادی از بازدهی خود را بالا ببرند و میزان ریسک و شکست آنها را در اقدامات خود به صفر برسانند. به عبارت دیگر این شرکتها از میانبرهایی استفاده میکنند که فعالان اقتصادی را در به کارگیری نیروی ماهر و تحصیلکرده حرفهایتر کنند و آنها را سریعتر به مقصد برسانند.منظور از فعالیتهای دانشبنیان فعالیتهایی است که با موضوع علم و فناوری شکل میگیرد و براساس اهمیت به این دو مقوله استمرار پیدا میکند. براساس این فعالیتها ثروت و درآمد از طریق دانش به وجود میآید. در کشور ما براساس قانون، شرکتها و موسساتی که شاخصهای موجود در آیین نامه تشخیص صلاحیت شرکتها و موسسات دانشبنیان را داشته باشند و بعد از طی مراحل ارزیابی از طریق «کارگروه ارزیابی و تشخیص شرکتها و موسسات دانش بنیان و نظارت بر اجرا» تایید شوند؛ به صندوق نوآوری و شکوفایی معرفی میشوند تا طرح خود را به آن صندوق ارائه کرده و از تسهیلات مربوطه با توجه به اساسنامه این صندوق استفاده کنند.
بهرهگیری از خروجیهای پژوهشی
از آنجایی که نیروی انسانی کشور ما در زمینه اقتصاد دانش بنیان شرایط مناسبی دارد که نمونه آن جمعیت فارغالتحصیلان در رشتههای مختلف مهندسی، خروجیهای مناسب پژوهشی کشور که شامل تعداد مقالات و رتبه کشور در تولید علم و همچنین بالا بودن سطح رتبهبندی کشور در دانشهای روز دنیاست، لازم است سایر بسترهای لازم برای آن چون استفاده از ظرفیتهای داخلی کشور فراهم شود. طبق آمارهای سال 93 ایران توانسته است در علومی چون هوافضا، سلولهای بنیادی و بیوتکنولوژی در منطقه به رتبههای اول و دوم دست یافته و در رتبه بندیهای بینالمللی حائز رتبههای مناسبی شده و در حوزه نانو فناوری نیز به رتبه هشتم دنیا ارتقا پیدا کند و از میان کشورهای برتر دنیا در تولید علم نیز رتبه 19 را به خود اختصاص دهد؛ ازاینرو به نظر میرسد محیط اقتصاد کشور برای پذیرش شرکتهای دانشبنیان مناسب است.
به گفته سیدمحمد صاحبکارخراسانی، رئیس کارگروه ارزیابی و تایید صلاحیت شرکتهای دانش بنیان تعداد انگشت شماری از شرکتهای دانش بنیان در کشور در ردیف فعالان مجاز اقتصادی بودهاند که در حال حاضر این تعداد به 26 شرکت رسیده است. این 26 شرکت در واقع از مجموع 2 هزار و 450 شرکت مشمول قانون حمایت از شرکتهای دانشبنیان که متقاضی احراز صلاحیت هستند، مورد تایید قرار گرفتهاند و از جمله امتیازاتی که از سوی مسئولان برای رشد این شرکتها لحاظ شده است، ارائه تسهیلات، معافیتهای گمرکی، کاهش آورده نقدی شرکتهای دانش بنیان از40 درصد به 10 درصد برای خرید زمین در شهرکهای صنعتی و ارائه تخفیف 50 درصدی به شرکتهای دانشبنیان برای بهرهمندی از شبکه آزمایشگاهی فناوریهای پیشرفته است. با توجه به نرخ بیکاری 18.5 درصدی فارغالتحصیلان دانشگاهی و وجود یک میلیون تحصیلکرده بیکار در کشور باید پرسید نقش شرکتهای دانش بنیان در جذب فارغالتحصیلان و کاهش آمار بیکاری آنها چیست؟ در کشورهای توسعه یافته دنیا شرکتهای دانش بنیان تا چه اندازه در اشتغالزایی نقش دارند؟ چه عواملی در کشور ما مانع تحقق اهداف شرکتهای دانش بنیان برای اشتغالزایی شده اند؟
داشتن نگاه سیستمی به اقتصاد
دکتر حسین ساسانی، عضو اتاق بازرگانی در این رابطه به «کسب و کار» میگوید: برای بررسی نقش شرکتهای دانش بنیان در کاهش بیکاری، افزایش بهره وری و افزایش تولید اقتصاد ملی 2 نکته حائز اهمیت است و باید به عنوان اصل مورد بررسی قرار گیرد تا براساس این بررسیها بتوانیم تاثیر شرکتهای دانش بنیان را دریابیم. نخستین اصل این است که بدانیم اقتصاد کشور یک سیستم است و سیستم هم یک هدف مشخصی را دنبال میکند. اجزای درونی آن سیستم روی همدیگر اثر گذاشته و از هم تاثیر میپذیرد. بر این اساس اگر ما بخواهیم به بررسی شرکتهای دانش بنیان بپردازیم، باید با نگاه درونی به سیستم اقتصاد کشور، آنها را بررسی کنیم. بنابراین این شرکتها به تنهایی نمیتوانند کارا و موثر باشند و اگر سایر اجزای سیستم اقتصاد معیوب، بیمار یا آلوده باشند شرکتهای دانش بنیان نیز معیوب، بیمار و آلوده خواهند شد.
مستعد کردن فضای دانشگاهی برای تبدیل ایده به ثروت
وی توضیح میدهد: از آنجایی که این شرکتها از دل موسسات و مراکز پژوهشی بیرون میآیند، مکمل اقتصاد خرد و کلان هستند اما در کشور ما اجزای اقتصادی کشور به عنوان یک مجموعه به هم پیوسته در نظر گرفته نمیشوند، بلکه به صورت جزیرهای و جداگانه عمل میکنند. به همین دلیل ناکارآمد و معیوباند و از زمان تاسیس آنها در سال 1381 تاکنون اثرمهمی بر اقتصاد کشور نداشتهاند. نکته دیگر اینکه شرکتهای دانش بنیان نیازمند افراد توانمند، نوآور و خلاق، باهوش، افرادی که توانایی ارتباط با دیگران را داشته و افرادی که علاقهمند به ارزش آفرینی در محیط زندگی خود هستند، است اما سوال اساسی این است: آیا دانشگاه توانسته است این ویژگیها را به دانشآموختگان بدهد؟ آیا فضای دانشگاهی به تنهایی برای ارائه این ویژگیها کافی است؟ مشخصا نه. کشور ما با وجود رتبه سوم در تعداد فارغالتحصیلان رشته مهندسی که پس از کشورهای آمریکا و روسیه بیشترین تعداد مهندسان را دارد اما نتوانسته است در بهرهگیری از فارغالتحصیلان یا آموزش آنها در راستای اهداف اقتصاد دانش بنیان خوب عمل کند. متاسفانه این فارغالتحصیلان با وجود تعداد زیاد از توانایی و خلاقیت لازم برای تبدیل فعالیتهای شرکتهای دانش بنیان به خلاقیت، نوآوری، ثروت یا تبدیل ایده به تجارت و کالای مورد نیاز جامعه برخوردار نیستند، چرا که یکی از مهمترین کارکردهای شرکتهای دانش بنیان تبدیل ایده به تجارت است.
تبدیل فضای نظام آموزشی از امتحان محوری به نوآوری
ساسانی ادامه میدهد: فارغالتحصیلان چه در سطح دانشگاهی و چه در مراتب پایینتر مدرسه و مقاطع ابتدایی آموزشهای مهارتی لازم را برای نوآوری، خلاقیت، کارآفرینی و... ندیدهاند. دانشآموزان کشور ما مدام در حال درس حفظ کردن و نمره پس دادن هستند، در حالی که در کشورهای دیگر تلاش نظام آموزشی بیش از آنکه صرف امتحانات و کسب نمره از دانشآموزان باشد، در این جهت است که آنها را نوآور، ریسکپذیر و دارای پشتکار و خلاق تربیت کند. بنابراین اگر به دنبال کارا کردن و موثر واقع شدن شرکتهای دانش بنیان هستیم، اول باید این شرکتها را در کنار سایر اجزای اقتصادی در نظر بگیریم و دوم اینکه باید از افراد توانمند و نه صرفا فارغالتحصیل بهرهگیریم.
این فعال اقتصادی میگوید: علاوه بر این لازم است بدانیم که در کنار شرکتهای دانشبنیان شرکتهای دیگری نیز باید وجود داشته باشند که از دستاوردهای شرکتهای دانشبنیان در تولید انبوه استفاده کنند. اقتصاد کشور ما در شرایط مناسبی به سر نمیبرد؛ ازاینرو شرکتهای دانش بنیان نیز با وجود 15 سال سابقه فعالیت جز در مواردی مانند نانو تکنولوژی که آن هم تنها در حد تحقیق است و تجاریسازی نشده، نتوانسته موفق باشد. وی در ادامه با اشاره به وجود 2 هزار و 500 شرکت دانشبنیان در کشور میگوید: این شرکتها باید چیزی حدود یک چهارم تولید ناخالص ملی یعنی 25 درصد تولید ناخالص داخلی را داشته باشند. حال آنکه در کشور ما به دلیل برخی از مشکلات، راهاندازی این شرکتها نتوانسته است پاسخگوی اهداف ذکر شده باشد. ساسانی میگوید: در حالی که دنیای امروز مرزی میان شرکتهای دانش بنیان با بنگاههای اقتصادی نمیکشد در کشور ما این مرزبندی وجود داشته و مانع از کارایی شرکتهای دانش بنیان است.
سهم 85 درصدی داراییهای دانش بنیان در تولید
این کارشناس اقتصادی در رابطه با سهم بالای شرکتهای دانش بنیان در اقتصاد کشور میگوید: در سال 1980 میلادی تحقیقی در رابطه با ارزش آفرینی شرکتهای دانشبنیان منتشر شد. براساس این تحقیق داراییهای فیزیکی مانند ساختمان، تجهیزات و... در ارزش آفرینی برای بنگاهها سهم 65 درصدی داشتند، در حالی که سهم داراییهای غیر فیزیکی 35 درصد بود. همین تحقیق در سال 1990 نیز مورد بررسی قرار گرفت و نتیجه معکوسی داشت، بدین ترتیب که سهم داراییهای فیزیکی به 35 درصد کاهش پیدا کرد و داراییهای غیرفیزیکی مانند دانش، فناوری و... به 65 درصد رسید. در نتیجه این تحقیق نقش عواملی چون نوآوری، دانش، نیروی انسانی و... در افزایش تولید شرکتها پررنگ شد. بار سوم نیز این تحقیق تکرار شد و نتیجه آن بالا رفتن سهم ارزش آفرینی داراییهای غیرفیزیکی به 85 درصد بود. بنابراین در حال حاضر شرکتهای دانش بنیان سهم بالایی از تولید کشورها را به خود اختصاص دادهاند.
مراحل ثبت شرکتهای دانش بنیان
شرکت دانشبنیان به شرکتی گفته میشود که از
یک درصد تا صددرصد سهام آن متعلق به یک دانشگاه یا واحد پژوهشی یا از 51 تا صد درصد آن متعلق به اعضای هیات علمی دانشگاهها یا واحدهای پژوهشی باشد. در صورتی که سهام دانشگاه کمتر از 50 درصد باشد شرکت دانشبنیان خصوصی است و در غیر اینصورت شرکت دانش بنیان دولتی است.
ارتباط دانشگاهها و شرکتهای دانش بنیان
در سال 89 برای حمایت از شرکتهای دانش بنیان قانونی تصویب شد که متاسفانه تاکنون اجرایی نشده است. به گفته مسئولان این قانون 12 بند است و در صورت اجرای درست آن، نقش بسزایی در رشد و شکوفایی کشور خواهد داشت. روح حاکم بر این قانون این است که یک فارغالتحصیل یا هرکسی که دارای ایدهای است و نمیخواهد کارمند دولت باشد، باید مورد حمایت قرار گیرد و به کمک تسهیلات دولتی برایش شغل موثر ایجاد شود. دانشگاهها و واحدهای پژوهشی پس از تصویب امکان تاسیس شرکتهای دانشبنیان در آییننامه مالی و معاملاتی خود در هیات امنا میتوانند شروع به تشکیل شرکتهای دانشبنیان کنند. هر شرکت دانشبنیان به پیشنهاد تعدادی از اعضای هیات علمی و تصویب دانشگاه یا واحد پژوهشی تاسیس خواهد شد یا توسط دانشگاه و واحد پژوهشی به اعضای هیات علمی پیشنهاد میشود. دانشگاهها و واحدهای پژوهشی به صورتهای زیر میتوانند در شرکتهای دانشبنیان سهامدار باشند:
1- به جهت اعتبار دانشگاه یا واحد پژوهشی بخشی از سهام شرکت دانشبنیان به نام دانشگاه یا واحد پژوهشی میشود.
2- به دلیل استفاده از مورد یا موارد مشخصی از یافتههای پژوهشی دانشگاه با واحد پژوهشی در شرکت، بخشی از سهام شرکت با توافق سهامداران (دانشگاه یا واحد پژوهشی و دیگر سهامداران حقیقی یا حقوقی) به نام دانشگاه یا واحد پژوهشی میشود.
3- به علت سرمایهگذاری مستقیم دانشگاه بخشی از سهام شرکت دانشبنیان به نام دانشگاه است. (درصد متناسب با میزان سرمایهگذاری است.)
4- به جهت خدمات دیگری که دانشگاه به شرکت دانشبنیان ارائه میدهد بخشی از سهام به نام دانشگاه میشود. (متناسب با میزان خدمات.)
5- اگر شرکت دانشبنیان دولتی باشد بدون نیاز به ارائه هیچ خدماتی حداقل 50 درصد سهام به نام دانشگاه یا واحد پژوهشی است.
6- هر دانشگاه در سال نخست میتواند یک شرکت مادر تخصصی راهاندازی کند.
7- ایجاد این شرکتها با همکاری شهرداریها یا مشارکت دانشگاههای منطقه در اولویت میباشد.
این شرکتها عمدتا با حضور فارغالتحصیلان دانشگاهی که دارای ایدههای محوری هستند و قصد توسعه محصولی را دارند، شکل میگیرد که با اینگونه مصوبهها در مجلس، گامی بزرگ برای فارغالتحصیلان دانشگاهی برداشته میشود و افرادی که فکر دارند اما سرمایهای ندارند، میتوانند هم به آینده خود امیدوار باشند و هم امیدهای آینده کشور را تحقق
بخشند.
«کسبوکار» گزارش میدهد
فرصت اشتغالزایی در شرکتهای دانش بنیان
گرد هم آمدن چند نفر در یک کارگاه یا یک مجموعه اقتصادی یا مشغول به کار شدن در یک فعالیت اقتصادی صرفا به معنای ایجاد شغلی مفید نبوده و نیست.