میراث گرانبهای جنگلهای شمال ایران که از یخبندان دوره سوم زمین شناسی به سلامت گذشتند در آتش غفلت ما می سوزد. از شروع سال ۱۳۹۷ این جنگلها یکی پس از دیگری دچار حریق شده است.
میراث گرانبهای جنگلهای شمال ایران که از یخبندان دوره سوم زمین شناسی به سلامت گذشتند در آتش غفلت ما می سوزد. از شروع سال ۱۳۹۷ این جنگلها یکی پس از دیگری دچار حریق شده است.
به گزارش کسب و کار نیوز به نقل از مهر، از شروع سال ۱۳۹۷ جنگلهای ماسال، لاهیجان، آمل کهنه ده، رودسر، لنگرود، مرزن اباد، ساری، بهشهر، جهان نمای کردکوی، باران کوه گرگان، بندپی بابل و... در آتش سوختند.
به گزارش کسب و کار نیوز به نقل از مهر، از شروع سال ۱۳۹۷ جنگلهای ماسال، لاهیجان، آمل کهنه ده، رودسر، لنگرود، مرزن اباد، ساری، بهشهر، جهان نمای کردکوی، باران کوه گرگان، بندپی بابل و... در آتش سوختند.
میراث گرانبهای جنگلهای شمال ایران که از یخبندان دوره سوم زمین شناسی به سلامت گذشتند در آتش غفلت ما می سوزد. از شروع سال ۱۳۹۷ جنگلهای ماسال، لاهیجان، آمل کهنه ده، رودسر، لنگرود، مرزن آباد، ساری، بهشهر، جهان نمای استان گلستان، باران کوه گرگان، بندپی بابل و... یکی پس از دیگری دچار حریق شده است. کسانی که فقط با توصیههای ایمنی ساده، فصل گرم و باد و بی توجهی به دلایل ریشهای این آتش سوزیها تقصیر را به گردن مثلث حریق (اکسیژن مواد سوختی و حرارت) میاندازند بدانند که اصلاً این حد از آتش سوزی خارج از فصل، غیر متعارف و بیش از حد معمول است و اینگونه ساده نگاری شانه خالی کردن از مسئولیت است.
چه کسانی پاسخگو و مسئول نابودی میراث کهن چندین ساله جنگلهای هیرکانی هستند؟ آتش در جنگلها، مراتع با حوادث مشابه و فضای شهری قابل مقایسه نیست. آتش در منابع طبیعی با ابزار آلات آتش نشانی قابل مهار نیست اصولاً مدیریت آتش سوزی و حوادث مشابه در منابع طبیعی بایستی کاملاً مبتنی بر اصول علمی و برنامه کوتاه مدت (فوری)، میان مدت و درازمدت برنامه ریزی شود. مهار و مدیریت حریق در جنگل و عرصههای منابع طبیعی فرابخشی است. سازمان جنگلها مراتع و آبخیزداری کشور، سازمان حفاظت از محیط زیست، نیروهای نظامی و انتظامی، بسیج، سپاه، ارتش، نیروهای انتظامی، هلال احمر، کمیسیون کشاورزی مجلس، استانداریها، نهادهای ذیربط زیرمجموعه، شهرداریها، سازمانهای مردم نهاد، مردم روستاهای منطقه و... همگی بایستی تجهیز آموزش و توجیه باشند و زیرنظر و تحت مدیریت شایسته ستاد مرکزی مدیریت حریق با یک مدیر واحد و مدیر میدان چابک بلافاصله وظیفه مند و سیستماتیک وارد عمل شوند. بعد از این همه حوادث رنگارنگ و خسارت در منابع طبیعی نباید ناهماهنگی و آماده نبودن دستگاه اجرایی برای مدیریت بحران پیش از خود حریق غافلگیر کننده باشد. آتشهای خارج از فصل خزان آن هم با این همه گستردگی در کل شمال ایران روز به روز بیشتر میشود تا جنگلها تبدیل به تلی از خاکستر نشده رویکردمان را عوض کنیم.
نه میشود جلوی گرم شدن هوا را گرفت و نه جلو وزش باد را، ولی میتوان آموزش داد برنامه ریزی کرد، از نهادهای علمی و دانشگاهی برای پیشگیری و راهکارهای علمی کمک گرفت، به سراغ تجربههای موفق بین المللی رفت. حداقل در کمترین شرایط موجود میتوانیم حساسیت و توجه ملی نسبت به جنگلهای چند صد ساله هیرکانی و گونههای ارزشمند آن را برانگیخت. اگر این توجه و حساسیت وجود داشت برای عزیمت یک بالگرد آبپاش به یک منطقه این همه داستان نداشتیم، پارسال در خوزستان امسال در مازندران و هر نقطه از کشور. یا چرخبال نیست یا ایراد دارد یا دستور پرواز ندارد و در آخرین ورژن هم در نوشهر خلبان نیامد. پس یا منابع طبیعی ارزش ندارد و یا توجه و حساسیتی برای آن نیست والا این مشکل این همه سال حل میشد با توجه به اینکه اکثر کانونهای آتش سوزی در شمال ایران و در ارتفاعات و مناطق صعب العبور با بافت سنگی و صخره وجود دارد استقرار حداقل یک بالگرد تمام وقت در شمال ایران ضروری است. اما فقط مشکل اینجا نیست چندی پیش در کمتر از دو ماه هشت بار آوار آتش جنگل گلستان را به توبره کشید و حتی تلاش محیط بانان و جنگبان نتوانست جلوی سرایت آتش به رویشگاه گونه کمیاب ارس را بگیرد و چند صد هکتار جنگل به خاکستر تبدیل شد که جایگزین ندارد.
جدای از مدیریت حرفهای و علمی جنگل در خصوص انباشت مواد قابل اشتغال، بسته یا باز بودن تاج پوشش، راههای دسترسی و غیره بزرگترین چالش اینکه گردشگران ما هنوز نمیدانند هزینه چند سیخ کباب و آتش قلیان و بی توجهی آنها را بایستی یک نسل بدهد با از بین رفتن پوشش جنگلی حاصل از حریق کمترین خسارت این سهل انگاری، سیل و سیلاب و جلوگیری از ذخیره آب برای مردم منطقه آن مناطق است.
خسارتهای از بین رفتن زیبایی منظر، نابودی بافت خاک و ریز مغذیها، نابودی حیوانات و سایر جانداران، از بین رفتن گونههای ارزشمند و کم یاب جنگلی نظیر ارس، سرخدار، ازاد، شمشاد، ملج و پیشکش. تا دیر نشده به داد جنگلهایمان برسیم. مسئولان و رسانههای محترمی که فقط به ارزشهای مادی و ملموس واکنش نشان میدهند و با گران شدن ماست و پیاز و... زمین و زمان را به هم میدوزند در این دو هفته چرا سکوت کردند و کاری نمیکنند.
اگر ارزش زیست محیطی منابع طبیعی برای ما قابل درک نیست قیمتهای مادی نابودی اکوسیستم، زیستگاه، جنگل، اکسیژن، صدمه به خواص فیزیکی و شیمیایی خاک، پوشش زنده، ارزش سیاحتی و منظر، ارزش تجارتی درختان، علوفه و بوتهها، به خطر افتادن جان و سکونتگاه و تأسیسات انسانها، از بین رفتن گردشگری طبیعی، از بین رفتن هوموس و لاشبرگ کف جنگل، مخاطرات محیط زیست و زیست محیطی، افزایش آلودگی به خطر افتادن منابع آب شیرین و همه اینها را با ریال محاسبه کنیم تا عمق فاجعه را متوجه شویم.
قانونگذاران محترمی که با بودجه و عدد سروکار دارند به کارشناسان اقتصاد منابع طبیعی مراجعه کنید تا ارزش بازاری موارد مذکور را برایتان محاسبه کنند آنگاه ببینید عدم پیگیری تحقق خرید یک بالگرد و تجهیزات پیشرفته اطفا حریق چند میلیونیوم درصد از این مبلغ بالا میشود. خسارت پلاسکو جبران میشود ولی آتش یک درخت راش و یک متر مربع از کف جنگل و اکوسیستم طبیعی هرگز جایگزین ندارد.
بایستی کل روند حریق در جنگل را به دو دسته تقسیم بندی و مدیریت کرد. فعالیتهای قبل از حریق شامل (پیش آگاهی، پیشگیری، کشف، آموزش و فرهنگ سازی) و فعالیتهای بعد حریق شامل (کشف، اطفا و عملیات پس از اطفا) است. در مهمترین و فوریترین اقدام بایستی بدجه، اختیار و امکانات کافی همراه با سپردن مسئولیت و اختیار کامل به سازمان جنگلها و مراتع آبخیزداری کشور همراه با تجهیز این سازمان به عنوان متولی اصلی و پس از آن اقدامات بنیادی دراز مدت و میان مدت زیر بایستی صورت گیرد:
۱- آموزش و آشنایی با فرهنگ منابع طبیعی از ابتدا توسط والدین و بعد از آن توسط نهادهای آموزشی و رسانهها
۲- فرهنگ سازی و آگاهی عمومی (انداختن یک استکان یا شیشه خالی میتواند همانند یک عدسی در کف جنگل آتش به پا کند حریق فقط انداختن ته سیگار یا باقیمانده آتش در جنگل و امثالهم نیست) تمام اینها نیاز به آگاهی عمومی دارد.
۳- تشکیل یگان هوایی تمام وقت شامل حداقل یک یا دو بالگرد آبپاش تخصصی به صورت دائم در استانهای شمالی کشور
۴- تشکیل ستاد مرکزی مدیریت آتش سوزی در منابع طبیعی در سطح ملی و استانی با محوریت و مدیریت سازمان جنگلها و تشکیل جلسات کاربردی مستمر و موظف نمودن سایر دستگاهها به حضور و تمکین صورتجلسات کارشناسی ستاد در مواقع حریق
۵- مدیریت علمی عرصههای منابع طبیعی تجدید شونده در مواجهه با حریق قبل و بعد آن
۶- استفاده از تجارب وفق سایر کشورها و تعاملات بیشتر
۷- همکاری در پروژههای مشترک علمی دانشگاهی و انجمنها و نهادهای علمی در طرحهای تحقیقاتی پژوهشی مرتبط با سوانح طبیعی در جنگل و مرتع
۸- آموزش و به کارگیری فارغ التحصیلان جوان منابع طبیعی و محیط زیست جهت پایش و نظارت میدانی
۹- تجهیز بهترین، کارآمدترین و به روز ترین امکانات تخصصی حریق چه سخت افزاری و نرم افزاری
۱۰- حضور و مراقبت دائم سازمان هواشناسی و ارائه گزارشهای به روز و هماهنگی کامل این سازمان با دستگاههای ذیربط در مدیریت منابع طبیعی
۱۱- رصد و پایش تصویری پیشرفته با تکنولوژیهای دورسنجی (Remote sensing) و سیستم اطلاعات جغرافیایی (Geographic information system)
۱۲- آمایش درونی جنگل و مرتع
۱۳- الکترونیکی کردن فرآیند کنترل و پایش حریق و سنسورهای حرارت سنج در جنگل
۱۴- آموزش حرفهای و عملی و علمی نیروهای انسانی متخصص جوان و به کارگیری افراد و فارغ التحصیلان رشتههای منابع طبیعی در طرحهای حفاظتی برخلاف آنچه الان وجود دارد که از رشتههای غیرمرتبط استفاده میشود.
۱۵- تهیه نقشههای رقومی کانونهای آتش زا در جهت مدیریت هوشمند
۱۶- شناسایی، هدایت، مدیریت و استفاده از ظرفیتهای نیروهای بومی و سازمانهای مردم نهاد (NGO)
۱۷- اعمال مجازاتهای سنگین بازدارنده برای متخلفین که به صورت عمدی و غیرعمدی و سهل انگارانه اقدام به حریق در منابع طبیعی میکنند با وضع قوانین و بخشنامه و دستورالعملهای قانونی
۱۸- مدیریت علمی در جنگل با کمک، همکاری، انتقال تجربه و دانش بین سازمان جنگلها و سازمان محیط زیست با دانشکدههای منابع طبیعی و محیط زیست و پژوهشکدههای مرتبط و هدایت پایان نامههای ارشد و دکتری با موضوعات بلایای طبیعی منطبق بر نیاز و شرایط توپوگرافی و اقلیمی کشور
در سالیان اخیر تخریب بی رویه منابع طبیعی عجیب بوده است. در ۵۰ سال اخیر نیمی از جنگلهای شمال ایران از دست رفت. عوامل طبیعی، غیرطبیعی، انسانی (عمدی یا غیرعمدی) معضل دام، سودجویی افراد، قاچاق، طغیان آفات و امراض، بهره برداری خارج از عرف و بیشتر از توان، تغییر کاربری، تجاوز بر عرصههای طبیعی، عدم رعایت و توجه به حقوق عرفی جنگل نشینان و اکنون نیز آنچه باقی مانده در آتش حریق می سوزد. این عوامل هر چه بود حداقل یک و نیم میلیون هکتار از ارزشمندترین جنگلهای شمال ایران را در نیم قرن اخیر از کفمان برد. ذخیره گاه ژنتیکی جنگلهایی که جدای از اینکه ثروت خدادادی است یک امانت الهی است را محافظت میکند.
و در آخر درود بر شرف و ایثار نیروهای محافظتی، قرق بانان، نیروهای منابع طبیعی و محیط زیست، محیط بانان، جنگلبانان، نیروهای نظامی و انتظامی، بالخص بسیج و سپاه، هلال احمر و مردم روستاها که بدون امکانات با سرشاخه و بیل و کنسرو آن هم بدون آب آشامیدنی در صعب العبور ترین مناطق تعطیلات نوروز را کار کردند تا آتش را خاموش کنند.
*دبیر اتحادیه انجمنهای علمی منابع طبیعی و محیط زیست ایران و نماینده انجمن علمی جنگلبانی در مازندران