صفحه اصلی / آرشیو مطالب روزنامه کسب و کار

مجری استارت‌آپ « پلتفرم یکپارچه دولت همراه » در گفتگو با «کسب‌وکار» مطرح کرد

شکست انحصار ستاره‌مربع‌های میلیاردی

صحبت با موسسان استارت‌آپ‌های مختلف برای کسی که به حوزه کارآفرینی علاقه‌مند است، کار جذاب و ارزش‌آفرینی به نظر می‌رسد و تجربه‌های زیادی به همراه دارد.

  محمد جوادی‌قاضیانی

صحبت با موسسان استارت‌آپ‌های مختلف برای کسی که به حوزه کارآفرینی علاقه‌مند است، کار جذاب و ارزش‌آفرینی به نظر می‌رسد و تجربه‌های زیادی به همراه دارد. در این مقاله سید محمد امامی‌نژاد، موسس یکی از استارت‌آپ‌های ایرانی را به روزنامه «کسب‌وکار» دعوت کردیم تا پای صحبت‌های او بنشینیم و از تجارب او در زمینه کسب‌وکار شخصی و وضعیت کارش در ایران بشنویم. این کارآفرین جوان مدیرعامل شرکت تلیرکو و مجری پلتفرم خدمات دولت همراه (#4*) است. وی در مقطع کارشناسی وارد رشته مدیریت بازرگانی دانشگاه تهران می‌شود که خود او این اتفاق و تحصیل در این رشته را از اتفاقات مثبت زندگی‌اش می‌داند. به اعتقاد این مدیر جوان اما باتجربه حوزه تلکام، اولویت ما در ایران کارآفرینی نیست، بلکه اولویت اصلی ما توسعه کسب‌وکار است. وی همچنین هدف استارت‌آپ خود یعنی پلتفرم خدمات دولت همراه را یکپارچه‌سازی خدمات جزیره‌ای سازمان‌های ایران و کاهش بوروکراسی و دورهای باطل عنوان می‌کند. در ادامه امامی‌نژاد به سوالات ما درباره تجربیات و کسب‌وکار جدیدش و دوران حضورش در استنفورد و سیلیکون‌ولی و نیازهای کسب‌وکاری کشور پاسخ می‌دهد. 
 درباره سوابق کاری‌ و کارهای متفاوتی که تجربه کردید، بگویید و بفرمایید که چه زمانی به فکر راه‌اندازی کسب‌وکار شخصی خود افتادید؟
سال دوم دانشگاه زمانی که تجربه‌های متفاوتی را گذرانده بودم، به ویزیتوری بیمه عمر و پس‌انداز مشغول شدم و شروع به فروش بیمه‌های عمر و پس‌انداز کردم. در همان ماه اول 12 بیمه عمر و پس‌انداز فروختم که در آن سال این تعداد فروش رکورد خوبی محسوب می‌شد. همزمان در کنار کار بیمه حوزه دیگری را مربوط به اینترنت‌های دایال‌آپ شناسایی کردم و شب‌ها که سوپرمارکت‌ها بسته بودند و حجم کارت‌های اینترنت بچه‌های خوابگاه و دوستان دانشگاهی تمام می‌شد، کد‌های کارت‌های اینترنت را به آنها با سود خوبی می‌فروختم. خاطرم هست که در همان سال‌ها نزدیک به 2 میلیون کارت اینترنت طی دو ماه فروخته بودم. بعد از دانشگاه در حوزه استاندارد و ایزو آموزش دیدم و مشغول به کار شدم. در طول مدت کارم با صنعت آی‌تی آشنا شدم و برای شرکت تالیا رزومه پر کردم و در سال 83 وارد این شرکت شدم. در تالیا کارهای مختلفی (کار انبار، سایت تالیا و...) را انجام دادم و بعد از مدتی به سمت مدیر فروش داخلی و بعد از آن در سن 23 سالگی به عنوان مدیر فروش منطقه تالیا منصوب شدم. در این شرکت همه‌چیز به سبک مدیریت روز جهانی اداره شده و به همین دلیل سلسله‌مراتب همراه با تلاش فرد طی می‌شد و هیچ جایی برای پارتی‌بازی نبود. کار به‌شدت سختی بود، اما من مدیر شده بودم و 40 نفر پرسنل داشتم. در آن زمان شروع به جذب افراد توانمند در آن حوزه کردم که منجر به بهره‌ور شدن آن فروشگاه شد. در اوایل دوران مدیریت بیشتر کارها را خودم مدیریت می‌کردم و از 6 صبح تا انتهای شب مشغول به کار بودم و بعد از مدتی فهمیدم که باید یک‌سری از مسئولیت‌ها را به افراد توانمند تفویض کنم و خودم را درگیر کارهایی که تفویض کرده‌ام، نکنم، ولی مسئولیت‌شان را بپذیرم؛ ازاین‌رو از ساعت 9 صبح تا 5 بعد از ظهر به کار مشغول بودم و کار‌ها هم به خوبی انجام می‌شد که این مورد و راه درست تفویض اختیار تبدیل به یکی از تجربه‌های خوبم شد. در گام‌های بعدی مسئولیت تهران و مسئولیت دو سوم ایران را بر عهده‌ام قرار دادند تا اینکه ایرانسل وارد بازار شد و خیلی از همکاران من از تالیا به ایرانسل کوچ کردند، اما من دو سال دیگر در تالیا ماندم و بعد از آن در سن 25 سالگی به عنوان مدیر فروش در شرکت اریکسون که یک شرکت بین‌المللی بود، استخدام شدم و با ترسی که داشتم و کارهای متفرقه‌ای که انجام می‌دادم، تمرکز کاملم را روی کارهای آن شرکت نگذاشتم و با پیشنهاد یکی از دوستانم به راحتی شرکت اریکسون را رها و همراه با او یک شرکت در زمینه پخش مواد غذایی تاسیس کردم. یعنی به صنعتی که هیچ ربطی با رشته من نداشت و کار پردردسری بود، وارد شدم و حدود دو سال و نیم کارگری کردم. البته همین کار متفرقه گردش مالی خوبی برایم رقم زد، اما در زمینه رشته من نبود و در آن شکست خوردم. بعد از تاسیس شرکت پخش مواد غذایی دریافتم که چیزی را که راحت به دست آورده‌ام، به راحتی از دست ندهم و در کسب‌وکار صبور باشم. پس به صنعت خود یعنی تلکام برگشتم و به عنوان نفر سوم وارد شرکت جیرینگ و همراه اول شدم. بعد از مدتی به عنوان مدیر فروش شبکه‌های توزیع جیرینگ مشغول به کار شدم. در جیرینگ فعالیت‌های متفاوتی از قبیل راه‌اندازی نخستین واحد توسعه کسب‌وکار، تعریف سه پروژه و توسعه آنها و... را انجام دادم، اما با توجه به اینکه شرکت‌های ایرانی تحمل کارمند‌های فعال را ندارند که در کسب‌وکارشان شریک‌شان کنند، من از جیرینگ خارج شدم و برای دانشگاه استنفورد آمریکا اپلای کردم. بعد از اینکه به آنجا رفتم، علاوه بر گذراندن واحد‌های درسی به شناخت محیط و فرهنگ مردم آنجا پرداختم و توانستم ارتباطاتم را بیشتر کنم و به تجربیاتم بیفزایم. در آنجا بود که یاد گرفتم چطور در سیلیکون‌ولی استارت‌آپ راه‌اندازی می‌کنند و تجربیات بسیار خوبی را برای خود اندوختم. بعد از آن با کوله‌باری از تمام تجربیات تلخ و شیرین ایران و راه و روش‌هایی که از سیلیکون‌ولی آموخته بودم، به ایران برگشتم تا این‌بار محکم‌تر از قبل کسب‌وکار شخصی خود را راه‌اندازی کنم. 
 
 کسب‌وکاری که راه‌اندازی کردید، در چه حوزه‌ای است؟
کار ما دقیقا این است که انحصار ستاره‌مربع‌های میلیاردی را با (*4#) شکستیم. حوزه USSD یا همان ستاره، عدد مورد نظر، ستاره‌مربع‌ها حوزه‌های بزرگ با عدد‌های بزرگ میلیاردی بودند که کسب‌وکارهای کوچک و متوسط نمی‌توانستند وارد این حوزه‌ها شوند، اما ما از طریق رایزنی و ارائه پلتفرم این عددهای میلیاردی را به عدد 2 میلیون تومان رساندیم. یعنی گفتیم بسته تراکنش بخرید و خودتان از طریق آن پنلی که دریافت می‌کنید، کد کسب‌وکاری‌تان را بسازید و از طریق آن ارتباط برقرار کنید. در این راه واحد نوآوری همراه اول به کنار ما آمد و ما طرح و ایده این پروژه را ثبت و کد را به صورت رایگان دریافت کردیم و با آنها شریک شدیم و این را به یک خدمت تبدیل کردیم. 
 
 در حال حاضر کسب‌وکار شما و شکستن انحصار ستاره‌مربع‌ها منجر به ارائه چه خدماتی شده است؟
 ما 3 مدل پلتفرم در زمینه رایانش ابری داریم. یکی از پلتفرم‌ها که باعث همکاری ما با نهاد ریاست‌جمهوری شد، platform as a service بود که پلتفرم یکپارچه خدمات دولت همراه است. یعنی تعامل کد دستوری ussd، پیامک، پیامک صوتی، روبات تلگرام، اپلیکیشن، تماس گویا و nfc که پلتفرم بین اینها تعامل ایجاد می‌کند. ممکن است خیلی از هم‌وطنان ما گوشی‌های هوشمند نداشته باشند. پس می‌توانند از این تعامل و جامع بودن استفاده کنند و بسته به نیازشان و ابزاری که دارند، از خدمات این پلتفرم در قالب‌های مختلف استفاده کنند. 
 
 شروع کارتان چگونه بود؟
یک ایراد ما ایرانی‌ها این است که نمی‌توانیم با هم کار کنیم و هم‌افزایی بین کسب‌وکارهای‌مان داشته باشیم. ما با یک مجموعه قوی در اصفهان شریک شدیم و با کمک فنی آنها و هنر توسعه کسب‌وکاری خودمان توانستیم خدمات دولت همراه که یکی از خدمات ترکیبی بین متن و صداست را راه‌اندازی کنیم. حتما دوستان دیگری هم در حال انجام این خدمات به شکل دیگری هستند، اما با یک نگاه دیگر و آن اینکه اختیار را به سازمان برون‌سپاری نکنند و سناریو را بگیرند و خودشان در یک محیط امن کار را انجام دهند. این در حالیست که ما توانستیم از طریق هم‌افزایی کار بزرگ ملی انجام دهیم که البته با چالش‌های خاص این بیزینس ملی هم روبه‌رو هستیم؛ چالش‌هایی که گاهی ما را از مسیر دور می‌کند، اما ما خسته نمی‌شویم و با وجود تمام مشکلات به راه دشوار کاری ملی ادامه می‌دهیم. 
 
 همکاری شما با شرکا و همکاران‌تان به چه صورتی است؟
ما پلتفرم خدمات دولت همراه را به صورت مشارکت بین بخش خصوصی و دولتی راه‌اندازی کردیم. شرکت ما آورنده پلتفرم و نهاد ریاست‌جمهوری فراهم‌کننده زیرساخت است و شرکت دیگری که شریک تجاری ماست، کنترل پروژه را انجام می‌دهد. در این طرح خود اپراتورها شریک هستند و زیرساخت و بستر را به صورت رایگان ارائه می‌دهند و از محل سود پروژه هزینه‌های‌شان را جبران می‌کنند یا به سود می‌رسند. 
 
 مدل‌های درآمدی مورد استفاده شما به چه صورتی هستند؟
یکی از مدل‌های درآمدی‌مان پرداخت هزینه از طریق مشتری است که سرویس مورد نیاز خود را دریافت می‌کند. مدل دیگر درآمدی پرداخت هزینه از سوی سازمان است. سازمان‌های دولتی عموما دردسر بودجه دارند؛ ازاین‌رو ما هزینه را به‌شدت پایین آورده‌ایم تا خدمات دولت همراه به صورت طرحی یکپارچه میان تمام سازمان‌ها و ارگان‌های دولتی اجرا شود، به‌طوری که با 200 هزار تومان می‌توانند یک بسته خریداری کنند. 
 
  کد‌گذاری‌ها در این پلتفرم به چه شکل است؟
قبل از آن اول می‌خواهم از مرکز فاوای نهاد ریاست‌جمهوری تشکر کنم که به توانایی‌های
 یک شرکت نوپای جوان و استارت‌آپی اعتماد کرد و با وجود تمام سنگ‌اندازی‌ها هم ما و هم آنها ایستاده‌اند تا طرح به نتیجه برسد. اما اگر بخواهم درباره کدینگ پلتفرم صحبت کنم، باید اینطور بگویم: به‌طور مثال استانداری‌ها، سازمان‌ها، تامین اجتماعی (1420)، تعزیرات (135)، استاندارد (1517) و... که همه اینها به این شکل هستند که مشترکان با شماره‌گیری #شماره سازمان مربوطه*4* از خدمات آن سازمان بهره‌مند می‌شوند. حتی دوستانی هم که نمی‌توانند از کدهای ussd استفاده کنند، می‌توانند از فیلد تماس صوتی برای بهره‌گیری از خدمات سازمان بهره‌مند شوند تا از مراجعه حضوری به سازمان‌ها برای دریافت خدمات آسوده باشند. مثلا مستمری‌بگیران سازمان تامین اجتماعی بدون نیاز به مراجعه حضوری می‌توانند با استفاده از این سامانه از وضعیت مستمری خود اطلاع یابند و از دیگر خدمات سازمان بهره ببرند. خدماتی که شامل خدمات ترکیبی از سرویس‌های استعلامی، سرویس‌های خدمات مشتریان، سرویس‌های پرداخت، نظرسنجی‌ها، سرویس‌های محتوایی و... هستند. 
 
  ضرورت ایجاد یک پلتفرم یکپارچه در چیست؟
یکپارچه‌سازی خدمات جزیره‌ای در سازمان‌ها و نهاد‌های دولتی ضرورتی است که از بوروکراسی کلافه‌کننده کم می‌کند؛ موضوعی که خود دولت هم به دنبال آن بوده است. از ضرورت‌های دیگر این پلتفرم می‌توانم به تسهیل‌سازی دسترسی به اطلاعات دستگاه‌ها، تحلیل داده‌ها در جهت تصمیم‌سازی و خدمت‌رسانی بهتر، استفاده از پتانسیل ایجاد خدمات در سازمان‌ها و نهاد‌ها و... اشاره کنم. نکته مهم در به نتیجه رسیدن طرح یکپارچه‌سازی جزیره‌ای در سازمان‌ها خود ارگان‌های دولتی و مشتریان آنها هستند که عزم یکپارچه‌سازی برای خدمت به مردم را داشته باشند و سد راه ما نشوند تا دوباره کاری‌های بدنه دولتی ما از بین برود. 
 
  مدل‌های ارائه خدمات در این پلتفرم به چه صورت است؟
دولت به کسب‌وکار، دولت به مردم، دولت به دولت و دولت به کارکنان از جمله خدمات ما هستند و هدف دسترسی یکپارچه و آسان مردم به خدمات است که ما بسترهای مختلف آن را فراهم کرده‌ایم تا مردم در دسترسی به خدمات مشکلی نداشته باشند. در حال حاضر نزدیک به 780 نهاد‌ و سازمان‌ دولتی مورد خطاب بحث پلتفرم هستند و تاکنون سازمان‌ها و استانداری‌های مختلفی خود را به ما رسانده‌اند و پلتفرم در آنها راه‌اندازی شده و این خدمت جدید برای مردم در حال گسترش است. 
خواهشم از مدیران محترم کشور این است که به جای اینکه دوباره‌کاری کنند، به دنبال تعامل باشند و ما حاضریم با مجموعه‌های امین سازمان‌ها تعامل داشته باشیم.   3 مدل تامین‌کننده محتوا، تامین‌کننده سرویس و تامین‌کننده پلتفرم را تعریف کرده‌ایم. مثلا اگر در خراسان‌جنوبی هستید، نمی‌خواهیم با شرکتی که در گذشته با آن کار می‌کردید، قطع همکاری کنید، بلکه می‌خواهیم سرویس آنها را هم بالا بیاورید و از آن سود و درآمد کسب کنید و تعاملی که منجر به هم‌افزایی و تقسیم سود می‌شود، داشته باشید. 
 
  به عنوان شخصی که کسب‌وکار‌های متفاوت را تجربه کرده است و با فرهنگ کارآفرینی در خارج از کشور و استارت‌آپ‌ها در سیلیکون‌ولی آشنایی دارد، نظرتان درباره آینده کسب‌وکار ایران و نیاز موجود در آن چیست؟
در این راستا درخواستی از رسانه‌ها دارم که کسب‌وکار‌ها را به همدیگر معرفی کنند و باعث هم‌افزایی بین آنها شوند. من به دنبال این هستم که تیم‌های توسعه کسب‌و‌کاری راه بیندازیم و در صنایع مختلف به توسعه کسب‌وکار‌ها کمک کنیم و هم‌افزایی داشته باشیم. اولویت ما در ایران کارآفرینی نیست، بلکه  اولویت اصلی ما توسعه کسب‌وکار است.