صنعت لوازمخانگی به دلیل اینکه یک صنعت شتابدهنده در دنیا به شمار میآید، تمام کشورها را بر آن داشته تا تمام توان خود را برای توسعه و گسترش آن بهکار گیرند.
شایلی قرایی
از سوی دیگر ارزش افزوده بالا و پتانسیل بالای اشتغالزایی این صنعت موجب شده که برای هر کشوری از جمله صنایع اولویتدار باشد. در این صنعت طراحی و ساخت باید بهروز باشد و کنترل کیفی در تمامی مراحل لحاظ شود. به همین دلیل اداره این صنعت بسیار پرهزینه و دشوار است. در کشور ما نیز با سابقهای بیش از نیم قرن در تولید و ساخت لوازمخانگی، این صنعت به یکی از مهمترین صنایع با توان درآمدزایی و اشتغال بالا تبدیل شده است. صنعت لوازمخانگی از چند جهت در نظام اقتصادی کشور دارای اهمیت است. از سویی، نیاز روزافزون کشور به محصولات این صنعت که رابطهای مستقیم با افزایش سطح زندگی جامعه و رفاه اجتماعی دارد و از سوی دیگر، تعداد بسیار زیاد کارکنان آن در کلیه سطوح با احتساب کارخانجات پاییندستی تولیدکننده قطعات، تجهیزات و مواد اولیه مورد مصرف این صنعت، بخش بزرگی از ارزشافزوده ایجادشده توسط صنعت را در کشور تشکیل میدهد. بسیاری معتقدند که گستردگی لوازمخانگی و تاثیر آن بر بخشهای مختلف زندگی اقتصادی و اجتماعی، اهمیت آن را در مقایسه با سایر صنایع پس از خودروسازی در مرتبه دوم قرار میدهد. در حال حاضر تولیدکنندگان لوازمخانگی که دارای برنامه دقیق و مدون و پژوهشهای کاربردی هستند، همچنان به کار خود ادامه میدهند و باید از مدیران این صنعت تشکر و قدردانی کرد.
به همین منظور و برای روشن شدن شرایط تولید لوازمخانگی در ایران و سیر تحول این صنعت با حبیبا... انصاری، دبیرکل انجمن صنایع لوازمخانگی ایران گفتگو کردیم که مشروح آن را در ذیل میخوانید.
اهمیت صنعت لوازم خانگی در کشور را چطور ارزیابی میکنید؟
صنعت لوازمخانگی یکی از رشتههای شتابدهنده توسعه اقتصادی است. در تمام کشورها از این رشته به عنوان شتابدهنده یاد میکنند. برای این موضوع دو علت وجود دارد؛ اول اینکه بخشهای اداری و سازمانی از آن استفاده لاینفک دارند و تنها صنعتی است که از قشر روستایی گرفته تا شهری و پایتختنشین به آن نیازمندند.این بدان معناست که ممکن است در خانهای موکت و فرش وجود نداشته باشد، چراکه بدون آن زندگی جریان دارد، ولی همان خانه به یخچال و فریزر نیاز دارد. به عبارتی آحاد جامعه به این لوازم نیاز دارند و به جزیی جدانشدنی در زندگی انسان امروز تبدیل شده است. دوم اینکه این صنعت از بزرگترین رشتههای صنعتی است که برای صنایع پاییندستی ایجاد ارزش افزوده میکند و در تمام دنیا جزو رشتههای شتابدهنده توسعه اقتصادی و صنعتی است.
بازار لوازمخانگی در ایران در حال حاضر چه وضعیتی دارد؟ میزان صادرات چقدر است؟
سابقه صنعت لوازمخانگی در کشور ما نیز به 60 سال پیش باز میگردد که آغاز کار با تولید اجاقهای فتیلهای کلید خورد و تا به امروز سیر تحولی داشته است. امروز تولیدات داخلی لوازمخانگی با محوریت صادرات انجام میشود. صنعت لوازمخانگی در ایران در حال حاضر به درجهای از تحول رسیده است که میتوانیم در بازارهای جهانی حرفی برای گفتن داشته باشیم. امروز پنج کارخانه 80 درصد نیاز بازار را تامین میکنند و ما علاوه بر جوابگویی به نیاز داخلی موقعیت خوبی در منطقه نیز داریم. اکنون چرخ خیاطی به کشورهای اروپایی صادر میشود. همچنین آبگرمکنهای گازی، اجاق گاز و... به کشورهای منطقه و فراتر از عراق و افغانستان صادر میشوند.
در حالی که سال 87 مجموع صادرات لوازمخانگی کشور به حدود 80 میلیون دلار میرسید، اما در سال 95 این صادرات به بیش از
350 میلیون دلار (بدون در نظر گرفتن صادرات ظروف) افزایش یافته که قطعا آمار صادرات سال گذشته به مراتب بیشتر از این ارقام است.
امروز تولیدکنندگان ما در وضعیتی قرار دارند که برای برندهای مشهور و معروف سفارش میگیرند. یخچالفریزر، لباسشویی و ظرفشوییهایی تولید میشوند که همتراز خارجیها بوده و با آنها رقابت میکنند. در این شرایط چه لزومی دارد که ما جنس خارجی آن هم با تعرفه پایین وارد کشور کنیم؟
بنابراین بازار لوازمخانگی به رقابتیترین و پررشدترین صنایع ایران تبدیل شده و میتوان گفت که صنایع تولید لوازمخانگی دارای پتانسیل فراوان برای اشتغالزایی و منابع اولیه قابل دسترس جهت تولید ثروت در کشور است. از سوی دیگر، بازار لوازمخانگی از جمله حوزههای مستعد سودآوری، اشتغالزایی و دارای گردش مالی بسیار برجسته و قابل توجهی در کشور است. برای نقشآفرینی موثر این صنعت در سطح اقتصاد داخلی و بینالمللی باید از فناوریهای روز دنیا به نحو شایستهای بهرهمند شد.
درباره موضوع واردات نیز ضرورت دارد اشاره شود که واردات تلویزیون امروزه بسیار کاهش داشته است. از زمانی که تولید تلویزیونهای LCD و LED آغاز شد واردات آن قطع شده و در حال حاضر 10 درصد هم نسبت به صادرات، واردات نداریم.
موانع تولید در صنعت لوازمخانگی در ایران کدامند؟ تولید کنندگان چه مشکلاتی برای حضور در بازارهای رقابتی صادرات دارند؟
امروز موانعی بر سر راه تولیدکنندگان داخلی وجود دارد که حرکت چرخ تولید در این صنعت را کند کرده است. مهمترین و نخستین معضل سد راه تولید، موضوع تسهیلات بانکی است. هیچجای دنیا به صنعتگران وام نمیدهند که اسم آن را بگذارند تسهیلات با سود 20 درصد. در حال حاضر در عربستان و ترکیه این سود تسهیلات به ترتیب 4 و 5 درصد است. به عبارتی سود تسهیلات بانکی برای تولیدکنندگان از 20 درصد شروع شده و گاهی به 32 درصد هم میرسد. درواقع نام این مورد دیگر تسهیلات نیست. همین امر باعث شده که تولیدکنندگان نتوانند سرمایهگذاری را توسعه بدهند یا واحدهای صنعتی بیشتری ایجاد کنند.
متاسفانه مسائلی مانند تحریم و رکود که در بازار اتفاق افتاد، باعث شد که برخی از واحدهای صنعتی کشور نتوانند سود تسهیلات بانکی را پرداخت کنند و در نهایت به تعطیلی کامل کشانده شدند.
توضیح بیشتر آنکه در حالی که رقبای ایران در بازار لوازمخانگی، محصولات خود را با بهرهمندی از تسهیلات ارزانقیمت با سودهای 4 تا 5 درصدی تولید میکنند، اما در ایران سود تسهیلات بانکی بین 20 تا 30 درصد است که توان رقابتپذیری را کاهش میدهد. کاهش نرخ سود تسهیلات بانکی، به مثابه نوعی سرمایهگذاری برای دولت است زیرا در نهایت توسعه صادرات کشور را به دنبال خواهد داشت.
یک مساله دیگر از موانع تولید و گسترش واحدهای تولیدی داخلی مالیات است. مالیات باید از مصرفکننده گرفته شود نه تولیدکننده. در ایران این مالیات از تولیدکننده گرفته میشود. به عبارت دیگر ما در قانون مالیات بر ارزش افزوده یکی از بهترینهای دنیا هستیم، اما در صنعت لوازمخانگی این موضوع کاملا برعکس است و به جای اینکه این مالیات بر ارزش افزوده از مصرفکننده گرفته شود، از تولیدکننده گرفته میشود. در شرایطی که واحدها با رکود مواجه هستند و کندی در بازار وجود دارد، چنین رفتاری از اداره مالیات مغایر با قانون است.
تعرفه واردات لوازمخانگی نیز همواره تغییر میکند. این هم یک مشکل بزرگ دیگر است. به جرات میتوان گفت در هیچجای دنیا به اندازه ما تغییر تعرفه نداشتهاند. واقعا چه سیاستی در این رابطه وجود دارد؟
بنابراین ضرورت دارد این موضوع مطرح شود که متاسفانه نظام تعرفهای بسیار گستردهای داریم. درحالی که کشورهای پیشرفته تنها کمتر از انگشتان یک دست ردیفهای تعرفهای دارند، ولی ایران بیش از
12 ردیف تعرفهای برای خود ایجاد کرده که همه این موارد مشکلآفرین هستند.
یکی از مشکلات این صنعت قاچاق است، در این زمینه چه پیشنهادی دارید؟
امروز هنوز قاچاق لوازمخانگی ریشهکن نشده است، اما میتوان فعالیتهای اینچنینی را از سوی ارگانها و سازمانهای مرتبط اعم از سازمان مبارزه با قاچاق کالا، نیروی انتظامی، گمرک و... مشاهده کرد که تاثیرات بسیار خوبی در کاهش آمار قاچاق لوازمخانگی داشته است، اما ضرورت دارد اشاره شود که مبارزه با قاچاق باید مداوم باشد، نه اینکه طی دورهای این کار را تشدید کرده و سپس فراموش کنند، چراکه قاچاق لوازمخانگی ضربه بزرگی به تولیدکنندگان این صنعت میزند.
بنابراین تمام دستگاهها و سازمانهای مسئول باید دست به دست هم داده و اعتقاد واقعی به مهار قاچاق داشته باشند. برای مهار قاچاق باید نظام تعرفه تصحیح شود. نمیتوان بهطور کلی نظام تعرفهها را از بین برد. همچنین تعدد تعرفهها و تغییر مکرر آنها کار درستی نیست.
رابطه صنعت و دانشگاه در تمام دنیا یک رابطه همپوشانی است. این رابطه را در ایران چگونه ارزیابی میکنید؟
بهطور کلی هیچ رابطهای بین صنعت و دانشگاه وجود ندارد. چون دانشگاه راه خودش و صنعت هم راه خود را میرود. امروزه دانشجویان با ورود به کارخانجات سردرگم میشوند، چراکه هم افزایی و همپوشانی صنعت و دانشگاه را هیچگاه شاهد نبودهایم. به عنوان مثال قالبسازی که مهمترین و حساسترین بخش در صنعت و تولید است اگر به صورت تجربی در کنار دروس دانشگاهی ارائه شود و یک قالبسازبا سابقه 25 سال و خبره در کنار دانشجوی مهندسی مکانیک قرار بگیرد به مراتب کیفیت تولید بالاتر خواهد رفت. بنابراین یک ضرورت است که تجربیات علمی و تجربی در کنار هم قرار بگیرند. در حال حاضر مشکل جدایی صنعت از دانشگاه است. حکایت امروز ما حکایت جزیرهای فکر کردن و جزیرهای عمل کردن است.
هیچ برنامهای هم برای همافزایی وجود ندارد. محیط بسته است. در حال حاضر باید برنامهریزی را بیشتر کنیم. چرا رسانههای ملی هیچ بخشی برای ایجاد این تعامل ندارند؟ این یک طور سرمایهگذاری برای اقتصاد کشور است. چرا این بحثهای مطرح شده در جلسه امروز را در تلویزیون نداریم؟ برای مسائل کم اهمیتتر خیلی برنامهها هست. در حالی که برنامههای ترویجی، مرکز ثقل توسعه صنعتی و افزایش رفاه جامعه خواهند بود. ما تا به امروز از لحاظ اقتصادی متکی به فرآوردههای نفتی و خام بودهایم. اگر بخواهیم به توسعه اقتصادی و صنعتی برسیم باید همافزایی ایجاد کنیم.