سرزمین تیزهوشها یا تیزلند (TIZLAND. IR) وبسایتی است که در آن محتوا و منابع آموزشی مورد نیاز دانشآموزان مقاطع ششم تا دهم با محوریت ارائه محتوای آموزشی در اختیار افراد قرار دارد.
محمد جوادیقاضیانی
در این وبسایت رتبهبندی و ارزیابی کتابها و مدارس هم موجود است و خدمات آموزشی به صورت جامع در اختیار دانشآموزان قرار میگیرد.
در ضمن تیزلند فروشگاه اینترنتی هم دارد که به ارائه کتابهای مفید و با کیفیت و متناسب با هر شخص میپردازد. با مشاهده رتبه تیزلند درسایت الکسا و سیر صعودی مناسبی که در مدت کوتاهی داشته است، کنجکاو شدیم که با عادل طالبی، موسس تیزلند مصاحبهای داشته باشیم و ضمن صحبت درباره ایده کار و مسائل مختلف تیزلند دلیل این سرعت رشد سریع را از زبان خودشان جویا شویم.
لطفا یک معرفی از خودتان داشته باشید و از سوابقتان قبل از تاسیس تیزلند بگویید؟
اهل بهار همدان هستم. 17 ساله بودم که دیپلم گرفتم و وارد دانشگاه آزاد تهرانشمال شدم. زمانی که در دانشگاه قبول شدم، به تهران آمدم و حدود یک ماه در پارکینگ مشغول به کار بودم و بعد از آن در یک شرکت کامپیوتری به کار درایونویسی پرداختم. البته از زمان دبیرستان درگیر برنامهنویسی شده بودم و آن را انجام میدادم.
نخستین کارم بسیار جالب بود و هر وقت کسی به من میگوید کار پیدا نمیشود، این خاطره را برای او تعریف میکنم. زمانی که به تهران آمدم و به دنبال خانه بودم، اتاقی در خانیآباد نو گرفتم. یک روز در حال طی مسیر از خانه به سمت دانشگاه، داخل اتوبوس بسیار ناراحت بودم و غر میزدم و از بیکاری گله میکردم، یک نفر داخل اتوبوس به من پیشنهاد داد که جایی به طور رایگان کار کنم، من به او گفتم که برنامهنویسی بلدم و کاربلدم، چرا رایگان کار کنم؟ آن شخص متقاعدم کرد که این کار را انجام بدهم و از طریق روزنامه همشهری چند شرکت را پیدا کردم.
دومین جایی که برای مصاحبه رفتم، پذیرفته شدم و قرار شد که به صورت رایگان برای آنها کار کنم و قراردادمان هم به این شکل بود که به تعداد کامپیوترهایی که من در خانههای مردم نصب کنم، دستمزد بگیرم که خدا را شکر مبالغ خوبی هم پرداخت میشد.
بعد از 3 ماه برای من حقوق ثابت پرداخت شد و بعد از 9 ماه هم در یک شرکت بزرگتر استخدام شدم و الان هم هرکس به من میگوید کار نیست، من این راهکار را به او میدهم و کسی نبوده است که این کار را کرده باشد و موفق نشده باشد.
فعالیتتان را به صورت جدی از چه زمانی آغاز گردید؟
سال 79 بود که طراحی سایت را شروع کردم و از سال 81 هم بهطور جدی طراحی سایت و کار بازاریابی دیجیتال را دنبالکردم. سال 82 برحسب اتفاق مدیر آی.تی مجتمع علامه طباطبایی شدم و تا سال 92 هم آنجا بودم و بعد از آن هم کسبوکار شخصی خود را شروع کردم.
ایده تیزلند برحسب چه نیازی بود؟
من مدیر آزمونهای ورودی مجتمع علامه طباطبایی بودم و ما در آنجا پلانی را طراحی و سایتی را راهاندازی کردیم و براساس راهکارهای بازاریابی سنتی و دیجیتالی که داشتیم، سایت را به جایی رساندیم که در سال 85 روزی 80000 بازدیدکننده داشتیم و جزو 100 سایت برتر کشور بودیم.
ما در آزمون ورودی علامه 500 دانشآموز میخواستیم و اولیای دانشآموزانی که ثبتنام کرده بودند و قبول نشده بودند، میخواستند فرزندشان را در علامه ثبتنام کنند با اینکه مدارس بهتر دیگری هم وجود داشتند، ولی باز هم اصرار به ثبتنام در علامه طباطبایی داشتند و من ایدهای را با مدیر مجتمع علامه طباطبایی مطرح کردم مبنی بر اینکه سایتی را برای رتبهبندی مدارس طراحی کنیم تا بتوانیم مدارس را رتبهبندی کنیم که مردم با این مشکلات روبهرو نشوند.
البته ما بر سر مسائلی به توافق نرسیدیم و من از مدرسه بیرون آمدم و استارت تیزلند را به منظور رفع این نیاز زدم.
شعارم این بود که یک راهنمای بیطرف برای انتخاب بهتر باشم. یعنی یکی اینکه به رتبهبندی و معرفی مدارس بپردازیم و دیگری اینکه کتابها را رتبهبندی و معرفی و ویدئوهای آموزشی را منتشر کنیم. سایت تیزلند با هدف داشتن بانک اطلاعاتی مدارس برای نخستین بار به ایران آمد کرد و در زمینه معرفی کتاب هم موفق عمل کردیم و روز به روز بانک اطلاعاتی ما قویتر میشود. یک نکته هم بگویم که ما در ارزیابیهایمان کاملا بیطرف هستیم و ارزیابیهای ما براساس معیارهای درست و نظر کارشناسان صورت میگیرد.
متاسفانه نظام رتبهبندی مدارس در کشور ما درست نیست و معیارهای ارزیابی و رتبهبندی درستی نداریم. تیزلند قرار است براساس معیارهای درست و بیطرفانه این رتبهبندیها را انجام دهد.
ارزیابیهایتان بر چه اساسی است؟
ما چیزی به عنوان مدرسه یا کتاب خوب نداریم و در واقع مدرسه خوب برای فرزند من یا کتاب خوب برای من داریم.به طور مثال در بخش معرفی و ارزیابی کتاب ممکن است شما هنوز مفاهیم را نخوانده باشید و هم اینک نیاز به کتابی دارید که مفاهیم را به شما انتقال دهد نه اینکه تست بزنید و تیزلند با توجه به وضعیت دانشآموز و همانند مشاور، کتاب یا مدرسه خوب برای شخص را ارائه میدهد و ما با کارشناسانمان، کتابهای خوب را شناسایی و برحسب وضعیت دانشآموزان به آنها معرفی میکنیم.
سرمایه شروع کار را به چه شکلی تامین کردید؟
من سالها در مدارس کشور حضور داشتم و در این زمینه شناختهشده بودم. اندک شناختی هم از ارشاد داشتم و آنها من را میشناختند.سال گذشته هم که مدیر روابط عمومی نمایشگاه بینالمللی کتاب بودم.
با تجربهای که داشتم و شناختی که از من وجود داشت، یک روز در نمایشگاه کتاب ایده خود را با یکی از دوستانم در میان گذاشتم و ایشان قبول کردند که سرمایه کار را برای من فراهم کنند.
بهطور کلی مساله جذب سرمایه در کشور ما خیلی با مشکل مواجه نیست و شتابدهندهها هم به دنبال تیمها و افراد خبره و باتجربه هستند تا روی آنها سرمایهگذاری کنند.
درباره سیر صعودی که در الکسا داشتید، توضیح دهید.
برای من الکسا واقعا مهم نیست و مساله رتبه الکسا نیست و مساله اصلی برای سایت ها درآمد است و الکسا بیشتر یک بازی است، اما برای سایتهایی مثل تیزلند که در محتوا کار میکنند استثنائا الکسا مهم است.
ما کار خاصی برای الکسا نکردیم، ولی به دلیل اینکه ما قبل از همه بانک اطلاعاتی مدارس و بحث ارزیابی و انتقاد کتابها را برای نخستین بار در تیزلند داشتیم و سئو مناسبی که داشتیم، توانستیم به صعود خوبی در الکسا برسیم و الان در بین رتبه 400 تا500 الکسا هستیم و سرعت رشد خوبی در این زمینه داریم. البته ما برای الکسا کار نکردیم و ماجرا این است که وقتی کار درستی انجام دهید، حتما بالا میآیید و موفق میشوید.
تیزلند چه خدماتی را ارائه میدهد؟
ما مجموعه خدمات آموزشی را به صورت کامل داریم، یعنی بانک اطلاعاتی مدارس، بانک سوال، آموزش آنلاین، ویدئوی آموزشی، مشاوره انتخاب رشته، مشاوره آموزشی، مقالات آموزشی، تفریح و سرگرمی و... را در تیزلند داریم و سایتی جامع در زمینه آموزش هستیم و مجموعه خدمات آموزشی را به صورت کامل ارائه میدهیم. بخش فروشگاه کتاب هم داریم که در آن به فروش کتابهای باکیفیت میپردازیم.
از چه مدلهای درآمدی استفاده میکنید؟
هماینک درآمد ما از فروشگاه اینترنتیمان است و به مرور وارد فاز تبلیغات در کانال و سایتمان هم خواهیم شد.
مدلهای بازاریابی و معرفی خدماتتان به چه صورتی است؟
مدل بازاریابی ما کاملا براساس بازاریابی درونگراست که مخاطب جذب کنیم تا بتوانیم هادی بازار باشیم. به این شکل که محتوای خوبی میگذاریم که هرکس به ما نیاز پیدا کرد، ما را پیدا کند و وقتی وارد سایت ما شد، با ارائه محتواهای خوب و کافی کاری کنیم که باز هم از سایت ما استفاده و ما را به دیگران معرفی کند.
چندی پیش در حال مطالعه یکی از مصاحبههای فوربز با استارتآپی بودم. یکی از سوالهای آن برایم جذاب بود که میخواهم از شما بپرسم. اگر به سال 92 بازگردید باز هم این مسیر را انتخاب میکنید؟
بله، همین کار را میکنم و همین مسیر را پیش میگیرم و فقط فروشگاهم را زودتر راهاندازی میکنم زیرا ما در مدل کسبوکاری که داشتیم، کمی دیر وارد فاز فروشگاه شدیم و اگر به عقب برگردیم همین مسیر را خواهیم رفت. با این تفاوت که فروشگاه اینترنتی را زودتر راهاندازی خواهیم کرد.
چه برنامهای برای آینده دارید؟
فعلا تمرکزمان بر پایههای ششم و نهم است و امسال هم کار روی پایه دهم را اضافه کردیم و عملا سال آینده یازدهم را اضافه خواهیم کرد و همین طور به مرور پایه دوازدهم هم اضافه خواهد شد زیرا اگر بخواهیم تمرکزمان را از دست بدهیم، کیفیت کار پایین میآید و برای همین پایهها را به مرور اضافه میکنیم تا بتوانیم کیفیت عالی را ارائه دهیم.
اعضای تیمتان چه تخصصهایی دارند و به چه شکلی با آنها وارد همکاری شدید؟
آدمها مهم نیستند و تیمها مهم هستند. همان سالی که من مدیر اطلاعرسانی نمایشگاه کتاب شدم، متوجه شدم که 120 نفر نیاز است که در کیوسکهای اطلاعرسانی بنشینند و جواب مردم را بدهند.
ما حدود 330 نفر را دعوت کردیم و من با همه آنها صحبت کردم و 120 نفر از آنها را که به نظرم توانمندتر بودند استخدام کردم. در بین آن 120 نفر عدهای بودند که ستاره بودند و با خوشاخلاقی و عشق کار میکردند. من 23 نفر از آنها را به دفتر دعوت کردم.
از آن 23 نفر 18نفر به دفتر من آمدند و با گرفتن تستهایی مثل بلبین 8 نفر را انتخاب کردم و آن 8 نفر اعضای تیم
تیزلند شدند. من به استخدام متخصص عقیدهای ندارم و همین اعضای تیم ما با آموزشهایی که دیدند به افراد متخصص تبدیل شدند و همه افراد تیم ما مثل به صورت یکدست در کنار هم هستند و به رشد تیزلند کمک میکنند و همین جا میخواهم از آنها تشکر کنم.