صفحه اصلی / آرشیو مطالب روزنامه کسب و کار

گفتگو ی«کسب‌وکار» با موسسان شرکت گام اول تحول

آرمان ما تغییر دنیا است

شرکت گام اول تحول با آرمان با هم، برای ساخت جهانی بهتر یک شرکت مشاوره استراتـژی و بازاریابی ‌است که در وهله اول مشاوره به....
محمد جوادی‌قاضیانی
استارت‌آپ‌ها و در مراحل بعدی مشاوره به سازمان‌ها را در دستور کار دارد.
به گزارش کسب و کار نیوز، شرکت گام اول تحول با آرمان با هم، برای ساخت جهانی بهتر یک شرکت مشاوره استراتـژی و بازاریابی ‌است که در وهله اول مشاوره به استارت‌آپ‌ها و در مراحل بعدی مشاوره به سازمان‌ها را در دستور کار دارد. موسسان این شرکت در گفتگو با «کسب‌وکار» از فراز و نشیب‌ها, رسالت شرکت و برنامه خود برای آینده گفتند. 
خودتان را معرفی کنید و بفرمایید که ایده گام اول تحول چطور به ذهن‌تان رسید؟
نوید سخایی هستم قصد تغییر دنیا را دارم و دوست دارم برای این جنبش برنامه‌ریزی کنم. از 16سالگی با این دغدغه روزهایم را سپری کردم. با توجه به بالا پایین‌های زندگی تصمیم گرفتم که با آدم‌ها صحبت کنم و ببینم چه کار می‌توانم انجام دهم که دنیا بهتر شود. در نگاه من در کنار هم جمع شدن آدم‌هایی با این دغدغه مشترک، می‌تواند نقطه شروع خوبی باشد. آدم‌هایی که باور دارند، می‌شود. 
صدرا امامی، کارشناسی مهندسی صنایع از دانشگاه امیرکبیر و رتبه یک کارشناسی ارشد مدیریت اجرایی هستم. من هم به نوعی این آرمان را داشتم، آرمان تغییر دنیا و البته نه هر تغییری. در زمستان سال 93 نخستین دیدار ما در کافه‌ای کوچک شکل گرفت. دو جوان تحصیلکرده در رشته‌های اقتصاد و مدیریت با آرمانی بزرگ - ساختن دنیایی بهتر - که هر کدام‌مان راه‌هایی را برای محقق کردنش پیموده بودیم. مطالعه جامعه‌شناسی، روانشناسی، اقتصاد و مدیریت، مشاهده تحولات جهانی و از طرف دیگر حضور در سازمان‌های مختلف و تجربه موفقیت‌ها و شکست‌های‌شان ما را به این نظر رسانده بود که انسان‌ها و سیستم‌ها مهم‌ترین عوامل برای یک تغییر پایدار هستند. کارآفرینی نقطه مشترک دیگری بود که ما را در کنار هم قرار می‌داد و تنها بعد از دیدار دوم به این نتیجه رسیدیم که برای رسیدن به اهداف‌مان باید با هم شرکتی را ثبت کنیم. 
این آرمان شعار شرکت‌مان شد: با هم، برای ساختن جهانی بهتر. ایده از منشایی مشترک جوانه زده بود. تاثیر کسب‌وکارها و نهادهای اجتماعی بر زندگی و فرهنگ بشر در هیچ دوره‌ای به اندازه تاثیر آن در دوره کنونی ما نبوده است. در دنیای اطراف ما هزاران ایده وجود دارد که برای به ثمر رسیدن احتیاج به شور و اتحادی خاص دارد. کارآفرینان جوان به‌عنوان شکل‌دهندگان آینده بشر و سازمان‌ها به‌عنوان نهادهای تاثیرگذار بر کارمندان، فرآیندها و فرهنگ، مرکز توجه ما را ‌می‌سازند. برای همین ما توسعه رهبران و سازمان‌ها را ماموریت خود می‌دانیم تا در کنار هم برای شکل دادن دنیایی بهتر تلاش کنیم. 
اینگونه بود که گام اول تحول متولد شد. مکانی برای اندیشه‌های نوین و تغییرات پایدار. 
تفکر ما برعکس این است که چرا دولت و مسئولان کاری نمی‌کنند. ما باید کاری بکنیم که جامعه در معنای کلی یک سری تغییرات را قبول کند و برای رسیدن به این مهم باید یک اقتصاد پایدار را برای شرکت‌های کوچک به وجود بیاوریم که بعد بتوانند به سمت آرمان‌شان حرکت کنند. 
تعریف شما از استارتاپ چیست؟
استارت‌آپ یک ایده است که وارد یک فضای ناشناخته‌ می‌شود.
 یعنی لحظه‌ای که ایده را می‌زنید از مشتری، محصول دقیق مورد نیاز و فشار رقابت بازارآن اطلاعات زیادی ندارید و وقتی که ایده را اجرایی کردید بعد به دنبال بازار ، مشتری و... می‌روید. 
به کسب‌وکاری که با یک ایده کوچک در یک فضای ناشناخته ایجاد می‌شود، استارت‌آپ می‌گویند و یک چیز جدید و یک فضای مبهم داشتن ملاک استارت‌آپ بودن آن است که می‌تواند برای یک سازمان یا یک فرد یا... در هر حوزه‌ای اتفاق بیفتد. وقتی که وظایفت، بازارهایت و مدل درآمدی‌ات مشخص شود و آن ابهام از بین برود دیگر از حالت یک استارت‌آپ خارج و به یک کسب‌وکار کوچک تبدیل می‌شود. 
شرکت گام اول تحول چه خدماتی ارائه می دهد؟
شرکت گام اول تحول با آرمان با هم، برای ساختن جهانی بهتر یک شرکت مشاوره استراتـژی و بازاریابی‌ است که در وهله اول مشاوره به استارت‌آپ‌ها و در مراحل بعدی مشاوره به سازمان‌ها را در دستور کار دارد. ما در شرکت تمرکزمان بر افراد است، یعنی: تیم یا فردی که با ما در ارتباط است. علت این تمرکز این است که ما باور داریم یک مدل کسب‌وکار مناسب، یک سیستم مناسب و به‌طور کلی تمام عوامل سازمانی باید برای انسان‌ها طراحی شود و نه انسان‌ها خودشان را با سیستم‌های خشک و مدل‌های کسب‌وکار از پیش تعیین شده تطبیق دهند. نخستین قدمی را هم که در کنارشان برمی‌داریم این است که در یک جلسه یک ساعته نقشه‌ای از ایده آنها درست می‌کنیم تا ذهن فرد شفاف شود و در قدم بعدی تمرکزمان را روی فرد یا تیم می‌گذاریم و با همه افراد تیم یا خود فرد یک مصاحبه توسعه فردی ترتیب می‌دهیم که ببینیم این آدم به چه شکل به دنیا نگاه می‌کند، ضعف‌ها و قوت‌هایش را به چه شکل می‌بیند و آنها را به چه شکل بیان می‌کند و این تحلیل را که انجام دادیم یک سری پروسه‌ها را روی موفقیت شخصی‌اش می‌گذرانیم و بعد از آن به سراغ تیم می‌رویم تا آنها به‌عنوان یک کل هم بتوانند خوب پیش بروند و بعد شروع به طراحی ماموریت سازمان، مدل کسب‌و‌کار و طراحی محصول می‌کنیم و در گام بعدی تحلیل‌های تیم‌سازی و این ماموریت‌ها را در کنار هم می‌گذاریم و ارزش‌های سازمانی و برنامه اجرایی‌شان را تولید می‌کنیم. باز هم تاکید می‌کنم به‌ویژه در فضای  استارت آ‌پی تمرکزمان را به جای محصول و خدمت روی فرد و تیم می‌گذاریم و باور داریم که اگر این تیم درست شکل گرفت یا اگر آن فرد چرایی دقیقش را یافت حتی اگر شکست هم بخورد باز به راهش ادامه خواهد داد و هرگز نمی‌ایستد. 
برای شروع کار، سرمایه خاصی داشتید؟
با توجه به خدماتی بودن کارمان نیاز به سرمایه بزرگی نداشتیم و فقط هزینه‌های اجاره دفتر وجود داشت. قاعدتا هر کاری احتیاج به میزانی سرمایه دارد. این مساله ارتباط مستقیمی با توانایی‌های افراد تیم دارد. به‌عنوان مثال یک استارت‌آپ در حوزه تکنولوژی اگر افراد فنی را داشته باشد خب میزان زیادی از سرمایه مورد نیازش را درواقع کار افراد تامین می‌کند اما در هر حال برای رشد و گسترش بازار به سرمایه نیاز داریم و برای به دست آوردن آن یا باید به صورت مرحله‌ای سود کار خود را برای گسترش اختصاص دهیم یا بتوانیم سرمایه‌گذار جذب کنیم. برای جذب سرمایه‌گذار تیم و مدل کسب‌وکار و البته تجربه‌ها بسیار مهم می‌شوند. ما معمولا به تیم‌ها پیشنهاد می‌دهیم اگر واقعا به جذب سرمایه احتیاج دارند تا آنجایی که می‌شود دریافتش را به بعد از داشتن نسخه اولیه و پاسخ بازار در یک جامعه کوچک موکول کنند. در این حالت توانایی مذاکره بهتری را برای جذب سرمایه خواهند داشت. 
چه خدماتی ارائه می‌دهید؟
خدمات ما به‌طور کلی دارای 3 بخش است: 
مشاوره، آموزش و اجرا
که این خدمات در حوزه استارت‌آپ‌ها و سازمان‌ها انجام می‌شود. برای دقیق‌تر شدن موضوع باید به بازاریابی آنلاین، استراتژی، منابع انسانی و سیستم اشاره کرد. در نگاه ما منابع انسانی و سیستم درواقع بعد از به دست آوردن استراتژی‌های کار به‌عنوان دو بال اصلی اجرای استراتژی، خودشان را نشان می‌دهند. 
در چه مراحلی کنار مشتریان‌تان هستید؟
برای استارت‌آپ‌ها که تمامی کارها درواقع با هم ارتباط دارند ما کار را به چند مرحله تقسیم کرده‌ایم: 1-توان: 2-ایده 3-تیم 4-برند و داستانی که باید داشته باشند 5 -مدل کسب‌وکار 6-طراحی محصول 7-برنامه‌ریزی استراتژیک 8- برنامه‌ریزی اجرایی. که در این مراحل ما همراه‌شان هستیم و در این حین یک سری سرمایه‌گذار‌هایی را هم می‌شناسیم که به آنها معرفی می‌کنیم و در کل از صفر تا صد این مراحل در کنارشان هستیم و وقتی که فاز اجرایی‌شان شروع شد بنا به نوع کار امکان دارد آنها را همراهی کنیم یا از آن تیم جدا شویم و فقط در بازه‌های زمانی مورد نیاز برای بررسی عملکرد و توسعه، بنا به خواست آنها دوباره به تیم‌شان ملحق شویم. 
در ارتباط با سازمان‌ها با توجه به مشخص‌تر بودن فضای کار و پروژه بنا به مشاوره مورد نیاز در زمینه بازاریابی، استراتژی منابع انسانی و سیستم پروژه تعریف می‌شود و میزان همکاری مشخص می‌شود. 
چه ضمانتی به مراجعه‌کنندگان برای خدمات ارائه شده می‌دهید؟
ضمانت به معنای ضمانت مادی که خب معمولا انجام نمی‌شود مگر پروژه نیازهای خاصی داشته باشد اما ضمانت ما بیشتر با پروژه‌ها و همراهی مستمری ا‌ست که در کارها انجام می‌دهیم. وقتی ما وارد پروژه‌ای می‌شویم آن را برای خودمان می‌دانیم و هر کاری لازم باشد برای پیشرفتش انجام می‌دهیم. مساله دیگر اعتمادی‌ است که ما جلب می‌کنیم. در نگاه ما این بزرگ‌ترین دارایی ما در بلندمدت خواهد بود. از طرف دیگر پروژه‌های موفق انجام شده نیز خودشان یک ضمانتی است برای نشان دادن توانمندی‌های ما. 
مالکیت معنوی ایده‌ها به چه شکل حفظ می‌شود؟
قراردادی به نامNDA داریم که در ابتدا با افرادی که ایده‌شان را مطرح می‌کنند، می‌بندیم. 
و براساس این قرارداد تمام جلسات ما صورت جلسه مکتوب می‌شوند و هیچکدام از طرفین حق استفاده از ایده را بدون اجازه طرف مقابل ندارند و در این صورت‌جلسه قید می‌شود که ایده برای چه کسی است. درواقع با این قرارداد ما سعی می‌کنیم اعتماد بیشتری را ایجاد کنیم، چون در دنیای استارت‌آپ‌ها ایده‌ها بسیار مهم هستند و ما سعی می‌کنیم با فهم این دغدغه با این قرارداد آرامش خاطر بیشتری به افراد بدهیم. 
چند مورد از پروژه‌های موفقی را که با آنها کار کرده‌اید، معرفی کنید. 
مثلا در اینکه چطور می‌توان از ربات تلگرام کسب درآمد کرد با امیر شوکتی، خالق روبات harfbeman همراه بودیم و چند پروژه سرمایه‌گذاری و همین طور بازاریابی یک فعال حوزه غذایی از جمله آنهاست. 
تا اینجا از درآمدتان راضی بوده‌اید؟ چه مدل‌هایی را برای کسب درآمد دارید؟
بله، خوب بوده و در حال رشد است. ما درواقع سه مدل درآمدی برای شرکت داریم. مشاوره ساعتی که بنا به یک برنامه مشخص یا خواسته مشتری انجام می‌شود. مدل دیگر اجرای پروژه‌ای است که درواقع یک پروژه با یک بودجه مشخص تعریف شده و ما درآمد خود را براساس حجم پروژه و میزان کارمان تعریف می‌کنیم. مانند راه‌اندازی واحد بازاریابی آنلاین یک شرکت یا طراحی و اجرای یک رویداد. 
مورد آخر مشارکت در درصدی از سود یا فروش شرکت‌هاست که در بعضی از پروژه‌ها قرارداد را بر این اساس می‌بندیم. 
تبلیغات را به چه شکل انجام می‌دهید؟
در حال حاضر ما کار را با نت‌ورکینگ، حضور در فضاهای ایجاد‌کننده ارتباط و رویداد‌ها و نمایشگاه‌ها ادامه می‌دهیم ولی برنامه بلندمدت ما بازاریابی آنلاین است. گسترش خودمان را در گروی تمرکز بر تولید محتوای مناسب و مورد نیاز گذاشته‌ایم. 
در حال حاضر پرسنلی هم دارید؟
ما پروژه‌ای کار می‌کنیم و براساس نوع پروژه‌ای که می‌گیریم افراد را جذب می‌کنیم که باعث می‌شود شرکت در بازه‌های زمانی، بزرگ و دوباره کوچک شود. البته این برنامه را هم داریم که افرادی که در پروژه‌ها خوب کار می‌کنند را به صورت دائم جذب کنیم. 
چه تصویری از آینده شرکت خود دارید؟
هولدینگی از کار خدماتی که مدیریت واحد تعدادی از شرکت‌های مستقل را اداره می‌کندواستراتژی‌های کلی را این هولدینگ مادر طراحی می‌کند که هر شرکت در حوزه خود به پیشروترین بدل می‌شود. 
ما در حال کار روی یک مدل کسب‌وکار جدید برای طراحی محصول هستیم که وقتی به این نتیجه برسیم مدل‌های ما کامل است آن را به صورت مقاله و کتاب چاپ می‌کنیم و این رهیافت را به نام خود ثبت می‌کنیم و از این طریق با ارائه مقاله‌های بین‌المللی وارد فضای جهانی می‌شویم. 
در حال حاضر بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی یکی از معضلات کشور است، شما چه پیشنهادی برای این دست از افراد دارید؟
من یک سری جوان اطرافم می‌بینم و همه دنبال این هستند که این جا رانت وجود دارد و فلان کار را نمی‌شود، انجام داد و امثال این حرف‌ها. من حرفم به آنها این است که این فضاهای منفی سازنده نیست. حرف من مبنی‌بر وجود نداشتن این مشکلات نیست اما ما باید بلند شویم و کاری را که می‌توانیم انجام بدهیم. مهم نیست که چکار می‌کنید، شاید دوست دارید معلم، نوازنده یا یک کارآفرین شوید ولی اینکه هر کاری می‌خواهید انجام دهید آن را درست به انجام برسانید. تنها حرفم این است که چرایی‌شان را بشناسید و از لاک اینکه نمی‌شود و حمایت نمی‌شویم و امنیت‌مان را از دست می‌دهیم، بیرون بیایید و به دنبال چرایی تان بروید. مساله اساسی این است که من یک دلیل داشته باشم که صبح به شوق آن از خواب بیدار شوم. من به این دلیل، چرایی می‌گویم چون منظورم صرفا درآمد نیست. چون آن چرایی است که باعث می‌شود صبح از خواب بیدار بشویم نه درآمد. 
من همیشه می‌گویم بین موفقیت و خوشبختی تفاوت است که موفقیت ملاکش بیرونی است مثلا یکی هست که دانشگاه خوبی درس خوانده یا درآمد بالایی دارد و ما از بیرون نگاهش می‌کنیم و به او می‌گوییم موفق اما آن آدم لزوما خوشبخت نیست و ممکن است خودش احساس خوبی نداشته باشد اما ممکن است معلمی باشد که حتی مشکلات مالی هم داشته باشد اما با این حال هر روز صبح با عشق بلند شود و به سر کار برود و آن آدم به نظرم خوشبخت است و من همیشه می‌گویم که این خوشبختی‌ است که به زندگی آدم معنا می‌دهد و آن آدمی که خوشبخت شده چرایی‌اش را پیدا کرده و به دنبال آن رفته است. ما باید به دنبال خوشبختی‌مان برویم و نباید تقلیدی از معیارهای موفقیت جامعه باشیم.