صفحه اصلی / آرشیو مطالب روزنامه کسب و کار

نایب‌رئیس اتاق ایران در گفتگو با «کسب وکار» مطرح کرد

محافظه‌کاری در برابر ایده‌های فناور

نایب‌رئیس اتاق بازرگانی ایران یکی از چهره‌های نوگرا در پارلمان بخش خصوصی است که توجه....
مجتبی کاوه
بخش خصوصی به سرمایه‌گذاری در توسعه شرکت‌های دانش‌بنیان را ضرورتی اجتناب‌ناپذیر می‌داند.
به گزارش کسب و کار نیوز، گسترش شرکت‌های دانش‌بنیان و تبدیل ایده‌های فناور به محصول باارزش و مقبول در بازار، زیرساخت‌هایی نیاز دارد که توسط مجموعه‌هایی مثل پارک‌های علم و فناوری و در ابتدا توسط دولت‌ها پایه‌ریزی می‌شود اما در ادامه بخش خصوصی نیز باید به این پروسه بپیوندد. پدرام سلطانی، نایب‌رئیس اتاق بازرگانی ایران یکی از چهره‌های نوگرا در پارلمان بخش خصوصی است که توجه بخش خصوصی به سرمایه‌گذاری در توسعه شرکت‌های دانش‌بنیان را ضرورتی اجتناب‌ناپذیر
 می‌داند.
صاحبان ایده‌های نو و مبتنی بر فناوری و افرادی که می‌خواهند این ایده‌ها را در قالب شرکت‌های دانش‌بنیان به بازار عرضه کنند، از ریسک‌ناپذیری و تمایل ضعیف بخش خصوصی به حمایت از ایده‌ها و قابلیت‌های‌شان گله می‌کنند. پاسخ شما به این گله چیست؟
در درجه اول باید بپذیریم که این گله بجا و درست است. واقعیت این است که بخش اعظم اقتصاد ما شاکله سنتی دارد و مدل‌های جدید کسب‌وکار هنوز جای خود را در اقتصاد ایران بازنکرده‌اند. فرهنگ سرمایه‌گذاری مخاطره‌پذیر در کشور ما در مقایسه با کشورهای توسعه‌یافته چندان نهادینه نشده است و ریسک‌ناپذیری و حمایت نکردن از ایده‌های نو و فناور متاسفانه جزو فرهنگ مدیریتی ما به شمار می‌رود. از منظری دیگر باید این را هم پذیرفت که هنوز نهادهای لازم برای حمایت از این نوع مدل کسب‌وکار و برقراری پیوند میان صاحبان ایده‌های مبتنی بر فناوری و بخش سنتی اقتصاد کشور به خوبی پا نگرفته‌اند. مثلا صندوق‌های سرمایه‌گذاری جسورانه که نقش مهمی در این زمینه دارند، اخیرا رسمیت یافته‌اند و تعداد کم‌شماری از آنها راه‌اندازی شده‌اند. طبعا این صندوق‌ها در ابتدای کار خود هستند و تعداد و توان آنها تناسبی با حجم نیاز صاحبان ایده‌های فناور و استارت‌آپ‌ها و شرکت‌های دانش‌بنیان که در سال‌های اخیر رشد کمی زیادی در کشور داشته‌اند، ندارد. این ضعف منحصر به بخش خصوصی نیست و بخش دولتی ما هم در مقایسه با کشورهای توسعه‌یافته و حتی اقتصادهای نوظهور نسبت به پذیرش ایده‌های فناور محافظه‌کارتر است. بنابراین ما باید با پذیرش واقعیت موجود، که به نفع اقتصاد ما نیست خواستار تحول جدی در این زمینه باشیم و از برنامه‌ها و تلاش‌هایی که می‌تواند این نقیصه را برطرف کند، به‌طور جدی هم در بخش خصوصی و هم در بخش دولتی حمایت کنیم. 
 پارک‌های علم و فناوری با ماموریت از بین بردن فاصله بین دانشگاه و صنعت و تولید پا به عرصه وجود گذاشته‌اند. به اعتقاد شما پارک‌ها باید چه رویکردی داشته باشند که بتوانند به مسئولیت خود عمل کنند؟
نفس ایجاد پارک‌های علم و فناوری، ایده و تفکر درست و خوبی است. یکی از نهادهای مهم واسطه بین مراکز تولید علم و بخش تولید و صنعت قطعا پارک‌های علم و فناوری است و ما چنین نهادی را نداشتیم. حالا این نهادها ایجاد شده‌اند، اما پیوند آنها با بخش تولید و صنعت پیوند ضعیفی است. ضعف تاریخی ما در ایجاد تعامل بین دانشگاه و صنعت حالا به ضعف تعامل بین پارک‌های علم و فناوری و صنعت تعمیم پیدا کرده است. بسیاری از فعالان اقتصادی و صنعتگران کشور از قابلیت‌ها و ظرفیت‌های پارک‌های علم و فناوری غافلند. به اعتقاد من پارک‌های علم و فناوری باید رویکرد خود را بر غلبه بر چالشی استوار کنند که این ناآگاهی ایجاد می‌کند.
پارک‌های علم و فناوری در هر منطقه و استانی که مستقر هستند، باید برنامه‌های مدونی برای معرفی قابلیت‌ها و ترویج خدمات‌شان از طریق ارتباط کنش‌گرایانه با نهادها و تشکل‌های کسب‌وکاری مثل اتاق‌های بازرگانی و انجمن‌های صنعتی و تولیدی و همچنین صاحبان کسب‌وکار و فعالان اقتصادی داشته باشند. مسئولان و متولیان این پارک‌ها باید ابتکار عمل را برای توسعه خدمات خود به دست بگیرند و تورهای آشنایی با خدمات و ظرفیت‌های خود را برای صاحبان کسب‌وکار برگزار کنند. مایلم این نکته را نیز متذکر شوم که پارک‌های علم و فناوری ما هنوز رویکرد فعال و برخورد جسورانه را با مشتریان بالقوه خود ندارند و بسیار محافظه‌کارانه نسبت به هسته‌های دانش‌بنیانی که در پارک‌ها شکل می‌گیرد، برخورد می‌کنند و بعضا با نگاه کم‌اعتماد به صاحبان کسب‌وکار می‌نگرند. پارک‌ها باید رویکرد خود را در این مورد هم تغییر دهند و رویکرد فعالانه‌تری نسبت به مشتریان بالقوه خود داشته باشند. البته این بی‌اعتمادی هم ریشه در فرهنگ عمومی ما دارد که در آن اعتماد به‌طور کلی عنصر کمیابی است. 
 مسئولان پارک‌های علم و فناوری از وجود بخش‌هایی مثل کلینیک‌های کسب‌وکار در پارک‌ها خبر می‌دهند که می‌تواند گره گشای تنگناها، گلوگاه‌ها و مشکلات صاحبان کسب‌وکار – مشکلاتی نظیر فروش و بازارسازی و بازاریابی و غیره - باشد. دیدگاه فعالان اقتصادی نسبت به این قابلیت‌ها چیست؟
به اعتقاد من صاحبان کسب‌وکار و فعالان اقتصادی از این ظرفیت پارک‌های علم و فناوری استقبال کمتری خواهند کرد. وقتی ما از کلینیک کسب‌وکار صحبت می‌کنیم مشخصا از تیمی صحبت می‌کنیم که باید نقش مشاوران خبره را برای صاحبان کسب‌وکار ایفا کنند. این مشاوران باید دو ویژگی داشته باشند؛ یکی اینکه در آن بخش خاص اقتصادی دارای دانش به‌روز باشند و دیگر اینکه به ظرفیت‌ها و مشخصات بازار هم کاملا احاطه داشته باشند. پارک‌های علم و فناوری و کلینیک‌های کسب‌وکاری که در آنها شکل می‌گیرد، در شرایط فعلی بیشتر محل گردهمایی نخبگان دانشگاهی و علمی کشور است که در ابعاد علمی و فنی توانمندی‌های قابل‌توجهی دارند، اما ابعاد تجربی آنها و شناختی که حاصل آشنایی آنها با شرایط بازار است، چندان قوی نیست. بنابراین چیزی که آنها می‌توانند به بخش صنعت و تولید ارائه کنند از جنس مشاوره نیست و بیشتر از جنس ایده است. شخصا معتقدم در روند شکل‌گیری و بالندگی پارک‌های علم و فناوری بسیار زود است که پارک‌ها مدعی راه‌اندازی کلینیک‌های موثر و کارآمد کسب‌وکار باشند. اگر فرض را هم بر این بگذاریم که این کلینیک‌ها نه توسط نخبگان جوان، بلکه توسط اساتید راه‌اندازی می‌شوند باز هم به نظر نمی‌رسد جای آنها کلینیک‌های کسب‌وکار پارک‌های علم و فناروی باشد و انتظار می‌رود آنها در هسته‌های مشاوره‌ای که به مسئولان صنعتی و تولیدی بخش دولتی و خصوصی مشاوره می‌دهند، فعال باشند. 
 روند شکل‌گیری صندوق‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر را در کشور چگونه ارزیابی می‌کنید؟
وظیفه اصلی حمایت از ایده‌های نو و مبتنی بر فناوری و شرکت‌های دانش‌بنیانی که بر محور این ایده‌ها شکل می‌گیرد را همین صندوق‌ها بر عهده دارند. این صندوق‌ها در کشور ما پدیده‌های بسیار جدیدی هستند که ظرف یک سال گذشته تعدادی از آنها مجوز گرفته‌اند و اتفاقا بخش خصوصی محوریت این کار را بر عهده دارد. بنابراین تصور من این است که صندوق‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر به سرعت جایگاه خود را در گسترش فعالیت‌های اقتصادی مبتنی بر ایده‌ها و فناوری‌های نوین بازخواهند کرد.
درباره صادرات محصولات و خدمات دانش‌بنیان چه افقی پیش‌روی ما قرار دارد؟ آیا شانسی برای به دست آوردن سهمی از بازار فناوری در جهان داریم؟
نمی‌توان درباره اینکه ما شانس یا فرصت صادرات محصول یا خدمات دانش‌بنیان به بازارهای جهانی را داریم یا خیر ، حکم کلی داد. به اعتقاد من با توجه به خلاقیتی که در جوانان تحصیل‌کرده ماست و انگیزه‌هایی که آنها برای رشد و پیشرفت دارند، قطعا فرصت‌هایی برای ارائه محصولات و خدمات فناور به بازارهای جهانی را داریم، اما شبکه‌ای از زیرساخت‌ها برای حمایت از ایده‌ها، تبدیل آنها به کالا و خدمات فناور و رساندن آنها به بازارهای جهانی لازم است که ما در ابتدای راه تکمیل این زیرساخت‌ها هستیم. بعضی از محصولات تولیدشده در شرکت‌های دانش‌بنیان ما اصولا برای پاسخگویی به نیازهای بازار داخل طراحی شده‌اند و قابلیت چندانی برای جهانی شدن ندارند. حتی درباره بعضی کالاها و فناوری‌هایی که قابلیت جهانی شدن دارند، ما با مسائلی مثل قیمت تمام‌شده، برندینگ، بازاریابی و مسائل سیاسی برای توسعه و ارائه آنها به بازار جهانی مواجه هستیم. ما در حال حاضر به عنوان کشور پیشتاز و شناخته‌شده در حوزه فناوری مطرح نیستیم و رسیدن به این جایگاه الزامات خاص خود را دارد. البته همانطور که گفتم، این یک حکم کلی نیست و قطعا ما در برخی محصولات و خدمات مبتنی بر فناوری، مزیت‌های خوبی داریم که می‌تواند پای ما را به بازارهای جهانی باز کند. مثلا کمتر کشوری مثل کشور ما از تنوع اقلیم و محصول کشاورزی یا ذخایر نفت و گاز برخوردار است و ایده‌ها و فناوری‌های این بخش‌ها می‌تواند بازارهای جهانی خوبی
 داشته باشد. 
  استقبال از کالاها و خدمات دانش‌بنیان را در بخش‌های دولتی چگونه می‌بینید؟ آیا بخش‌های مختلف دولتی از کالاها و خدمات دانش‌بنیان داخلی استقبال می‌کنند؟
متاسفانه باید بگویم پاسخ این سوال منفی است. دولت به دلیل سهم عمده‌ای که در اقتصاد ما دارد، باید بزرگ‌ترین مشتری و مشوق کالاها و خدمات دانش‌بنیان داخلی باشد، ولی اینگونه نیست و سازمان‌ها و وزارتخانه‌هایی که مشتری بالقوه این کالاها و خدمات هستند، آنقدر صاحبان ایده‌های نو و شرکت‌های دانش‌بنیان را درگیر لایه‌های تو در توی بوروکراسی خود می‌کنند که جوانان و کسانی که روی این کالا ها سرمایه‌گذاری جسورانه کرده‌اند را پشیمان و سرخورده می‌کنند. می‌توان وزارت نفت را در این مورد مثال زد که یکی از مشتریان بزرگ خدمات و کالاهای دانش‌بنیان است، اما بسیار سیستم بوروکراتیکی دارد و همین وضعیت را با شدت و ضعف در سایر نهادها و سازمان‌های دولتی هم می‌توان دید. 
  اتاق بازرگانی چه نقشی در توسعه شرکت‌های دانش‌بنیان و حمایت از صاحبان ایده‌های نو دارد؟
اتاق بازرگانی نهادی است که می‌تواند در شکل‌دهی و نهادسازی برای شرکت‌های دانش‌بنیان نقش ایفا کند. شرکت‌های دانش‌بنیان بیش از هر چیز نیاز دارند که جزو شبکه‌ای از تولید ثروت از دانش باشند و این شبکه نیازمند نهادسازی و تشکل‌های تخصصی است. ما در اتاق بازرگانی چندین تشکل دانش‌بنیان را ایجاد و سازماندهی کرده‌ایم و برای آنها یک فدراسیون هم تشکیل دادیم تا ارتباط آنها با هم را تسهیل کنیم. ما همچنین می‌توانیم حلقه اتصال شرکت‌های دانش‌بنیان و پارک‌های علم و فناوری با صاحبان کسب‌وکار و فعالان اقتصادی باشیم و می‌توانیم دستاوردهای پارک‌ها را در قالب تورهای بازدید و برگزاری جلسات آشنایی به صنعتگران معرفی کنیم. بعضی اتاق‌های ما این کار را آغاز کرد‌ه‌اند و ما هم در حال تدارک برگزاری ایونت‌هایی در اتاق‌ها هستیم که معرفی‌کننده ظرفیت‌های شرکت‌های دانش‌بنیان و پتانسیل پارک‌های علم و فناوری به صاحبان کسب‌وکار باشند.