(مورد مطالعه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران)
استراتژی نگهداشت وجه نقد شرکت سرنوشت و آینده شرکت را تعیین میکند. در یک بازار ناقص، شرکتها تمایل دارند که وجه نقد خود را برای معاملات و کاهش ریسک آتی خود حفظ کنند (کینز، 1936). با این وجود، نگهداشت بیش از حد وجه نقد میتواند هزینههای فرصت را افزایش دهد، درحالی که نگهداشت پایین وجه نقد نیز منجر به کمبود هزینهها میشود که این امر نیز به سرمایهگذاری شرکت آسیب وارد میکند. سطح بهینه نگهداشت وجه نقد شرکت باید توازنی بین هزینهها و منابع نگهداشت وجه نقد باشد (اوپلر و همکاران، 1999، هارفورد، 1999). افزایش در فشار تورمی بدون شک بر میزان هزینه عرضه پولی تاثیر میگذارد و بنابراین توازن بین هزینهها و منافع نگهداشت وجه نقد را تحت تاثیر قرار میدهد. علاوه بر این چرخه عملیاتی یک شرکت که مستقیما مربوط به زمان و سرعت کسب وجه نقد است، بر سطح نگهداشت وجه نقد تاثیر میگذارد.
با فرض چرخه اقتصادی در سطح کلان و چرخه عملیاتی در سطح خرد، در این پژوهش، رابطه بین نگهداشت وجه نقد با چرخه عملیاتی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار گرفته و سعی میشود به این سوالات پاسخ داده شود که آیا نرخ تورم و موجودی نقد شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار رابطه دارند یا خیر؟ آیا چرخه عملیاتی و موجودی نقد شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه دارند یا خیر؟
مبانی نظری و پیشینه مقاله
اهمیت روز افزون وجه نقد باعث شده است که مدیران شرکتها بیش از پیش این مفهوم را مورد توجه قرار دهند. در نهایت این مدیران هستند که تصمیم میگیرند آیا وجه نقد بین سهامداران توزیع شود یا خیر، صرف مخارج داخلی شده یا همچنان نگهداری شود و در این راستا باید همواره منافع و مخارج تصمیمات را ارزیابی کنند. استراتژی موجودی نقد شرکت، تعیینکننده سرنوشت و آینده آن است. در یک بازار ناقص، شرکتها برای اهداف تجاری آتی و تسکین ریسک، تمایل به نگهداشت و جمعآوری وجه نقد دارند (کینیس ،1936). با این حال، نگهداری مقدار زیاد وجه نقد میتواند هزینههای فرصت را افزایش دهد، درحالی که نگهداری مقدار اندک وجه نقد میتواند موجب هزینههای کسری یا کمبود شود. سطح بهینه موجودی نقد شرکت شامل توازنی بین هزینهها و منافع موجودی نقد است (اوپلر و همکاران، 1999؛ هارفورد ، 1999). افزایش در فشار تورمی، بدون شک بر مقدار و هزینههای تامین پول، تاثیر میگذارد و بنابراین بر توازن بین هزینهها و منافع نگهداشت وجه نقد، موثر است. علاوه براین، چرخه عملیاتی یک شرکت که ارتباطی مستقیم با زمان و سرعت جمعآوری وجه نقد توسط آن دارد نیز بر موجودی نقد موثر است (وانگ و همکاران، 2013).
لذا هدف در این مقاله، بررسی رابطه بین نرخ تورم و موجودی نقد و چرخه عملیاتی و موجودی نقد در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و سعی میشود به این سوالها پاسخ داده شود که آیا بین نرخ تورم و موجودی نقد شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار و موجودی نقد این شرکتها ارتباطی وجود دارد یا خیر؟
با توجه به اینکه بررسی رابطه تورم و چرخه عملیاتی با موجودی وجه نقد شرکت، میتواند دید بهتر و کاملتری به فعالان بازار سرمایه جهت تصمیمگیری ها دهد و موجب تخصیص بهینه منابع و درنهایت رشد اقتصادی شود، در این مقاله، رابطه تورم و چرخه عملیاتی با موجودی وجه نقد در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار گرفته است.
طول چرخه عملیاتی شرکت، متاثر از عوامل صنعت، مدل تجاری شرکت و کارایی مدیریت آن است. از منظر تقاضا، اگر محصولات شرکت دارای چرخه عملیاتی کوتاه تری باشند، گردش سرمایه نیز به نسبت، زمان کمتری طول میکشد و شرکت باید مستمرا وجوهی را برای تکمیل چرخه سریع خرید، تولید و فروش، سرمایهگذاری کند. اینگونه شرکتها باید وجه نقد بیشتری را برای پوشش معاملات پیشرو در اختیار داشته باشند که در انطباق با انگیزش معاملات برای نگهداری وجه نقد است. از منظر عرضه، چرخه عملیاتی کوتاهتر به این معناست که فرایند اخذ موجودی کالا، فروش و کسب مجدد وجه نقد کوتاهتر است. آنگاه انباشت سرمایه داخلی اثربخشتر است، مقدار سرمایه جاری بهواسطه کاهش موجودی کالا و حساب های دریافتنی، افزایش مییابد و تولید وجه نقد توسط شرکت و متعاقبا موجودی نقد شرکت افزایش مییابد (وانگ و همکاران، 2013). البته پس از اینکه چرخه عملیاتی به نقطه مشخصی میرسد (بسیار طولانی شود)، توان تولید وجه نقد شرکت کاهش مییابد و در این شرایط شرکتها موجودی نقد خود را افزایش میدهند تا از ریسک پرهیز کرده و بتوانند پاسخگوی نیازهای سرمایهگذاری و تقاضاهای غیرقطعی تولید باشند.
درنهایت براساس مطالعات علمیای که در این زمینه صورت پذیرفت، نتایج ذیل حاصل شد: با توجه به شرایط اقتصادی فعلی ایران، فشارهای تورمی جاری و رشد شاخص بهای کالا و خدمات مصرفی، ارزش داراییهای جاری نگهداری شده توسط شرکتها را کاهش داده است. تحت این شرایط، شرکتها برای کمینهسازی ریسک و محقق ساختن قراردادهای بلندمدت، به میزان معناداری موجودی کالای خود را افزایش میدهند. متعاقبا آنان کاهش نقدینگی برای تخصیص منابع، تولید، ظرفیت عملیاتی و توزیع فروش به همراه یک محیط تجاری رو به وخامت و کمبود پول نقد را تجربه خواهند کرد. ضمنا پیدایش تورم و افزایش شاخص بهای کالا و خدمات مصرفی، باعث سختگیرانه شدن سیاستهای کنترلی کلان، علیالخصوص سیاستهای پولی میشود که همچنین بر هزینه و ظرفیت تامین مالی خارجی و متعاقبا بر سطح نگهداشت وجه نقد شرکتها تاثیر میگذارد (وانگ و همکاران، 2013). درمجموع، با توجه به استدلالهای محققان و اندیشمندان طی سالهای گذشته، انتظار وجود ارتباط معنادار بین تورم با چرخه عملیاتی و نگهداشت وجه نقد شرکت، دور از ذهن نیست اما سمتوسوی این تاثیر، به وضوح روشن نمی باشد. ضمن اینکه بازار سرمایه ایران، ویژگی های خاص خود را دارد و احتمال مصداق نداشتن استدلالهای پیشگفته نیز وجود دارد بنابراین در این مقاله تلاش شده تا با استفاده از دادههای مالی 125 شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1388 تا 1392 و جدیدترین روشها و مدلها، به ارزیابی این ارتباط معنادار پرداخته شود. ارزیابی و تجزیه و تحلیل فرضیات تحقیق مبین ارتباط معنادار بین متغیرهای فرضیه اول یعنی ارتباط میان تورم و موجودی نقد و عدم وجود ارتباط معنادار بین متغیرهای فرضیه دوم تحقیق یعنی تورم و چرخه عملیاتی شرکتها می باشد. امید است این مقاله کمک شایانی برای فعالان بازار سرمایه با توجه به بررسی صورتهای مالی و بررسی سطح تورم در انتخاب و شناسایی سهام شرکتهای مورد سرمایهگذاری در راستای کسب بازدهی مناسب و مطلوب باشد.