رشد اقتصادی 7 درصدی در حالی محقق شده است که عمده شرکتها با ظرفیت پایین تولید میکنند و خیلی از آنها نیز نیمه تعطیل هستند.
گروه تجارت و توزیع
به اعتقاد کارشناسان این امر بهویژه در رابطه با کسبوکارهای کوچک و متوسط مشهود است. رکود بهعنوان مشکل اصلی اقتصاد کماکان پابرجاست و از طرفی نقدینگی 16 هزار میلیاردی که دولت تزریق کرده، نتوانسته کار زیادی انجام دهد.
طبق بررسیهای موجود و براساس ظرفیتهای اقتصاد ایران، نرخ رشد میان صفر تا 4 درصد را میتوان «خروج از رکود» و نرخ رشد بالای 4 درصد را میتوان دوران «رونق» قلمداد کرد. با این حال به گفته کارشناسان در حالی که رشد 7.4درصدی باید نشانهای از رونق باشد اما رونق در بدنه اقتصاد و جامعه ایران نمایان نشده است و سوال اصلی این است که چرا این رشد به رونق نینجامیده است؟
برخی کارشناسان در پاسخ به این سوال میگویند : بیشترین تاثیرگذاری بر رشد 7.4درصدی اقتصاد از ناحیه نفت وارد شده است چرا که در ماههای پایانی سال گذشته روند روبهرشدی در تولید و صادرات نفت آغاز شده و در سال95 میزان صادرات نفت به حدود 2 میلیون بشکه در روز رسیده است از طرفی تولید نفت خام از 3.5 میلیون بشکه در روز عبور کرده است بنابراین به باور آنها اصلیترین سهم از افزایش تولید ناخالص داخلی در بخش نفت رخ داده که آثار آن برای بخش خصوصی و بدنه اقتصاد ناملموس است. از نظر آنها رشد تولید در سایر صنایع مادر نظیر صنعت خودروسازی نیز عامل دیگر نرخ رشد 7.4 درصدی است. بنابراین طبق آنچه گفته شد، رشد اقتصادی نتوانسته است در اقتصاد بهویژه اقتصاد کسبوکارهای کوچک قابل ملاحظه باشد.
طبق آمارهای موجود کسبوکارهای کوچک و متوسط براساس گزارش بانک جهانی، ۴۵ درصد از کل استخدامها و ۳۳ درصد از کل GDP تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص دادهاند. طبق بررسیهای موجود اگر SME های غیررسمی نیز به حساب بیایند، این رقم بسیار بالاتر خواهد رفت.
آلبرت بغزیان، استاد دانشگاه:
درآمدهای تولید هنوز وارد بازار نشده
در سه ماهه اخیر که کند شدن رشد قیمتها، باعث شد رشد واقعی جلو بیفتد و ما این رشد را رشد تولید ببینیم؛ از طرفی باید گفت در این سه ماهه تولید صورت گرفته اما به این خاطر که تبدیل به کالا و درآمد شده و در انبار و ذخیره دولت نگهداری میشود، در اقتصاد کشور قابل مشاهده نیست. رشد اقتصادی براساس محاسبات تولید ملی و براساس ارزش افزوده بخشها صورت میگیرد، بر این اساس تولید صورت گرفته اما برای اینکه این تولید در اقتصاد و زندگی مردم قابل مشاهده شود، باید زمان بگذرد تا کالاها به فروش برسد و درآمدها به چرخه اقتصاد کشور وارد شود. دولت برای کنترل تورم و کاهش قیمتها بخشی از درآمدها مانند درآمدهای حاصل از فروش نفت را ذخیره کرده است و از طرفی برخی از درآمدها هم هزینه شده اما به چرخه مصرف کشور وارد نشده است. برای مثال فروشگاهها کالای خود را فروختهاند اما مبلغی بابت این فروش دریافت نکرده یا منتظر دریافت مبلغ آن در ماهها یا سالهای آینده هستند. به عبارتی در حالی که برخی از درآمدها هزینه شده اما مصرف نشده است. برای مثال در بخش کشاورزی، یا کشاورزان در حال برداشت هستند یا محصولات خود را انباشت کردهاند. از سوی دیگر برخی نیز درآمدهای خود را پسانداز کردهاند. به همین دلیل با وجود رشد تولید، تحرک و رونق حاصل نشده و اشتغال به وجود نیامده است. از طرفی کارخانهها و واحدهای تولیدی نیز در این مدت خلاها و کاستیهای خود را کامل کردهاند و لزومی برای استخدام افراد ندیدهاند تا براساس آن شغلی ایجاد شود.
محمدقلی یوسفی، استاد دانشگاه:
رشد اقتصادی بد بوده است نه خوب
رشد 7 درصدی موجود براساس اشتغال، تولید و مشارکت اقتصادی مردم صورت نگرفته است. بلکه بیشتر جنبه سیاسی داشته و ابزاری برای منتفع شدن دولتها بوده است. رشد اقتصادی از نظر علمی نیز متغیری نیست که بشود روی آن برای تحرک شاخصهایی مانند تولید، اشتغال و... حساب کرد. دولتها میتوانند درصد رشد اقتصادی را تغییر دهند یا به اقتصاد بقبولانند که رشد به این اندازه رسیده یا نه. بنابراین رشد اقتصادی بالا چندان چیز مهمی نیست که بشود به آن افتخار کرد یا اینکه آنها آن را نماد رونق اقتصادی قلمداد کرد.
رشد میتواند خوب باشد و بد. رشد اقتصادی کنونی به نظر نمیرسد خوب باشد بلکه رشد بدی است چرا که ناشی از تحرک تولید، رشد صنعت و بخش کشاورزی نبوده است و به همین خاطر نتوانسته اشتغال ایجاد کند یا کارایی و بهرهوری را بالا ببرد. رشد حاضر تنها به دلیل واسطهگریهای مالی، تجارت پولی، افزایش واردات و هزینههای دولتی و خدمات بوده است؛ چیزی که چندان اثر مطلوبی روی اقتصاد کشور به همراه ندارد. بنابراین بهطور کلی باید گفت رشد 7 درصدی کنونی و حتی رقمی بالاتر از آن ، نشان امیدواری برای بهبود شرایط اقتصادی یا ایجاد تحول در آن نیست.
بیژن عبدی، استاد دانشگاه:
رشد اقتصادی ناشی از رشد درآمدهای نفتی است
رشد کنونی حاصل فروش و رشد صادرات نفتی است نه تولیدی که به صورت اساسی بتواند برای مردم شغل و درآمد ایجاد کند. کشور ما در شرایط رکود است و به نظر نمیرسد درصد رشد اقتصادی 7 درصد نتیجه رشد تولید باشد. قدرت خرید مردم هنوز پایین است و نرخ بیکاری همچنان بالاست. گرچه شاید در برخی از موارد رشد اقتصادی همراه با تولید بوده باشد اما بهطور کلی رشد کنونی حاصل افزایش درآمدهای نفتی و صادرات آن است. از طرفی دولت تورم را کنترل کرده و این مساله تاثیر مهمی در این موضوع دارد. در شرایطی که دولت سعی در کنترل تورم دارد تا حدودی بازار دچار رکود خواهد شد و رکود اقتصادی کنونی نیز تا حدی نتیجه کنترل تورم است. با این حال رشد اقتصادی گرچه تا حدودی تولید به همراه داشته اما آثار مثبت آن به دلیل کنترل شدید تورم توسط دولت و همچنین سیاستهای ضدتورمی دولت، قابل مشاهده نیست. به نظر میرسد دولت باید برای تحرک جدی تولید گامهای موثرتری بردارد. اینبار تلاش دولت خروج غیرتورمی از رکود است که به اصلاح برخی ساختارها نیازمند است.