صفحه اصلی / آرشیو مطالب روزنامه کسب و کار

«اخترجهان» مجری هندی‌الاصل در گفتگو با «کسب‌وکار» مطرح کرد

لهجه هندی مانع پیشرفتم نشد

مجری به‌عنوان یک شغل به حرفه‌ای گفته می‌شود که مسئولیت اجرا و ارائه برنامه‌های مختلف را برعهده دارد.

گروه فرهنگ و هنر

این برنامه‌ها شامل برنامه‌های رادیو، تلویزیون، همایش‌ها، جشن‌ها و... می‌شود. مجریان رادیو و تلویزیون، چهره‌های عمومی (نماد بیرونی) رسانه هستند. کار مجری رادیو و تلویزیون سرگرم کردن مردم، انتقال مفاهیم مورد نظر و اطلاع‌رسانی به مخاطبان با استفاده از هنر اجراست. هدف اصلی مجری ایجاد ارتباط با مخاطبانی است که آنها را نمی‌بیند.
البته برای دستیابی به شغل مجری رادیو و تلویزیون باید یکسری مهارت‌ها و توانمندی‌ها و شخصیت مناسب این شغل را داشته باشید. اخترجهان، مجری توانای هندی‌الاصل که با اجرای برنامه‌های برون مرزی معروف است با حضور در دفتر روزنامه «کسب‌وکار»، به سوالات خبرنگار ما پاسخ داد.
 خودتان را معرفی کنید و سابقه کاری‌تان را بفرمایید.
 من اختر جهان هستم، کشور من هند است و دو ملیتی هستم. مادرم بنگلادشی و پدرم هندی است. همسرم ایرانی است. در کشور خودم شاعر بودم و دو کتاب هم چاپ کردم. در صدا و سیما برای کودکان کار می‌کردم که زنده پخش می‌شد. وقتی به ایران آمدم در صدا و سیما تست دادم و اکنون گوینده و مجری صدا و سیما هستم. البته مجری شبکه افق هم هستم. یک برنامه با عنوان نهار فامیلی که مستند بود و در شهرهای معروف ایران برگزار می‌شد را اجرا می‌کردم. در این برنامه یک خانواده دور هم جمع می‌شد و برنامه ما اینطور بود که ما پدربزرگ، مادربزرگ، نوه، نتیجه، خواهر و برادر را دور هم جمع کرده و آشپزی می‌کردیم. مثلا به سیستان‌وبلوچستان می‌رفتیم و غذای مخصوص آنجا را برای مسابقه انتخاب می‌کردیم. همه جمع می‌شدیم و نشان می‌دادیم که در ایران هنوز وابستگی خانواده هست و این بنیان اساسی هنوز از هم نپاشیده است.
چند سال است که کار می‌کنید؟
 13 سال است که کار می‌کنم.
چطور با همسر خود آشنا شدید؟
 ایشان به هندوستان آمده بود که درس بخواند...
هم دانشگاهی بود؟
 هم دانشگاهی که نه. ایشان مهندس است و من مددکار اجتماعی بودم. در دیداری که داشتیم آشنا شدیم و بعد پدر شوهرم برای خواستگاری از من به هند آمد که در انتها به ازدواج ختم شد.
شما بچه هم دارید؟
بله من دو فرزند دارم یک دختر و یک پسر.
هردو ایران به دنیا آمدند؟
بله، دختر من آناهیتا کلاس ششم است و پسر من، محمد آرین کلاس دوم است.
الان کاری را در ایران در دست دارید؟
 بله. هجده برنامه را ضبط می‌کردیم و هنوز هم ادامه دارد. ایرانی‌ها این برنامه را دوست خواهند داشت چون موضوع آن خارجی است. در شبکه نسیم و افق پخش می‌شود که محبوبیت زیادی پیدا کرده، مطمئن هستم طرفداران منتظر دیدن ادامه این برنامه هستند.
از وقتی که ازدواج کردید، ایران زندگی می‌کنید؟
بله من الان 14 سال است که ایران هستم.
از نظر شما ایران چه کشوری است؟
 من ایران را خیلی دوست دارم، اگر دوست نداشتم صددرصد از اینجا می‌رفتم. اینجا برای خانم‌ها خیلی راحت است. مثلا وقتی در کشور خودم بیرون می‌آیم ترس‌ولرز می‌گیرم که الان چه می‌شود ولی من در ایران خیلی راحت بیرون می‌روم. من حجاب را دوست دارم من سید هستم به خاطر همین برای من ایران خیلی خوب است.
به نظر شما مشکلاتی که یک مجری خارجی در ایران دارد و کلا مشکلاتی که در کار اجرا وجود دارد، چیست؟
ببینید ما چون لهجه داریم خیلی‌ها علاقه‌مندند که با ما کار کنند یا برعکس به خاطر اینکه لهجه داریم می‌گویند چون لهجه داری نمی‌شود، کار کرد. پیشنهاد می‌دهند و خودشان هم پشیمان می‌شوند. من الان خیلی راحت فارسی حرف می‌زنم. اگر شروع کنم می‌توانم. چرا نتوانم؟
شما صحبت کردن به زبان فارسی را از همسرتان یاد گرفتید؟
 نه، من در دانشگاه تهران زبان فارسی را یاد گرفتم.
چه مدت طول کشید تا فارسی را یاد بگیرید؟
خیلی کم. 3ماه. البته من که ایران آمدم همسر من فقط انگلیسی حرف می‌زد و مادرشوهر من با اشاره با من صحبت می‌کرد و مثلا می‌گفت بیا غذا بخور و... چون زبان انگلیسی بلد نبود.
بعد خیلی برایم سخت شد. درست مثل اینکه در یک زندان باشید و تنها. یک سال فقط برنامه کودک نگاه می‌کردم. آن زمان عمو فردوس بود و برنامه خاله خورشید و عمو قناد... من فقط برنامه بچه‌ها را نگاه می‌کردم چون حرف‌های‌شان را متوجه می‌شدم. با این برنامه‌ها و نوشتن خیلی راحت فارسی را یاد گرفتم.
چند بار در سال به هند می‌روید؟ آخرین باری که به هند رفتید، کی بود؟
 سه سال پیش به کشورم سفر کردم  و دلم برای هند تنگ شده است.
 چرا به هند سفر نمی‌کنید؟
به خاطر کارم. من دو سال نمی‌توانستم از ایران خارج شوم. نباید می‌رفتم چون برنامه ما به گونه ای بود که مثلا ده روز باید به شهرستان می‌رفتم. دوم اینکه دختر من بزرگ شده و شوهر من می‌گوید طوری برو که با هم برویم و آن زمانی که ما می‌توانیم به هند برویم، هند بسیار گرم است و بچه‌ها اذیت می‌شوند و فعلا امکان سفر به هند فراهم نشده است.
از درآمد اجرا راضی هستید؟ شغل دیگری به غیر از اجرا دارید؟
 من گوینده رادیوی برون مرزی هم هستم. برنامه من طوری است که مثلا 10 اجرا که دارم درآمد کمی دارد. خیلی کم می‌گیریم مثلا هر اجرا 20 هزار تومان، 30 هزار تومان. من ماهیانه حقوق نمی‌گیرم و پروژه‌ای کار می‌کنم و این مقدار واقعا کم است. پاسپورت من ایرانی است ولی کسانی که پاسپورت خارجی دارند در صدا و سیما به یورو و دلار حقوق می‌گیرند. من به‌عنوان ایرانی فقط یک شغل دارم. البته امیدوارم باشروع برنامه استیج وضع کمی بهتر شود. استیج برنامه‌ای است که بیرون دعوت می‌شویم یا ارگان‌ها ما را دعوت می‌کنند و برنامه اجرا می‌کنیم. اجرا برای کسانی که روی آنتن هستند درآمد خوبی دارد ولی من چون ایرانی نیستم و همان لهجه‌ای که به آن اشاره کردم را دارم برایم سخت‌تر است. حالا به دنبال این هستیم که در برنامه استیج شرکت کنیم تا ان‌شاءا... درآمد خوبی داشته باشد.

 اگر حرف خاصی دارید که می‌خواهید مردم بدانند لطفا بفرمایید.
ببینید وقتی من بیرون می‌روم و در کنار همسرم راه می‌روم، در خیابان طوری به من و همسرم نگاه می‌کنند که چرا تو زن ایرانی نگرفته‌ای و زن خارجی گرفته‌ای؟ و این بد است. خیلی پیش آمده در مغازه می‌گویند مگر ایران دختر کم داشت که شما دختر خارجی گرفتید و این نشان می‌دهد که دختر ایرانی واقعا زیباست.
البته خیلی‌ها حسودی هم می‌کنند. یک فروشنده به همسر من می‌گوید مگر ایران دختر نداشت که شما خارجی گرفتید؟ همسر من هم پاسخ داد که بله ایران دختر زیبا زیاد دارد ولی خانم من چیزی دارد که دختر ایرانی ندارد.
پس همسر شما عاشق شده است.
 من صادقانه این را گفتم.
از زندگی‌تان راضی هستید؟
 بله، الحمدا... همسرم خوب است. خدا را شکر. از اینکه اینجا هستم راضی‌ام. من تنها دختر خانواده‌ام، پدر من شهید است و مادرم دکتر. فقط هم یک برادر دارم. بدون خانواده غربت خیلی سخت است.
ولی خوب مردم ایران هم آدم‌های مهربانی هستند.
 بله مادر شوهرم خیلی خوب است و خانواده شوهرم هم همین طور.