از بوی گلهای روییده در حیاط خانه پدریاش سرمست شدهای و از صدای پرستوهای مهاجری که لای درختان انبوه روستا آمدن و رفتن بهار را جار میزدند به وجد آمده و غمگین شدهای. شاید زندگی در دل یک طبیعت زیبا و خوش ذوقیهای برادرانش در خوشنویسی و پرترهنگاری بود که …
مطالعه بیشتر