به گزارش کسب و کار نیوز، ضربالاجل دو ماهه نمایندگان مجلس برای سازمان امور مالیاتی برای اخذ مالیات از اینفلوئنسرها در حالی اعلام شده که ساز و کار آن ناشفاف و محل ابهام است زیرا در حالی که دولت موفق نشد شبکه های مجازی داخلی را تقویت کند و در میان مردم اشاعه دهد، اکنون دست به دامن شبکه های خارجی شده و می رود تا از بستر آنها، کسری بودجه خود را در قالب مالیات جبران کند؛ گویا قانونگذار معترف شده اند که «عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد!»
نزدیک تر با مالیات ستانی از اینفلوئنسرها
ماجرا از این قرار است که درآمدهای کاربران دارای بیش از ۵۰۰ هزار فالوور (دنبال کننده) رسانههای کاربرمحور از محل تبلیغات مشمول مالیات بر درآمد خواهند بود. سازمان امور مالیاتی مکلف است ظرف دو ماه از لازمالاجرا شدن این بند دستورالعمل اجرایی مربوط به اخذ مالیات از درآمدهای کاربران حرفهای رسانههای کاربرمحور از محل تبلیغات را تهیه و به تأیید وزیر اقتصاد و امور دارایی برساند.
نوک پیکان انتقاد از مالیات ستانی به سمت کیست؟
انتقادات کارشناسان به ابهامات این مصوبه است و معتقدند شروط تعریف شده نمیتوانند مبنای مناسبی برای محاسبه درآمد افراد باشند. به عقیده آنها شاخصی چون تعداد فالوور مشخصکننده میزان درآمد نیست. در همین حال هنرمندان فعال در شبکههای اجتماعی و اینفلوئنسرها هم عموما از این گلایه دارند که وقتی دولت تسهیلاتی در راستای بهبود شرایط کاری آنها ارائه نمیدهد، چطور توقع دارد که فعالان این شبکهها مالیات دهند. حتی یکی از اینفلوئنسرها به طعنه گفته است که خود پلتفرمها باتمام بستری که برای فعالیت ما فراهم کردهاند هزینهای اخذ نمیکنند، آن وقت مسوولان درحالیکه هر روز تهدید به فیلتر این شبکهها میکنند و مدام بر قیمت اینترنت بیکیفیت ارائه شده میافزایند، چگونه توقع پرداخت مالیات دارند؟
نکته جالب و عجیب دیگر اینکه فعالیتهای افراد در شبکهها و پیامرسانهایی که مدتهاست فیلتر شدهاند نیز مشمول اخذ مالیات شود. این مصوبه حتی برای شبکههای اجتماعی فیلتر شده مانند تلگرام نیز لازمالاجراست و تمامی کانالهای تلگرامی، صفحات اینستاگرامی و دیگر شبکههای اجتماعی کاربرمحوری که بالای ۵۰۰ هزار دنبالکننده دارند، مشمول پرداخت مالیات خواهند بود.
ساز و کار غلط مالیات ستانی از اینفلوئنسرها
پیمان مولوی، اقتصاددان
هر نوع مالیات ستانی که ساز و کار آن مشخص نباشد، از اساس اشتباه است. مالیات ستانی بر پایه تعداد فالوور، روش درستی نیست. روش صحیح این است که ۸۳ میلیون ایرانی و حتی کودکان و نوجوانان زیر ۱۸ سال نیز کد مالیاتی بگیرند و حساب مالیاتی خود را باز کنند. در این روند آنگاه دولت کسانی که معاف هستند را اعلام کند، نه به این روش که اینفلوئنسرهایی که بالای ۵۰۰ هزار فالوور (طرفدار) دارند مالیات بدهند یا ندهند.
چنین روشی برای مالیات ستانی، خود زمینه ساز فرار مالیاتی است زیرا اینفلوئنسرهایی که بالای ۵۰۰ هزار فالوور دارند، می توانند ۵ پیج یا صفحه ایجاد کنند و هر پیج ۱۰۰ هزار فالوور داشته باشد و با چنین روشی مشمول مالیات نشوند. این گونه مسئولان درصددند مالیات بگیرند؟
این نوع قانون گذاری نشان می دهد قانونگذار آشنایی زیادی با نحوه و مکانیزم حرکت اینفلوئنسرها در شبکه های مجازی ندارد. این افراد به راحتی می توانند ۵ شبکه درست کنند که هر شبکه ۱۰۰ هزار فالوور داشته باشد. پس چگونه می خواهند از آنها مالیات بگیرند؟ با این ساز و کار تحقق این نوع مالیات امکان پذیر نیست.
سوال اصلی این است که در کشوری که هنوز در اخذ مالیات از شرکت ها دچار مشکل هستیم، چگونه قانونگذار می خواهد از شبکه های اجتماعی مالیات بگیرد؟ در وهله نخست، مجلس باید ساز و کار آن را اعلام کند.
خطای قانونگذار در اخذ مالیات از تلگرام فیلترشده
عادل طالبی، دبیر انجمن صنفی کسب و کارهای اینترنتی
اصل اساسی این است که هر کسی متناسب با درآمدی که دارد، باید مالیات بدهد. برخی افراد با توجه به خلأیی که در سازمان امور مالیاتی وجود دارد و بنابه دلایلی، مالیات پرداخت نمی کنند. هرچند مالیات به تدریج از همه بخش ها اخذ خواهد شد. روزی پزشکان، روزی وکلا و روز بعد قرعه به نام گروه دیگری خواهد افتاد. طبیعی است که زمانی که سازمان امور مالیاتی و قانون گذار نتواند کل مشمولان مالیات را شناسایی کند، به سراغ مجموعه هایی بیاید که راحت تر می تواند شناسایی کند. یکی از مجموعه هایی که می شود شناسایی کرد، اینفلوئنسرها هستند.
در کشور ما قانونی به نام «حمایت از هنرمندان» وجود دارد. طبق آن قانون، هنرمندان از برخی از تکالیف قانونی ازجمله مالیات معاف شده اند. تعدادی از اینفلوئنسرها از این قانون سوءاستفاده می کنند و با دادن ۳۰۰ میلیون تومان، در فیلمی بازی می کنند و نام خود را هنرمند می گذارند. از طرفی ابزاری برای شناسایی این گروه وجود دارد. طبیعی است که قانونگذار هم از این قاعده استفاده کرده است. قانونگذار محاسبه کرده کسانی که بالای ۵۰۰ هزار نفر فالوور دارند به طور متوسط ماهانه ۱۰۰ میلیون تومان به بالا درآمد دارند. بنابراین می بایست مالیات بدهند. البته یک سوال اصلی در این میان وجود دارد. این مالیات از کجا سر خواهد درآورد؟ من به عنوان عضوی از مالیات دهندگان می خواهم مالیات من در کشور خودم خرج شود و صرف کمک به مردم محروم کشورم همچون سیستان و بلوچستان شود و راه کشورهای دیگر را در پیش نگیرد. بپذیریم که همه باید مالیات بدهند اما باید جلوی فراریان مالیاتی را هم گرفت. کارمندان دولتی که پاسخ دهی مناسبی به ارباب رجوع ندارند چرا به ارباب رجوع پاسخگو نیستند در حالی که حقوق آنها از مالیات همنوعان پرداخت می شود؟ من به عنوان مالیات دهنده وظیفه دارم که مالیات بدهم و البته مطالبه گر نیز باشم.
این در حالی است که آقایان درصددند از یک ابزار فیلترشده مثل تلگرام مالیات بگیرند. این مصداق همان توئیت زدن مسئولان در توئیترِ فیلترشده است. دوگانگی و ناآگاهی و بی تدبیری در تصمیم گیری ها اینجا هم مشخص است. مسئولان اگر تلگرام را فیلتر نمی کردند، در حال حاضر می توانستند ۱۰۰ برابر از آن ابزار، مالیات بگیرند و فعالان بسیاری هم از آن منفعت می بردند. این از ناآگاهی تصمیم گیرندگان ماست که یک ابزار را فیلتر می کنند و بعد در دوگانگی اسیر می شوند و می خواهند از ابزاری که خود بسته اند، مالیات بگیرند.